همشهری جوان

وبلاگی متفاوت برای جوانان

همشهری جوان

وبلاگی متفاوت برای جوانان

درد


دردیک پنجره راپنجره هامی فهمند،

معنی کورشدن راگره هامی فهمند
سخت بالا بروی، ساده بیایی پایین،
قصه تلخ مراسرسره ها می فهمند


.

 

دلخوشی و دلتنگی


واسه دلخوش کردن هیچ کس چیزی نگویید که بعدها دلیل دلتنگی اش شود ...




بی ربط نوشت



کسی که به وقت یاری رهبرش در خواب باشد با سیلی دشمنش بیدار می شود


آن که با عصای موسی ایمان می آورد با گوساله سامری کافر می شود





یک عاشقانه آرام

یک عاشقانه آرام



 مگذار که عشق ، به عادتِ دوست داشتن تبدیل شود ! 

مگذار که حتی آب دادنِ گلهای باغچه ، به عادتِ آب دادنِ گلهای باغچه بدل شود ! 
عشق ، عادت به دوست داشتن و سخت دوست داشتنِ دیگری نیست ، 
پیوسته نو کردنِ خواستنی ست که خود پیوسته ، خواهانِ نو شدن است و دیگرگون شدن. 
تازگی ، ذاتِ عشق است و طراوت ، بافتِ عشق . چگونه می شود تازگی و طراوت را از 
عشق گرفت و عشق همچنان عشق بماند ؟ 
عشق، تن به فراموشی نمی سپارد ، مگر یک بار برای همیشه . 
جامِ بلور ، تنها یک بار می شکند . میتوان شکسته اش را ، تکه هایش را ، نگه 
داشت . 
اما شکسته های جام ،آن تکه های تیزِ برَنده ، دیگر جام نیست . 
احتیاط باید کرد . همه چیز کهنه میشود و اگر کمی کوتاهی کنیم ، عشق نیز . 
بهانه ها جای حسِ عاشقانه را خوب می گیرند.......... 


*متنی از کتاب "یک عاشقانه آرام" اثر نادر ابراهیمی* 

جنگ امروز ما



جنگ امروز ما، جنگ با عراق و اسرائیل نیست؛ جنگ ما، جنگ با عربستان و شیوخ خلیج فارس نیست؛ جنگ ما، جنگ با مصر و اردن و مراکش نیست؛ جنگ ما، جنگ با ابرقدرتهاى شرق و غرب نیست؛ جنگ ما، جنگ مکتب ماست علیه تمامى ظلم و جور؛ جنگ ما جنگ اسلام است علیه تمامى نابرابریهاى دنیاى سرمایه دارى و کمونیزم؛ جنگ ما جنگ پابرهنگى علیه خوشگذرانیهاى مرفهین و حاکمان بى ‏درد کشورهاى اسلامى است. این جنگ سلاح نمى‏ شناسد، این جنگ محصور در مرز و بوم نیست، این جنگ، خانه و کاشانه و شکست و تلخى کمبود و فقر و گرسنگى نمى‏داند. این جنگ، جنگ اعتقاد است، جنگ ارزشهاى اعتقادى- انقلابى علیه دنیاى کثیف زور و پول و خوشگذرانى است._جنگ ما، جنگ قداست، عزّت و شرف و استقامت علیه نامردمیهاست


صحیفه امام، ج‏21، ص: 68 و 69



خانم : دوست داری


  دوست داری ... ؟

دوست داری شوهرت دستشو حلقه کنه دور کمرت بلندت کنه؟

دوست داری وقتی با دوستات میری بیرون دخترا تو رو بیشتر نگاه کنن؟
دوست داری تو استخر و عروسی بیشتر بهت خوش بگذره؟
دوست داری از لباس خریدن لذت ببری؟
دوست داری وقتی ازت عکس میگیرن ریلکس باشی؟
دوست داری ... ؟

پس ...

ادامه مطلب




ادامه مطلب ...

رنگ درمانی مدرن

رنگ درمانی مدرن




سفید رنگ آرامش است،
اگر در اتاقی با رنگ سفید بمانی، از فرط آرامش دیوانه می شوی.
سیاه رنگ جدی است،
اگر در اتاقی با رنگ سیاه بمانی،
از فرط ناامیدی دیوانه می شوی.
قرمز رنگ جذاب و گرم است،
اگر در اتاقی با رنگ قرمز بمانی از فرط هیجان دیوانه می شوی،
زرد رنگ زندگی است،
اگر در اتاقی با رنگ زرد بمانی از فرط اضطراب دیوانه می شوی،
اصولا اگر زیاد در اتاق بمانی دیوانه می شوی،
زیاد هم ربطی به رنگها ندارد پاشو برو بیرون


علی و داستایوسکی


"علی" با خدای داستان نویسی در سیبری چه کرد؟




http://s1.picofile.com/file/6853875250/dostoevsky.jpg


فیودور میخاییلوویچ داستایوسکی ( متولد 1821 تا 1881 میلادی) نویسندهٔ مشهور و تاثیرگذار اهل روسیه بود و به عنوان مبنا و مانیفست سورئالیست‌ها همواره مورد توجه ادیبان بوده و یکی از خدایان داستان نویسی است که همواره در ادبیات جهان به آن اشاره شده است، داستایوسکی   آثارش مملو از مضامینی ساده پیرامون زندگی مردم، مصائب شان و روان شان است. آثاری که شاید میان آنها جنایت و مکافات، برادران کارامازوف، جن زدگان و ابله برای ایرانی ها، نام آشناتر باشد.

او که یک ارتشی بود و از ارتش روسیه کناره گیری کرده بود، در سال ۱۸۴۹ توسط پلیس مخفی به جرم براندازی دستگیر شد. دادگاه نظامی برای او تقاضای حکم اعدام کرد که در ۱۹ دسامبر مشمول تخفیف شد و به چهار سال زندان و سپس خدمت در لباس سرباز ساده تغییر یافت. در زمان تبعید و زندان حملات صرع که تا پایان عمر گرفتار آن بود بر او عارض گشت. در ۱۵ فوریه ۱۸۵۴ از زندان بیرون آمد تا دورهٔ بعدی مجازاتش را در لباس سرباز عادی طی کند. به عنوان مأمور خدمت در گردان هفتم پیاده نظام سیبری به سمیپالاتینسک اعزام شد. آن گونه که در کتاب زندگی و آثار داستایوسکی نوشته لئونید گروسمن آمده، در این دوران او در زندان اومسک با تبعیدیان لزگی، چچن و تاتارهای مقیم داغستان قفقاز برخورد کرد.

داستایوسکی  در میان دسته تبعیدیان با جوانی به نام «علی» آشنا می شود؛ جوانی با قلبی مهربان و چهره ای گشاده و زیبا که در کنار زندان داستایوسکی زندانی بود. داستایوسکی در این باره می نویسد: «دیدار من با او یکی از زیباترین ملاقات های تمام دوران زندگی ام بود. "علی" موجودی استثنایی با منشی چنان شگفت آور بود که هیچ پندار زشتی نمی توانست در طبیعت او راه یابد.» و این شخصیت در قالب قهرمانان اخلاقی که آن همه مورد علاقه داستایوسکی بودند چنان مورد تجلیل قرار گرفت که در نوشتارهای این داستان نویس روس لااقل کم نظیر است.

این مسلمان که برای مسیحیت و حضرت عیسی نیز احترام بالایی قائل است، شخصیتی شبیه به دیگر قهرمانان داستان های او دارد و آن مردانی است بی باک و تزلزل ناپذیر که با خشم به اوضاع می نگرند و این خشم قطعاً با توجه به سانسوری که در دوران تزار حاکم بود بی جهت نمی توانست باشد. داستایوسکی در جای دیگر درباره او می نویسد: «این مسلمان ظریف اندیش، برای خشنودی دوست تازه خود، به ستایش از ایمان مذهبی او بر میخیزد و اظهار می دارد: عیسی پیامبر مقدسی است.»  

داستایوسکی در بهار 1859 استعفایش از ارتش پذیرفته شد و توانست به نزدیکی مسکو نقل مکان کند، عرض‌حالی برای الکساندر دوّم فرستاد و بدین طریق اجازه یافت به پترزبورگ برود اما نمی تواند مسلمانی به نام «علی» را به فراموشی بسپارد و آیینی که او را چنین کرده بود، مورد توجه قرار ندهد. اینچنین بود که در این زمان او در نامه ای از برادرش تقاضا می کند تا آثاری از مورخان اروپایی، نوشته هایی از اقتصاددانان، کشیشیان، آثار هگل و کانت و کتبی با محتوای فیزیک و روانشناسی و البته یک جلد "قرآن" برایش بفرستد. آری، هم زندان بودن داستایوسکی با یک «علی» او را چنان کرد که قرآن بخواند و این اثری است که باید رفتار یک شیعه داشته باشد؛ باشد که ما نیز چنین باشیم.




مرگ



اگر مرا دوست نداشته‌باشی
دراز می‌کشم و می‌میرم
مرگ،
نه سفری بی‌بازگشت است
و نه ناگهان محو شدن
......مرگ،
دوست نداشتن توست
درست
آن موقع که باید دوست بداری




انسانیت‎


انسانیت



زمانی که تیم ملی اسپانیا به قهرمانی جام جهانی رسید و اتوبوس روباز تیم ملی در مادرید از میان مردم می‌گذشت، آلکا، دختری ٤ ساله که به شدت ژاوی را دوست داشت در گوشه‌ای از حجم عظیم مردم، مدام نام او را فریاد زد و وقتی اتوبوس از مقابل چشمان او گذشت، با گریه از پدرش می‌پرسید پس ژاوی کجاست
؟!


پخش این تصویر از شبکه سوم کاتالونیا که یکی از ایالت‌های خودمختار اسپانیا محسوب می‌شود، کافی بود تا ژاوی از مدیران آن شبکه بخواهد دختر را بیابند و او را با آن دختر روبرو کنند. این برنامه ترتیب داده شد تا دختر همراه با پدرش به استودیو بروند. ژاوی در آن برنامه، پشت پیراهن شماره ٦ بارسلونا را که نام آلکا روی آن نقش بسته بود امضا کرد و چیزی برای آلکا نوشت و آن را به دختر داد، او را بوسید، از او خواست صورتش را ببوسد و آواز بارسلونا را برای او خواند تا دلش را به دست آورده باشد.
او در آن روز شلوغ، دختر را ندید؛ اما بابت آن روز در یک برنامه زنده تلویزیونی از او عذرخواهی کرد تا نشان بدهد وظیفه بازیکنان فوتبال، بجز فوتبال بازی کردن، ‌درس دادن به جامعه‌ای است که آنها را الگوی خود قرار داده.


برای دیدن این فیلم زیبا اینجا رو کلیک کنید

من فقط عاشق اینم

من فقط عاشق اینم

روزایی که با تو تنهام

کارو بار زندگیمو بذارم برای فردا


http://s1.picofile.com/file/6724501006/tumblr_ld5qyzFnYv1qauh7ao1_400_large.jpg

من فقط عاشق اینم

وقتی از همه کلافم

بشینم یه گوشه دنج

موهای تو رو ببافم

عاشق اون لحظه ام که

پشت پنجره بشینم

حواست به من نباشه

دزدکی تو رو ببینم


http://s1.picofile.com/file/6724500000/9155891673115220.jpg

.

.

من فقط عاشق اینم عمری از خدا بگیرم

که به جای تو بمیرم


http://s1.picofile.com/file/6724488928/163193_10150123328954974_51850479973_7651313_386924_n.jpg


می تونی ادامه بدی؟



کاش توی زندگی هم مثل فوتبال، وقتی زمین می خوردی و از درد به خودت می پیچیدی، داور
می اومد و از آدم می پرسید: می تونی ادامه بدی؟



ده فرمان

ده فرمان


در روزگاران قدیم انسانها بسیار به هم ظلم کردند و سیاهی و تباهی به نهایت خود رسید .

تا اینکه کتیبه ای از سوی پروردگارشان بر آنان نازل شد !ده فرمان :


1- هیچ انسانی ، انسان دیگر را نکُشد .
2- هیچ انسانی ، به انسان دیگر تجاوز نکند .
3- هیچ انسانی ، به انسان دیگر دروغ نگوید .
4- هیچ انسانی ، به انسان دیگر تهمت نزند .
5- هیچ انسانی ، از انسان دیگر غیبت نکند .
6- هیچ انسانی ، مال انسان دیگر را نخورد .
7- هیچ انسانی ، به انسان دیگر زور نگوید .
8- هیچ انسانی ، بر انسان دیگر برتری نجوید .
9- هیچ انسانی ، در کار انسان دیگر تجسس نکند .
10- هیچ انسانی ، انسان دیگر را نپرستد !


پس از آن سالیان سختی بر شیطان و همدستانش گذشت ،
تا اینکه روزی شیطان ، چاره ای اندیشید .
او گفت : ای دوستان ، کلمه ای یافته ام که بسیار از او بیزارم اما
به زودی با افزودن تنها همین یک کلمه به ده فرمان ، همه چیز را به سود خودمان ، تغییر خواهم دادو ده فرمان چنین شد :



1- هیچ انسانی ، انسان مؤمن دیگر را نکُشد .
2- هیچ انسانی ، به انسان مؤمن دیگر تجاوز نکند .
3- هیچ انسانی ، به انسان مؤمن دیگر دروغ نگوید .
4- هیچ انسانی ، به انسان مؤمن دیگر تهمت نزند .
5- هیچ انسانی ، از انسان مؤمن دیگر غیبت نکند .
6- هیچ انسانی ، مال انسان مؤمن دیگر را نخورد .
7- هیچ انسانی ، به انسان مؤمن دیگر زور نگوید .
8- هیچ انسانی ، بر انسان مؤمن دیگر برتری نجوید .
9- هیچ انسانی ، در کار انسان مؤمن دیگر تجسس نکند .
10- هیچ انسانی ، انسان دیگر را نپرستد ! مگر اینکه بسیار مؤمن باشد !


و اینک ای دوستان
به سوی انسانها بروید و به وسوسه بپردازید
و کاری کنید که هیچ کس ، هیچ کس را مؤمن نپندارد ، جز آنان که از دنیا رفته اند !

یک عکس خیلی متاثر کننده





اگه فکر میکنین این یه عکس معمولی

از یه جاده آسفالته در اشتباهین!


ادامه مطلب ...

خدا کسی را دوست‌تر دارد که لباسش رنگی‌تر است

در و دیوار دنیا رنگی است.

رنگ عشق.

خدا جهان را رنگ کرده است.

رنگ عشق.

و این رنگ همیشه تازه است و هرگز خشک نخواهد شد.
از هر طرف که بگذری، لباست به گوشه‌ای خواهد گرفت و رنگی خواهی شد.

اما کاش چندان هم محتاط نباشی؛

شاد باش و بی‌پروا بگذر، که خدا کسی را دوست‌تر دارد که لباسش رنگی‌تر است


همشهری جوان بلاگ اسکای

انسانهای خودخواه


من کوچ می کنم...
از بین آدمهایی که
فقط چشمهایشان خیره به خود خواهی خودشان است
آدم های سنگ...
آدم های آهن...
آدم های کاغذ...
یکی بی پاسخت می گذارد!
یکی به التماسهایت نیشخند می زند!
یکی به بهانه یک پرسش عذابت می دهد!
یکی غرورت را به خاک می کشد!
یکی هم یلدا می شود و دلت را هزار بار میشکند!
لعنت به همه ی خوبی های عالم وقتی کسی قدرش را نمیداند!
لعنت
...

طعمه سر قلاب



یکی دلش برای ماهیگیر خسته می سوزد،
 یکی برای ماهی بخت برگشته...
 من
 اما طعمه سر قلابم...


صدای زندگی


می دانی اگر صخره و سنگ توی مسیر رودخانه زندگیت نباشه



صدای آب اصلا قشنگ نیست


لبخند

کاش یک دوربین عکاسی بودم
که وقتی رو به رویم می آمدی



بی اختیار به من لبخند بزنی


من عاشق توام



امیری به شاهزاده گفت:من عاشق توام.شاهزاده گفت:زیباتر از من خواهرم است که در پشت سر تو ایستاده است.امیر برگشت و دید هیچکس نیست .شاهزاده گفت:عاشق نیستی !!!!

عاشق به غیر نظر نمی کند