همشهری جوان

وبلاگی متفاوت برای جوانان

همشهری جوان

وبلاگی متفاوت برای جوانان

شکست عشقی و عاطفی

 

شکست عشقی و عاطفی

 

شکست عاطفی یکی از درد آورترین اتفاقاتیست که ممکن است برای هر کسی رخ دهد اما مسلما آخر دنیا نیست.

 

شکست عشقی یکی از 23 عامل خودکشی در ایران است.!!!!!!

یک دفعه از این رو به آن رو می شود.اگر تا دیروز لب به سیگار نمی زد , حالا پاکت پشت پاکت دود می کند.اگر تا دیروز شاد بودن و سرزندگی اش توی تمام دانشگاه سر بان ها بود , امروز دیگر یا خودش را توی اتاق حبس کرده است که دیگر کسی توی محوطه دانشگاه نمی بیندش یا اینکه اسطوره غمگینی و آشفتگی می شود. بعضی وقت ها هم یکدفعه آدم منطقی ای می شود , کسی که همه چیزش نهایت دیوانگی است ; خندیدنش , حرف زدنش , پوشیدن اش و حتی رابطه برقرار کردنش.برای این آدم فرضی فقط یک اتفاق افتاده است; او "  نه "  شنیده است.

آنهایی که به ادبیات عاشقانه ایران علاقه دارند احتمالا می گویند خیلی نامردی است که شکست عشقی بیاوریم و با خط کش علم روانشناسی اندازه اش را بگیریم و برایش نسخه بپیچیم.

آنها عاشق زندگی شهریارند.آنها عاشق " آمدی جانم به قربانت حالا چرا" هایی هستند که شهریار بعد از شکست عشقی اش گفت.آنها می دانند شکست های عشقی می تواند واسوخت های محشری بوجود بیاورد که وحشی بافقی ورد زبانش بود.آنها مشتری پروپاقرص " عشق من شد سبب خوبی و رعنایی او /داد رسوایی من شهرت زیبایی او" هستند.آنها دلشان نمی آید لذت گوش دادن به "خیال نکن نباشی " عصار را با توصیه های روانشناسان عوض کنند.به آنها حق می دهم.این هم یکی از راه های کنار آمدن با شکست عشقی است

پناه بردن به شعر.

برای خیلی ها فرق نمی کنه یک نه جانانه بشنوند یا یک نه محترمانه بشنوند.نفس نه شنیدن برای ازدواج , یعنی یکی از مهمترین درخواست هایی که آدم می تواند در زندگی اش داشته باشد , واکنش هایی را بر می انگیزد. آدم وقتی که از گیج و ویجی انکار کردن شکست و خشمگین شدن از طرف راحت شد , عمیق ترین فکری که آرام آرام به ذهنش می اید , این است که " چرا من؟ " این جمله عمیق 2 کلمه ای تا پیدا نشدن جواب , دست از سر هیچ کس بر نمی دارد . همین جمله است که می تواند یک نفر را به خودکشی وادارد و یک نفر را شاعر کند.

در واقع متهم اصلی و پنهان شکست عشقی, کسیست که شکست خورده. نه کسی که نه گفته. بعد از اینکه هی سرکوفت زدیم که که " مگر او چه چیزی از من سر دارد؟ " به این می رسیم که "من چه چیزی کم دارم که او به من نه گفته است" بهم می ریزیم, بد جوری بهم می ریزیم. با کمال بی رحمی باید بگویم" آدم خوب" ها بیشتر بهم می ریزند .آنها که زندگی ساده تری داشته اند و کمتر حق خوری کرده اند , حس می کنند سهمشان از زندگی بهشان داده نشده است.خیلی ها ممکن است از این رو به آن رو شوند .ادم خوبها ممکن است بیفتند توی کارهایی که تا به حال فکر کردن به آنها هم اذیتشان می کرده است.یعنی ممکن است شروع کنند به دوستی به قصد خیانت , یعنی فرضشان این است که طرفشان که وابسته شد , می زنند زیر همه چیز و دلشان خنک می شود که توانسته اند انتقام جانانه ای از جنس مخالف بگیرند.

خیلی ها ممکن است ظاهر بین تر شوند.آنها فکر می کنند ظاهرشان مشکلی داشته که جواب رد شنیده اند.آنها شروع می کنند به اصلاحات , سطحی فکر می کنند که دیگر عمرا کسی به آنها نه بگوید.اما همه این کارها جواب سئوال او نیست : " چرا من ؟" چرا من باید شکست عشقی بخورم....

 

 

درایران شکل شکست عشقی این طور است که معمولا جوان ایرانی یا یک نه فوری روبرو می شود یعنی اینکه کار به علاقه دو طرفه و بعد جدایی نمی کشد.یعنی او چیز دوطرفه ای بدست نمی آوردتا از دستش بدهد به همین خاطر شکست عشقی از نوع ایرانی خیلی پررنگ تر است ...وقتی یک نفر بدون آشنایی 2 نفره به تمامیت تو بگوید نه معلوم است که قضیه سهمگین تر می شود.

 

چند راه حل که شاید ردر روزهای ترانه و اندوه به کارتان بیاید.

 

 

با شکست عشقی چه جور کنار بیاییم؟

 

یکی از دوستان سی و چند ساله ام که با یک تجربه غمگین عاشقانه , بالکل سبک زندگیش عوض شده و در بین همه دوستان الگوی عاشق ماندن است, قضیه جالبی را تعریف می کرد ; او می گفت یک پسر 16 ساله آمده قضیه عاشق شدنش را برایش تعریف کرده و وقتی دوستم راه حل هایی ارائه داده حرف عمیقی شنیده است: "تو نمی فهمی که من دارم چه زجری می کشم"خیلی از ما ها مثل همین پسر 16 ساله فکر می کنیم.قضیه عشق ما سوزناک ترین و پر ماجراترین قضیه عاشقانه دنیاست و هیچ کس دیگری نمی تواند بفهمد که "زجر عشقی کشیده ام که مپرس" ما چطوری است.احتمالا شما هم با این تیتر همین طور برخورد می کنید .حتی بچه های روان شناس هم وقتی خودشان عاشق می شوند در ذهنشان این سئوال پیش می آید که چطوری می شود کاری کرد که مراجعان فردا با شکست عشقی کنار بیایند؟ به هر حال اینها پیشنهادهای روانشناسان است .

خیلی ها بعد از شکست عشقی کارهای عجیب و غریبی انجام میدهند .تا جایی که می توانید لااقل این کارها را انجام ندهید:

  • پناهگاه روانی قدغن! تعارف که نداریم .شکست عشقی می تواند یک نفر را یه یک معتاد یا الکلی تمام عیار تبدیل کند.خیلی ها اولین سیگارشان را بعد از شنیدن یک نه کشیده اند اما به خاطر خودتان هم که شده , گریه ها و افسردگی های بعد از شکست را به گیجی بعد از سیگار و الکل ترجیح دهید.لااقل به خاطر انتقام از طرفتان هم که شده , خودتان را تلف نکنید.اگر بگوییم که یکی از بازیگرهای هالیوودی بعد از شکست عشقی اش اتفاقا اعتیادش را ترک کرده, باور می کنید؟
  • رسوایی قدغن! اصلا از همان اول که عاشق شدید لازم نیست همه هم اتاقی ها و همکار ها و همکلاسی هایتان بفهمند.اعتماد به نفستان زیاد است که هست .برون گرا هستید که هستید.عوارض این رسوایی وقتی که نه کشیدید معلوم می شود ; وقتی کهه حتی اگر دیگران هم در موردتان حرف نزنند ,خودتان فکر میکنید که همه جا قصه عشق شما نقل مجالس است .یک سنگ صبور درست و حسابی و رازدار پیدا کنید و خودتان را پیش او خالی کنید.
  • از بالا به قضیه نگاه کنید.کمی از خودتان و زاویه دیدتان به قضیه فاصله بگیرید.بروید بالاتر و بالاتر.حالا خودتان را از بچگی تا پیری ببینید و ببینید این شکست چقدر توی مسیر زندگیتان موثر بوده است.حالا آدم های دیگر را ببینید .می بینید ؟کافی است به دور و بری های خودتان فکر کنید تا ببینید دنیا پر است از فلش های یکطرفه . پر است از نه هایی که دیگران شنیده اند و حتی نه هایی که خودتان گفته اید .شما تنها نیستید.
  • به شکست ها به عنوان یک فرصت خودشناسی نگاه کنید.خیلی ها بعد از شکست عشقی آدم مثبت تری می شوند.همان طور که گفتیم حتی ممکن است اعتیادشان را بعد از شکست بگذارند کنار.برای این آدمها دیگر نظر معشوق مهم نیست. آنها به خودشان برگشته اند و جدا از رویدادهای عاشقانه شروع کرده اند به اصلاح خودشان. شکست عشقی آدم را تمام عیار با خودش , عواطفش و فکر هایش روبه رو می کند .شکست عشقی می تواند یک بار دیگر تمام شکست های عاطفی بیاورد جلوی چم آدم.این هم می تواند افسرده کننده باشد و هم سازنده ; یعنی اینکه آدم می تواند این مشکل های وجودی را لااقل با خودش حل کند و خود خواهی همیشگی اش را کنار بگذارد . در سطحی ترین حالتش آدم می تواند برود مهارتهای برقرار کردن رابطه را از این ور و آن ور بیاموزد و در عمیق ترین حالتش , هدف زندگیش را عوض کند.
  • حرف بزنید. 2 راه قبلی راه حل هایی بود که می شد تنهایی هم انجامش داد اما آدمیزاد بعد از شکست عشقی , از گیر کردن کلمه و بغض توی گلویش دارد خفه می شود.مشاور و روانشناس را برای همین موقع ها گذاشته اند.به جای اینکه بگذارید موقع خودکشی ناموفق ببندنتان به داروی ضد افسردگی و شوک الکتریکی , وقتی که داغتان تازه است با یک متخصص حرف بزنید.

امیدوارم که هیچ کس با نه فوری روبرو نشه ... و اگر هم شد بخودش بگه:

من بلبل آن گلم که در گلشن راز ... پژمرده شد و منت شبنم نکشید

شاعر میگه:

عمری که اجل در پی آن می تازد  ... هرکس غم دنیا بخورد می بازد

موفق باشید

 

 

 

دانلود کتاب (PDF)

کتاب

 

البته این عکس هیج ربطی به موضوع کتاب و کتاب خوانی نداره.

 

اگر اهل کتاب و عاشق کتاب خوانی هستین این پست رو اختصاص دادم به 4 تا کتاب خوب که امیدوارم مورد پسندتون قرار بگیره.

من توی این وبلاگ قبلا هم پستی برای دانلود کتاب گذاشته بودم.

برای دانلود کتابها روی عکس کتاب و لینک کتاب میتونید کلیک کنید تا به صفحه دانلود کتاب بروید.

آب زندگی 

قسمتی از داستان: آب زندگی (صادق هدایت)

یک پینه دوزی بود که سه تا پسر داشت :حسن قوزی و حسین کچل و احمدک.پسر بزرگش حسنی دعا نویس و معرکه گیر بود .پسر دومش همه کاره و هیچکاره بود.گاهی آب حوض می کشید و برف پارو میکرد و اغلب ول میگشت.احمدک از همه کوچکتر سری به راه و پایی به راه بود و عزیز دردانه باباش بود....

برای خوندن ادامه مطلب دانلود کنید. حجم 131 کیلو بایت

 

نامه به کودکی که هرگز زاده نشد

قسمتی از داستان: نامه به کودکی که هرگز زاده نشد (اوریانا فلاچی)

امشب فهمیده ام که تو هستی :مث یه قطره زندگی که از هیچ چکیده باشه !با چشای باز توی تاریکی مطلق دراز کشیده بودم که یهو اطمینان بودنت جرقه زد.آره ناکوک ضربانش رو شنیدم حس کردم توی یک گودال ترسناک از تردید فرو رفته ام....

برای خوندن ادامه مطلب دانلود کنید. حجم 425 کیلو بایت

گیله مرد

قسمتی از داستان: گیله مرد (بزرگ علوی)

باران هنگامه کرده بود .باد جنگ می انداخت و میخواست زمین را از جا بکند.درختان کهن به جان یکدیگر افتاده بودند.از جنگل صدای زنی که زجر می کشید می آمد.غرش باد آوازهای خاموشی را افسار گسیخته کرده بود.رشته های باران آسمان تیره را به زمین گل آلود می دوخت .نهر ها طغیان کرده و آبها از هر طرف جاری بود...

برای خوندن ادامه مطلب دانلود کنید. حجم 121 کیلو بایت

جن نامه

قسمتی از داستان: جن نامه (هوشنگ گلشیری)

پدر را در سال 1334 بازنشسته کردند.معمولا یک راست به خانه نمی آمد دوچرخه داشت و اگر تابستان بود و آخر برج توی خورجینش یک خربزه بود و گاهی دو هندوانه کوچک . با چرخ جلو در را که جز شب ها بسته نمی شد چهار طاق باز می کردو همان جا میان شیر آب و در تکیه می داد و قفل می کرد....

برای خوندن ادامه مطلب دانلود کنید. حجم 3.35 مگابایت

 

امیدوارم که خوشتون اومده باشه.

تا بعد ...

 

 

 

معروفترین شاه های تلویزیون

همه مردان شاه

 

با معروفترین شاه های تلویزیون و سینما

 

با پخش مجموعه پدر خوانده از شبکه یک شاه و دیگر شخصیت های زمان پهلوی را در تلویزیون دیدیم.البته همان طور که احتمالا می دانید تا به حال بازیگر های زیادی در نقش شاه ظاهر شده اند اینها معروفترین شاه های تلویزیونی هستند.

برای سریالی که می خواهد تاریخ سلطنت پهلوی را از شهریور ۱۳۲۰ تا بهمن ۱۳۵۷ نشان دهد .نقش محمد رضا پهلوی نقش کلیدی خواهد بود .محمد رضا ورزی وقتی می خواست سراغ بازیگری برود که این نقش را بازی کند شاید گزینه های آشنایی روبروی خودش داشت ولی انتخاب امیر مهدی نیا آنقدر برای هر کس و خود بازیگر دور از ذهن بود که فقط دلایلش را خود ورزی کارگردان و امیر اسکندری چهره پرداز سریال پدر خوانده میدانستند.

مهدی کیا می گوید هیچ وقت باور نمی کردم که روزی چنین نقشی را در زندگی ام بازی کنم.

 

 

 

امیر مهدی کیا برای بازی در نقش شاه سریال پدرخوانده 13کیلو لاغر کرده است.

 

 

 

 

 

 

ناصر گیتی جاه اولین شاه تلویزیون است.

او در سریال های طبل تو خالی /سقوط  نقش شاه را بازی کرده.

 

به من فحش می دادند

 

ناصر گیتی جاه

 

ناصر گیتی جاه اولین بازیگری است که با حضور در سریال طبل تو خالی در نقش شاه ظاهر شده است و پس از ان در فیلم-سریال سقوط به کارگردانی محمدرضا ورزی بار دیگر تجربه بازی در این نقش را تکرار کرده است.

هنگام بازی در این نقش عکس العمل مردم چه بود؟

قبل از پخش اگر کسی من را در کاخ می دید تعجب می کرد و همه غافلگیر می شدند. اما وقتی سریال پخش شد هر کس یک جور برخورد می کرد چون مردم از شاه خوششان نمی امد گاهی مرا در خیابان که می دیدند اذیت می کردند و می گفتند چرا این نقش را بازی کرده ای یا به جای شاه به من فحش می دادند و لعنت می فرستادند. من هم می خندیدم و می گفتم من فقط یک بازیگرم.

البته عده ای هم بودند که بخاطر بازی خوب من تشکر می کردند و می گفتند خیلی خوب سیاهی های ان دوره را نشان داده ای ولی به هر حال ان زمان حساسیت روی بازی این نقش زیاد بود . حتی ریاست وقت سازمان صدا و سیما هم در ان زمان به تهیه کننده گفته بود که با این کار سر و صدای زیادی به پا کرده ای و هر کسی ظرفیت ندارد این کار را ببیند. ولی حالا دیگر مردم انقدر سطح شعور و فرهنگشان بالا رفته که بدانند به یک شخصیت تاریخی چطور نگاه کنند و بازیگری در این نقشها را بد ندانند.

 

 

رضا بنفشه خواه تا به حال 4 بار در این نقش ظاهر شده است.

او در سریال های فراموش خانه /عبور از تاریخ/چرخ گردون نقش شاه را بازی کرده.

 

دیگر حاضر نیستم شاه بشوم

 

رضا بنفشه خواه

 

رضا بنفشه خواه شاید تنها بازیگری باشد که در نگاه اول فرم صورت و چهره استخوانیش به چهره محمد رضا پهلوی نزدیک است. این نظر را بسیاری از کارگردانانی هم که یک روز دنبال کسی بودند که نقش شاه را بازی کندداشتند. اولین بار هم عبدالرضا نواب صفوی او را برای سریال فراموشخانه انتخاب کرد و نقش شاه را به او سپرد. او تا به حال 4بار نقش شاه را بازی کرده و قول معروف در این نقش جا افتاده است اما دیگر حاضر نیست چنین نقشی را بازی کند.

وقتی مردم شما را بعد از بازی در این نقش میدند برخوردشان با شما چگونه بود؟

می شود گفت عکس العمل ها متفاوت و حتی ضد و نقیض بود عده ای من را که می دیدند فحش می دادند و می گفتند خدا لعنتت کند بعد هم می گفتند منظورمان تو نیستی شاه است. عده ای هم تشکر می کردند و می گفتند که بسیار هنرمند هستی و خیلی خوب بازی کرده ای به هر حال من باید به همه این واکنشها توجه می کردم و به اطرافیانم حق می دادم.

با عرض پوزش اسم آقای امیر مهدی کیا در ۲ تا از عکس ها به اشتباه نوشته شده مهدی نیا ...سوتی رو خودم گرفتم.

حال و حوصله نداشتم درستش کنم.به بزرگی خودتون ببخشید

انتشار فهرست جدید دانشگاههای برتر دنیا

 

 

انتشار فهرست جدید دانشگاههای برتر دنیا

 

واکنش های بامزه دانشجویی را در پی داشته .

انتشار فهرست های مختلف یکی از سنت های اصلی پایان یا آغاز سال میلادی در جهان است.

یکی از این فهرست ها که البته سابقه چندانی هم ندارد فهرست رتبه بندی دانشگاههای جهان و امتیاز دهی به آنهاست.این فهرست امسال منتشر شد و جز در کشورهایی مثل ما که نماینده ای در این فهرست 500 تایی ندارند .اسباب بحث و گفتگوی جوان های دنیا را فراهم کرد.

فهرست 2007 برترین دانشگاههای دنیا که امسال برای چهارمین بار توسط روزنامه تایمز لندن و موسسه بین المللی کواکرلی سایموندز منتشر شد.

از بین 22 دانشگاه ایرانی که برای مقایسه در نظر گرفته شده بود ند هیچ کدام به فهرست 500 دانشگاه برتر دنیا راه نیافتند.

 

هاروارد بهترین دانشگاه دنیا

پای چپ هاروارد

 

هاروارد

 

حدودا 30 سال دیگر دانشگاه هاروارد یا به قول خودشان دانشگاه قرمز 400 ساله میشود.این دانشگاه از 1636 شروع به کار کرده (اگر قدمت هاروارد کفتان را بریده اصلا نگران نباشید حداقل 74 دانشگاه دیگر هستند که از هاروارد قدیمی ترند)

هاروارد قدیمی ترین موسسه فرهنگی آمریکاست و تنها دانشگاهی در آمریکا به حساب می آید که از همان اول سرخ پوست ها را هم می پذیرفت.مثل همه دانشگاه های دیگر اروپا و آمریکا اول و ابتدا به تدریس الهیات و علوم دینی اختصاص داشته و حالا همه رشته را شامل می شود.

این دانشگاه تا به حال 6 رئیس جمهور آمریکا شامل 2 تا روزولت و کندی بیرون داده و در حال حاضر 36 استاد نوبل دارد.

کل پرسنل هاروارد 13 هزارو 600 نفر است (در حالی که همین دانشگاه علوم پزشکی تهران خودمان 14 هزار کارمند دارد) و بودجه اش هم 35 میلیارد دلار است (بیشتر از کل بودجه کشورهای آفریقایی زیر صحرای بزرگ).

رنگ اختصاصی دانشگاه قرمز لاکی است .

بنیانگذار دانشگاه جان هاروارد انگلیسی ( 1607 تا 1638) است کهخ دوست ویلیام شکسپیر بود.خود جان هاروارد فقط 18 ماه از عمرش را در آمریکا گذراند اما مجسمه اش حالا 370 سال است که در آمریکاست .

اهالی هاروارد معتقدند که لمس پای چپ این مجسمه در اول صبح خوش شانسی می آورد.

20 دانشگاه برتر دنیا

 

کشور

نام دانشگاه

رتبه

آمریکا

دانشگاه هاروارد

1

بریتانیا

دانشگاه آکسفورد

2

بریتانیا

دانشگاه کمبریج

3

آمریکا

دانشگاه ییل

4

بریتانیا

کالج سلطنتی لندن

5

آمریکا

دانشگاه پرینستون

6

آمریکا

کل تک (موسسه تکنولوزی کالیفرنیا)

7

آمریکا

دانشگاه شیکاگو

8

بریتانیا

دانشگاه لندن

9

آمریکا

(موسسه تکنولوزی ماساچوست)MIT

10

آمریکا

دانشگاه کلمبیا

11

کانادا

دانشگاه مک گیل

12

آمریکا

دانشگاه دوک

13

آمریکا

دانشگاه پنسیلوانیا

14

آمریکا

دانشگاه جان هاپکینز

15

استرالیا

دانشگاه ملی استرالیا

16

زاپن

دانشگاه توکیو

17

هنگ کنگ

دانشگاه هنگ کنگ

18

آمریکا

دانشگاه استانفورد

19

آمریکا

دانشگاه کرنل

20

 

اول شدیم که شدیم!

این چهارمین سالی است که هارواردی ها رتبه یک فهرست را دارندو شاید به همین دلیل بود که واکنش های اهالی آن به این فهرست بسیار سرد بود.

پرفسور گیپلین فاوست رئیس دانشگاه هاروارد در مصاحبه ای با یکی از بولتن های داخلی دانشگاه گفته:

من فکر می کنم اینکه ما همیشه اول باشبم و رقیبی نداشته باشیم چندان چیز هیجان انگبزی نباشد به علاوه که این طوری روحیه رقابت نزد دانشجوها هم از بین می رود.

مایک دانشجوی کالج طراحی هاروارد در وبلاگش نوشته:

خیلی بدیهی بود که ما مثل هر سال اول باشیم.این دیگر رتبه بندی و بررسی نمی خواست.ما بهترین هستیم و هرکسی فقط یک بار پایش را در هاروارد گذاشته باشد و مخش هم سالم باشد این را می فهمد.

 

آکسبریج در کمین هاروارد

اما هر چقدر هارواردی ها قضیه را به سادگی برگزار کردند انگلیسی ها که در 5 دانشگاه اول 3 اسم آشنا می بینند از این رتبه بندی به هیجان آمده اند.آنها از رتبه 2و 3 آکسفورد و کمبریج چنان خوشحال شده اند که بی خیال رقابت همیشگی این دو داشگاه از موفقیت آکسبریج می گویند.

آتنا دختر مکزیکی ای که در آکسفورد زنتیک می خواند در وبلاگش نوشته:

خوشحالی من از این است که پدر و مادرم خیالشان راحت می شود که من جای خوبی هستم .آنها خیلی از رتبه بندی و رنکینگ سر در نمی اورند اما حتما خوشحال می شوند.

اهالی دانشگاه ماسی نیوزلند که رتبه 242 را آورده اند در دانشگاه جشن گرفتند و رئیس دانشگاه هم به کلیه اساتید و کارکنان یک ماه حقوق اضافه وعده داد.

دانشگاه ملی سنگاپور که رتبه 33 را آورده اند آنقدر از این ماجرا کیفور بودند که در اعلام اولیه سایت خود رتبه 33 را به اشتباهی 18 تغییر داد و تازه بعد از اعتراض دانشجویان با یک عذر خواهی رتبه واقعی را اعلام کرد و نوشت به هر حال ما جزو 3 دانشگاه برتر آسیا هستیم.

چینای دانشجوی مهندسی همین دانشگاه در وبلاگش نوشته اصلا از این خبر خوشحال نشدم .می خواهند امتحان ها را مدام سخت تر کنند چون که ما حالا دیگر یک دانشگاه بین المللی هستیم.

چینی ها که بهترین رتبه اشان 36 برای دانشگاه پکن بود کل ماجرا را زیر سئوال می برند و از اینکه دانشگاههای اروپایی هم در این فهرست هستند شکایت دارند . رئیس همین دانشگاه رتبه واقعی دانشگاهش را یکی از 10 دانشگاه برتر دنیا می داند .

هونای یکی از دانشجویان چینی که وبلاگ انگلیسی دارد از این هم جلوتر رفته و کل قضیه را یک توطئه اروپایی-آمریکایی می خواند " آنها میخواهند با این کارشان استعدادهای کشور های دیگر را جذب دانشگاههای خودشان کنند"

آندرو دانشجوی مهندسی دانشگاه ورشو در وبلاگش این طور انتقاد کرده که معلوم نیست آکسفورد بر چه اساسی دوم شده است آنها در 20 سال گذشته هیچ نوبلی نبرده اند.جالب اینجاست که از خود دانشگاه ورشو هم هیچ کس در این 20 سال نوبل نبرده..رتبه دانشگاه ورشو در لهستان 345 است.

و در آخر نقشه مهاجرت

پدرام یک دانشجوی ایرانی مشغول تحصیل در دانشگاه آکسفورد در وبلاگش به خوبی به آن اشاره کرده "به این فهرست باید خوب نگاه کرد مسیر عمده مهاجرت نخبگان در سال های بعد را مشخص می کند".

نویسنده : احسان رضایی

 

 

 

ثبت نام کنندگان مجلس هشتم

 

حتی من , حتی تو , حتی همه

 

 

در میان ثبت نام کنندگان مجلس هشتم اسامی آشنایی به چشم میخورد.

 

آیا نمایندگی کار آنها هست یا نه؟!؟!؟!

بگذارید سرتان سوت بکشد اصلا لازم نیست نگران چشم های از حدقه بیرون دویده و دهان های باز تان باشید.کم کم عادت می کنید.

داریوش ارجمند کاندیدایی است که این روزها آنتن سیما را شش دانگ به نام خود کرده گفتن ندارد که سریال های "ساعت شنی""ستاره سهیل"و "پریدخت" بهتر از هر تراکت و پوستری جواب مب دهد.

حالا قیافه مظلومی را در "از کرخه تا راین" به خاطر بیاورید تا نام آشنای دیگری در فهرست های انتخاباتی برایتان رقم بخورد علی دهکردی این روزها از دنیای هیجان انگیز بازیگری به دنیای هیجان انگیز سیاست حرکت می کند.

داریوش کاردان هم از قافله عقب نمانده و کاندیداتوری خود را برای مجلس هشتم اعلام کرده است.

اگر خندهای کش دار آقای صندلی داغ هنوز یادتان باشد میتوانید نام احمد نجفی را در بین کاندیدها ببینید.

بیژن نوباوه یکی از خبرنگاران مطرح صدا و سیما که حضور در نیویورک به عنوان خبرنگار اصلی ترین بخش کارنامه کاری اش است.

علیرضا دهقان گوینده خبر ورزشی ساعت 19:45

ماجرا وقتی جالب تر میشه که بدونید هنرمندان دیگر حوزه ها در تلاشند تا سری در عالم سیاست بزنند فارغ از اینکه آیا نمایندگی کار آنها هست یا نه.

حسام الدین سراج و عبدالحسین مختاباد خوانندهایی هستند که قبراق و سر حال قدم در راه نماینده شدن گذاشتند.

محمد رضا سرشار شاعر و قصه گوی قدیمی

مجتبی مشیری و مرجان شیخ الاسلام و مجتبی رحماندوست را هم میتوانید در لیست کاندیدها ببینید.

پای ورزشکاران و اهالی ورزش کشور خیلی وقت است به دنیای سیاست باز شده هنوز چیزی از حضور محمد غفوری فرد , برادران خادم , علیرضا دبیر, هادی ساعی در میدانهای غیر ورزشی نگذشته که در این دوره انتخاباتی :

علی فتح الله زاده خویی مدیر عامل باشگاه استقلال تهران.

محمد مایلی کهن مربی سابق تیم ملی (مایلی کهن هدفش از ثبت نام را خیلی پوست کنده گفته است که میخواهم دیگر در ورزش سیاسی کاری نشود و تلاش خواهم کرد تا امکان استیضاح رئیس سازمان تربیت بدنی را در مجلس ایجاد کنم)

غلامرضا محمدی کشتی گیر

مهدی محمد نبی دبیر کل فدراسیون فوتبال

و عبدالرحمن شاه حسینی رئیس کمیته انظباطی هم آستین هایشان را بالا زده اند .

افراد سرشناس و چهرهای مختلف دیگری هم در این دوره از انتخابات مجلس ثبت نام کرده اند.

علی اشراقی نوه دختری امام خمینی (ره)

علی مطهری فرزند شهید مرتضی مطهری

حسن یونسی فرزند علی یونسی وزیر اطلاعات دوران سید محمد خاتمی ...

نقل نباتی به اسم شایعه

شایعه کاندیداتوری نیکی کریمی , خاتمی , محمد علی ابطحی ....

چرا که نه؟

نماینده مردم عنوان مناسبی است برای توضیح و توجیه کاندیدا شدن.دلیل بسیاری از چهرها برای پیوستن به صف ثبت نام کنندگان مجلس همین عنوان است.

شما چی میگید ؟؟؟

نویسنده : هدی ایزدی