همشهری جوان

وبلاگی متفاوت برای جوانان

همشهری جوان

وبلاگی متفاوت برای جوانان

فال موسیقی


قبل از اینکه ادامه رو بخونی یکی از سازهای زیر رو انتخاب کن :


  • سنتور
  • گیتار
  • پیانو
  •  سه تار
  •  ارگ 
  • ویلون
  •  دف
  • آکاردئون
  • شیپور


ادامه مطلب ...

دست


از دل و دیده ، گرامی تر هم
آیا هست ؟
- دست ،
آری ، ز دل و دیده گرامی تر :
دست !
زین همه گوهر پیدا و نهان در تن و جان ،
بی گمان دست گرانقدرتر است .
هر چه حاصل کنی از دنیا ،
دستاورد است !
هر چه اسباب جهان باشد ، در روی زمین ،
دست دارد همه را زیر نگین !
سلطنت را که شنیده ست چنین ؟!
شرف دست همین بس که نوشتن با اوست !
خوشترین مایه دلبستگی من با اوست .
در فروبسته ترین دشواری ،
در گرانبارترین نومیدی ،
بارها بر سرخود ، بانگ زدم :
- هیچت ار نیست مخور خون جگر ،
دست که هست !
بیستون را یاد آر ،
دست هایت را بسپار به کار ،
کوه را چون پَر کاه از سر راهت بردار !
وه چه نیروی شگفت انگیزی است ،
دست هایی که به هم پیوسته است !
به یقین ، هر که به هر جای ، در آید از پای
دست هایش بسته است !
دست در دست کسی ،
یعنی : پیوند دو جان !
دست در دست کسی
یعنی : پیمان دو عشق !
دست در دست کسی داری اگر ،
دانی ، دست ،
چه سخن ها که بیان می کند از دوست به دوست ؛
لحظه ای چند که از دست طبیب ،
گرمی مهر به پیشانی بیمار رسد ؛
نوشداروی شفا بخش تر از داروی اوست !
چون به رقص آیی و سرمست برافشانی دستٰ
پرچم شادی و شوق است که افراشته ای !
لشکر غم خورد از پرچم دست تو شکست !
دست ، گنجینه مهر و هنر است :
خواه بر پرده ساز ،
خواه در گردن دوست ،
خواه بر چهره نقش ،
خواه بر دنده چرخ ،
خواه بر دسته داس ،
خواه در یاری نابینایی ،
خواه در ساختن فردایی !
آنچه آتش به دلم می زند ، اینک ، هر دم
سرنوشت بشرست ،
داده با تلخی غم های دگر دست به هم !
بار این درد و دریغ است که ما
تیرهامان به هدف نیک رسیده است ، ولی
دست هامان ، نرسیده است به هم !

فریدون مشیری

جواب دندان شکن


جواب دندان شکن



به شاهزاده ای خبر دادند که جوان فقیری در شهر هست که بسیار

به تو شباهت دارد دستور داد و جوان را به حضورش آوردند
http://www.redlink1.com/mydocs/new-group/18/30.jpg


شاهزاده بر روی تخت نشسته بود، بادی به غبغب انداخت
و در حضور درباریان گفت : از سر و وضع فقیرانه ات که بگذریم، بسیار به ما شباهت داری،
بگو ببینم مادرت قبلا در دربار خدمت نمی کرده است؟

درباریان خنده تمسخر آمیزی کردند و به جوان با تحقیر نگریستند
جوان لبخندی زد و گفت :
اعلا حضرتا، مادر من فلج مادر زاد است، اما پدرم چندی باغبان شاه بوده است !!!!


گرم است


آنچنان گرم است بازار مکافات عمل

چشم اگر بینا بود هرروز روز محشر است



شگرد های شیطان از دید نهج البلاغه

شگرد های شیطان از دید
نهج البلاغه


امام علی علیه السلام می فرماید:

(آن دشمنی که در درون شما رخنه کرده و بیخ گوشتان وسوسه کرده است تا اینکه گمراهتان کند)

به شما وعده می دهد
و در آرزوها می افکند،
گناهان بسیار زشت را در نظر شما می آراید
و معصیت های هلاکت بار را ناچیز جلوه می دهد،

تا به تدریج همنشین خود را بفریبد و گروگانش را به بند اطاعت بکشد.
آن گاه آنچه را که آراسته بود منکر می شود
و آنچه را آسان جلوه داده بود، بزرگ می شمارد.

آزادی بیان

آزادی بیان

فردریک کبیر ،که از سال ۱۷۴۰ تا ۱۷۸۶ بر کشور آلمان حکومت می کرد
معتقد به آزادی اندیشه بود و رشد فکری مردم را در گرو آن می دانست.
او یک روز سوار بر اسب با همراهانش از یکی از خیابان های برلین می گذشت،
گروهی از مخالفان اعلامیه تند و تیزی علیه او بر دیوار چسبانده بودند.
فردریک آن را به دقت خواند و گفت: “بی انصافها چقدر اعلامیه را بالا چسبانده اند
ما که سوار اسب هستیم آن را به راحتی خواندیم
 ولی افراد پیاده برای خواندنش به زحمت می افتند.

آن را بکنید و پایین تر بچسبانید تا راحت تر خوانده شود”.
یکی از همراهان با حیرت گفت: “اما این اعلامیه بر ضد شما و اساس امپراتوری است”.
فردریک با خنده پاسخ داد: “اگر حکومت ما واقعا به مردم ظلم کرده و آنقدر بی ثبات است که با یک اعلامیه چند خطی ساقط شود همان بهتر که زودتر برود و حکومت بهتری جای آن را بگیرد،
اما اگر حکومت ما بر اساس قانون و نیک خواهی و عدالت اجتماعی و آزادی بیان و قلم است
مسلم بدانید آنقدر ثبات و استحکام دارد که با یک اعلامیه از پا نیفتد.




من و تو



من یک مرد معمولی هستم
تو هم یک زن معمولی هستی
و ما هر دو نیازهای معمولی داریم
نیاز به آب و غذا و کمی هوا
و این که با هم باشیم
و همدیگر را دوست داشته باشیم
واین که خیلی معمولی
بمیریم...
پس چرا سعی می کنی همه چیز را انقدر سخت بگیری عزیزم؟
وقتی که زندگی
تا این حد معمولی است
پس بدترین چیزی که می تواند برای من و تو اتفاق بیفتد
چیزی نیست
به جز
یک اتفاق معمولی!...

"شل سیلور استاین"



۱۰ عکس برتر سال ۲۰۱۱ به انتخاب مجله نشنال جئوگرافیک

۱۰ عکس برتر سال ۲۰۱۱ به انتخاب مجله نشنال جئوگرافیک



چند روز تا پایان سال جاری میلادی بیشتر باقی نمانده است.بنابر معمول پایان هر سال مجلات و سایت های معتبر یک ارزیابی از مطالب و فعالیت هایی ارائه شده خود می کنند.در این ارزیابی ها  همواره بهترین های سال مشخص شده و معرفی می گردند.با این مطلب همراه باشید تا ۱۰ عکس برتر سال ۲۰۱۱ به انتخاب مجله نشنال جئوگرافیک را بررسی کنیم.



01 lion albertine rift sartore iwrite 10 عکس برتر سال 2011 به انتخاب مجله نشنال جئوگرافیک


جوئل سارتوره
دره ای در بهشت
آلبرتاین – اوگاندا

تشویش و تحریک را در چهره این شیر را به خوبی میتوانید حس کنید.رنگ سرد لاجوردی پیش زمینه و رنگهای گرم سوژه یک ترکیب دیدنی را بوجود آورده اند.این عکس در عین زیبایی بصری یادآور این نکته می باشد که شیرها در خطر هستند و به حمایت بیشتر ما نیازمندند.بی علت نیست که عکاس این عکس آقای سارتوره، کسی است  که خود را وقف عکاسی از حیوانات در خطر انقراض و نیازمند حمایت کرده است.
02 child bride sinclair iwrite 10 عکس برتر سال 2011 به انتخاب مجله نشنال جئوگرافیک
استفانی سینکلر
خیلی جوان برای ازدواج
هرات ، افغانستان
یک توری نازک از  صورت زهرا  که دچار سوختگی شده در برابر آزار مگس های مزاحم محافظت می کند.هر ساله تعدادی از زن های افغان برای جلوگیری از سوء استفاده های ج.ن.سی و ازدواج های ناخواسته با یقین به اینکه به راحتی جان می دهند دست به خودسوزی می زنند. این در حالی است که بسیاری از آنها زنده مانده و دچار جراحات دلخراش سوختگی می گردند.این عکس گویای این حقیقت تلخ است.

03 movie theatre baghdad addario iwrite 10 عکس برتر سال 2011 به انتخاب مجله نشنال جئوگرافیک
لینزی آداریو
بغداد بعد از توفان
عراق

در این عکس خانواده ها و تماشاچیانی را می بینید که در اولین سینمای ۴ بعدی بغداد ، مشغول تماشای یک فیلم فضایی سه بعدی هستند.در طول این سال های سخت و خشونت باری که این مردم تجربه کرده اند ، اکثر سینماها تعطیل بود و خانواده ها تنها به تماشای فیلم با دی وی دی هایشان می نشستند.نور آبی که بر روی پرده سینما افتاده، حالات صورت تماشاچیان و آن عینک های زرد عجیب همگی توجه مخاطب را به خود جلب کرده و یک عکس دوست داشتنی را پدید آورده اند.جای امیدواری است که خانواده های جنگ دیده عراقی بعد از مدت ها رنج و سختی بالاخره بتوانند در کنارهم باشند و از زندگی لذت  ببرند.


04 dancing rats taming wild musi iwrite 10 عکس برتر سال 2011 به انتخاب مجله نشنال جئوگرافیک

وینست جی.میوسی
اهلی کردن وحشی
نوسیبیرسک ، روسیه

این موش قهوه ای وحشی حاصل ۷۳ نسل از پرورش و تولید مثل به علت ویژگی خصومت در برابر انسان ها است.دانشمندان مرکز نوسیبیرسک در کنار همکاران آلمانی خود در حال مقایسه ژن این موش های متخاصم با موش هایی که رفتار خوبی بروز داده اند هستند وآنها با این تحقیقات سعی در یافتن ارتباط ژنتیک با خصوصیات رفتاری دارند. محیط عکس که بیننده را به یاد سلولی پر از زندانیان عصبانی می اندازد و حالت تهاجمی سوژه که گویی قصد حمله دارد و واکنش سایر موش ها در برابر او در مجموع یک تصویر هیجان انگیز است.


05 orphan elephant nichols iwrite 10 عکس برتر سال 2011 به انتخاب مجله نشنال جئوگرافیک

مایکل نیکولز

یتیم ها ، نه بیشتر
مرکز پرستاری فیل های نایروبی ، کنیا

در این عکس بچه ها فیل هایی را میبینید که با تلاش پرستاران مرکز فیل های نایروبی در برابر سرما و باران و خطر سینه پهلو مصون نگه داشته می شوند.این عکس شخصا برای من بسیار پرمعنا بود .در مجموع محیط بارانی و زمین گل آلود ، نگاه فیل های رنجور با آن کت های نارنجی شان و همینطور پرستاران با بارانی های سبز خود که ایستاده و چتر گرفته بر دست حامی فیلم ها هستند میتواند  پیامی مهم را به مخاطب منتثل کند و آن پیام چیزی نیست جز اینکه انسانیت هنوز زنده است.

06 spirit bear nicklen iwrite 10 عکس برتر سال 2011 به انتخاب مجله نشنال جئوگرافیک

پائول نیکلن

خرس روح
جنگل های بارانی خرس بزرگ ، بریتیش کلمبیا

ممکن است شما هم مثل من در نگاه اول این عکس را کمی فانتزی و عجیب  یافته باشید.احتمالا به این علت است که همیشه انتظار داریم خرس های سفید را فقط در محیط قطبی ببینیم نه در یک جنگل بارانی.در این جنگل که با خزه پوشیده شده درختان سرو بلندش تا هزار سال عمر می کنند و در آن نژادی از خرس های سیاه متولد می شوند که به رنگ سفید هستند.عکاس این تصویر مهارت ویژه ای در نزدیک شدن به سوژه هایش دارد ، دریچه لنز او آنقدر به محیط و سوژه نزدیک شده که ببینده میتواند خود را در آن محیط تصور کند و هر آن نگران این باشد که خرس سفید که با آرامش مشغول خوردن ماهی است سر خود را برگردانده و متوجه نگاه خیره او بشود.


07 sami reindeer larsen iwrite1 10 عکس برتر سال 2011 به انتخاب مجله نشنال جئوگرافیک

اریکا لارسن
سامی
گالیوار ، سوئد

چهره غمگین این مرد بومی اروپای شمالی به خاطر پیداکردن لاشه دو راس گوزن ماده است که متعلق به او و عموزاده اش بوده اند.شاخهای این گوزنها در حین درگیری با هم به یکدیگر پیچ میخورد و گوزن های گرفتار بعد از ۳ روز گرسنگی تلف می شوند.چهره درهم رفته و توقف غمناک این مرد بعد از مواجه با چنین صحنه ای حکایت از ارتباط عاطفی عمیق مردم سامی سوئد با این گوزن های شمالی دارد.


08 congo militia maitre iwrite 10 عکس برتر سال 2011 به انتخاب مجله نشنال جئوگرافیک


پاسکال مایتره
دره ای در بهشت
شمال کیوو ، جمهوری دموکراتیک کنگو

قانون اسلحه بر کیووی شمالی استان تاخت و تاز و غارت کنگو ، حکم فرمایی می کند.در این عکس یکی از هزاران شبه نظامی بومی را میبینید که در حین غارت مسافران و روستاییان دچار نوعی تزلزل روحی شده است.حدود ۲۰ سال جنگ و آشوب در این منطقه همواره موجب ترس و ارعاب ساکنین آن شده.عکاس توانایی بالایی در عکاسی  در محیطهای خطرناک و خشن دارد.در جایی که هرلحظه امکان بروز درگیری و نزاع هست او در بطن خطر در چهره این مرد جوان احساسی را می بینید که باید ثبت و ماندگار شود.به راستی که این عکس به خوبی توانسته شرایط ناآرام و متشنج و همچنین  اوضاع ترسناک آفریقای مرکزی را به بیننده منتقل کند.

09 teenage brains fighting cahana iwrite 10 عکس برتر سال 2011 به انتخاب مجله نشنال جئوگرافیک


کیترا کاهانا
ذهن های زیبای نوجوانان
آستین ، تگزاس

در کلوپ مشتی زنی آنها خبری از ضربه آرنج و زانو نیست،  آنها قوانین سفت و سختی برای صدمه ندیدن خود دارند ، یک خون ریزی ساده بینی برای آنها بدترین مصدومیت محسوب می شود.در این عکس تعدادی از نوجوانان آمریکایی را می بینیم که حداقل ماهی یکبار بعد از مدرسه به حیاط چمن آن می روند تا با رعایت قوانین مسابقه بکس و کشتی دهند.اغلب این نوجوانان از مسابقات خود با موبایل فیلم می گیرند و در یک گروه خصوصی در فیس بوک آپلود می کنند تا سایر دوستانشان نیز در جریان اینکار قرار گرفته و آنها را تحسین کنند.

منبع : نشنال جئوگرافیک

امیدوارم که از عکس ها لذت برده باشید :)
کریسمس مبارک

5 مشکل و 5 راه حل


5 راه حل روانشناسان

 برای 5 مشکل همسران



شاید شنیده باشید که افراد متاهل در مقایسه با افراد مجرد، از سلامت جسمی و روانی بالاتری برخوردارند. اما اختلافات زناشویی، باعث می شود که سلامت زن و شوهر هم به خطر بیفتد…



همسر و زندگی

.


اگر ازدواج بدی دارید، نقش استرسی که دچار آن هستید را دست کم نگیرید. اگر روابط روزمره تان پر از استرس، دعوا یا بی محلی به همسرتان است، هر روز سلامت تان را در معرض خطر قرار می دهید. برخی از زوج ها نمی توانند بر این استرس ناشی از مشکلات روابط شان غلبه کنند. به عنوان نمونه در مواردی که یکی از طرفین فاقد حس همدلی نسبت به همسرش است یا خشونت جسمی نسبت به او اعمال می کند. اما در اغلب زوج ها امید به غلبه بر این استرس وجود دارد، حتی اگر سال ها از هم دلخور باشند و به هم آسیب رسانده باشند. در زیر به ۵ مورد از شایع ترین عاداتی که در ازدواج های بد وجود دارد و چگونگی غلبه بر آنها اشاره می شود:



۱) خودخوری و همه چیز را درون خود نگاه داشتن:


هر زوجی با چالش هایی روبه رو است اما اگر در مورد این مشکلات با همسرتان صحبت نکنید، تنش ناشی از این اختلاف زناشویی و فاصله پیدا کردن میان شما افزایش خواهد یافت.افرادی که در خانواده هایی بزرگ می شوند که در مورد بیان مشکل شان با دیگران به راحتی با یکدیگر ارتباط برقرار کرده اند. به راحتی می توانند به نحوی سازنده با همسرشان صحبت کنند اما بسیاری از افراد در دوران کودکی، این مهارت های ارتباطی را نیاموخته اند و نیاز به ابزارهایی دارند تا بتوانند درباره موضوعات حساس به طریقی ایمن سخن بگویند.

▪ چطور این مشکل را حل کنیم: مهارت های ارتباطی تان را بهبود بخشید. برای این کار می توانید به کتاب هایی که در این مورد نوشته شده اند، رو بیاورید. مشاوران ازدواج یک گزینه خوب دیگر است. البته باید توجه داشته باشید مشاور ازدواجی را انتخاب کنید که بتواند به طور موثری مهارت های ارتباطی را به شما بیاموزد.


۲) به حرف هم گوش ندادن:



هرکسی می خواهد حرف هایش شنیده شود اما همسران در ازدواج های دچار مشکل اغلب به نحوی درست و موثر به یکدیگر گوش فرا نمی دهند. هنگامی که درست به حرف های یکدیگر گوش نمی دهیم، با شنیدن یک کلمه تحریک می شویم و از ادامه بحث سرباز می زنیم. هنگامی که شخصی احساس می کند، حرفش شنیده نمی شود در مورد خصوصی ترین بخش های خودش با دیگری سهیم نمی شود، زیرا نمی خواهد در معرض آسیب قرار گیرد. اما هنگامی آنها حس کنند که حرف های شان شنیده می شود، مکالمه عمیق تر می شود.



همسران

▪ چطور این مشکل را حل کنیم: با همسرتان به توافق برسید تا در نوبت های ۳ تا ۵ دقیقه ای بدون قطع حرف دیگری به سخنان او گوش کنید. هنگامی که شروع به شنیدن می کنید، دیدگاه جدیدی از همسرتان به دست می آورید.


۳) مقصر دانستن یکدیگر:



در ازدواج های ناشاد که افراد درگیر مشاجره های حل و فصل نشده و دلخوری های سرکوب نشده هستند اغلب به جای اینکه مسوولیت شان را قبول کنند، همسرشان را مقصر می دادند. اما مقصردانستن طرف مقابل مشکلی را حل نمی کند با این کار تنها اختلافات بالا می گیرد.

▪ چطور این مشکل را حل کنیم: سعی کنید موضوع های اساسی را که واقعا بر سر آن نزاع دارید پیدا کنید. به عنوان نمونه آیا احساس می کنید حرف های شما شنیده نمی شود و مورد عشق و احترام همسرتان قرار ندارید. اگر در یافتن این موضوعات اصلی مورد اختلاف دچار مشکل هستید، از خودتان سوال کنید این اختلاف چه چیز و چه کسانی را به یادتان می آورد؟ هنگامی که متوجه شدید چه چیزی عامل این اختلاف است، می توانید الگوهای فکری و رفتاری تان را تغییر دهید.


۴) قدر یکدیگر را ندانستن:



یکی از شایع ترین مشکلات در ازدواج، ندانستن قدر همسر و کاهش حساسیت به نیازهای او در طول زمان است.شاید همسرتان دیگر هنگامی که از سر کار برمی گردید، به شما سلام نکند. شاید شوهر، دیگر از اینکه زن غذای محبوب او را برای شام پخته است، تشکر نکند. اما همه ما نیاز به تحسین و ابراز احساسات داریم. بدون اینها فرد شروع به احساس تنها بودن، نادیده گرفته شدن و قدرنشناسی می کند.

▪ چطور این مشکل را حل کنیم: با دادن یک هدیه یا یک تشکر ساده سپاسگزاریتان را نسبت به همسرتان نشان دهید. برای بهبود رابطه تان وقت بگذارید، به عنوان نمونه قراری برای رفتن به یک رستوران بگذارید. ممکن است آنقدر نسبت به همسرتان دلخور و خشمگین باشید که سپاسگزاری او برایتان مشکل باشد. حتی اگر این چنین است توصیه این است که سپاسگزاری تان را انجام دهید.هر بار با انجام این کار دیوار دلخوری و خشم اندکی پایین می آید. همچنین با به یاد آوردن چیزهایی در همسرتان که زمانی دوست داشتید و گفتن آنها به او و چیزهایی در رفتار او که شما را آزار می دهد در یک زمان آرام، صمیمیت خودتان را با همسرتان بیشتر کنید.


۵)زود تسلیم شدن:


در بهبود دادن به روابط تان عجله نداشته باشید به خصوص اگر در این مورد تلاش کرده اید و نتوانسته اید به تنهایی ازدواج تان را بهبود بخشید.

▪ چطور این مشکل را حل کنیم: به خودتان زمان بدهید. انتظار نداشته باشید دلخوری و بی اعتمادی به سرعت از بین برود. دست کم ۳ ماه وقت بدهید تا ببینید مشاوره با یک روان درمانگر یا به کار بستن توصیه ها از کتاب های بهبود روابط به ازدواج شما کمک می کند یا خیر.تغییر ممکن است به آهستگی رخ دهد. اما از این قدم های کوچکی که در این مسیر برداشته اید ، نگران نباشید. یک تغییر کوچک می تواند تاثیر بزرگی در شروع تغییر دادن یک الگوی ارتباطی باشد.




منبع :1فراکاو

کریسمس مبارک

کریسمس از کجا آمده است



کریسمس یکی از روزهای مقدس سال است که به سالروز میلاد حضرت عیسی بن مریم(ع) اشاره دارد، اما به طور کلی جشن کریسمس تولد مسیح(ع) تحت تأثیر سنتها و رسوم سکولار جشنهای زمستانی چون ساتورنالیا قرار گرفته است.
سنتهای کریسمس دربرگیرنده نصب تصویر سنتی تولد مسیح، تزئین درخت کریسمس و تبادل هدیه و کارت تبریک و حضور بابانوئل در شب عید کریسمس است و محورهای این عید بر ترویج حسن نیت، بخشندگی، مهربانی و گردهمایی های خانوادگی استوار است.
کریسمس به صورت سنتی روز ۲۵ دسامبر برگزار میشود، اما برخی کلیساهای ارتدکس شرقی روز ۷ ژانویه را به عنوان کریسمس جشن میگیرند که با ۲۵ دسامبر در تقویم جولیان یکسان است. این تاریخها تنها سنتی بوده و به نظر نمیرسد تاریخ حقیقی تولد مسیح چنین روزی بوده باشد.
کریسمس در بسیاری از کشورهای سراسر جهان جشن گرفته میشود و این امر به چگونگی پراکندگی مسیحیان و فرهنگ غربی و ترکیب آن با جشنهای زمستانی ارتباط دارد. علی رغم نفوذ شایع سنتهای کریسمس آمریکایی و بریتانیایی که در فیلمها، ادبیات، تلویزیون و سایر رسانه ها مشاهده میشود، سنتهای متعددی به منظور جشن کریسمس هنوز هم در مناطق و محلهای مختلف برگزار میشوند.



  • جشنهای زمستانی پیش از کریسمس
در سنتهای بسیاری از فرهنگها جشن زمستانی از جشنهای بسیار محبوب تلقی میشود و بخشی از آن به کم شدن کارهای کشاورزی در فصل زمستان برمیگردد، از دیدگاه دینی ایستر (عید پاک) مهمترین جشن در تقویم کلیسایی بوده و کریسمس از اهمیت کمتری برخوردار بود، از سوی دیگر کلیساهای اولیه به جشن گرفتن تولد اعضای کلیسا معترض بودند. برتری جشن کریمسمس در دوران مدرن از بسیاری لحاظ منعکس کنده تأثیر فزاینده سنت جشنهای زمستانی است که در آن میان میتوان به جشنهای ساتورنالیا، ناتالیس سولیس ایویچتی، یول اشاره کرد.
در عصر رومنها، جشن ساتورنالیا مشهورترین جشن زمستانی و زمان استراحت، جشن، شادی و پایان قوانین رسمیمحسوب میشد. این جشن به احترام ساتورن از ۱۷ تا ۲۴ دسامبر برگزار میشد اما در دوره امپراطوری این جشن از هفت به پنج روز تقلیل یافت.
ناتالیس سولیس ایویچتی روز ۲۵ دسامبر تحت عنوان "تولد خورشید مغلوب نشدنی" جشن گرفته میشد و دربرگیرنده ستایش الههها و خدایان خورشید بود. الگابالوس امپراطوری رومی (۲۲۲-۲۱۸) بنیانگذار این جشن بود که مجبوبیت آن در دوران اریلیان به اوج خود رسید. روز ۲۵ دسامبر همچنین تاریخ انقلاب زمستانی است و این جشن نشان دهنده عدم مغلوب شدن خورشید در زمستان بود. بسیاری از نویسندگان اولیه مسیحیت تولد دوباره خورشید را به تولد مسیح نسبت داده اند و کاتولیکها استدلال میکنند که جشن سول اینویکتوس همان تاریخ کریسمس و میلاد مسیح است.
جشن یول در اواخر دسامبر و اوایل ژانویه برگزار میشد و هدف از آن احترام و ستایش خدای رعد بود؛ یک کنده بزرگ چوب را با این اعتقاد بود که هر جرقه رعد بیشتر باشد نشان دهنده تعداد خوک یا گوسالهای است که سال آینده متولد خواهد شد آتش میزدند و جشن تا سوختن کامل کنده ادامه داشت و گاهی به ۱۲ روز میکشید. از آنجا که اروپای شمالی از آخرین بخشهایی بود که به مسیحیت روی آورد جشنهای غیر مسیحی آنها تأثیر بسیاری بر شکلی گیری جشن کریسمس داشت. اسکاندیناویها هنوز هم کریسمس را یول مینامند، که این کلمه به تدریج در زبانهای انگلیسی و آلمانی معادل کریسمس شد.



  • خاستگاه های جشن کریسمس
به درستی مشخص نیست که چه زمان و چرا ۲۵ دسامبر را به تاریخ تولد مسیح نسبت دادند، چرا که عهد جدید هیچ تاریخی را در اینباره ذکره نکرده است. ***توس جولیوس آفریکانوس نخستین مورخ مسیحی بود که شرح وقایع جهانی را آغاز کرد در رایج کردن این ایده که مسیح روز ۲۵ دسامبر متولد شد نقش محوری داشت. این تاریخ نه ماه پس از تاریخ آبستن شدن حضرت مریم(س) (۲۵ مارس) محسوب میشود. از سوی دیگر ۲۵ مارس تاریخ اعتدال بهاری بوده و خلق حضرت آدم (ع) تلقی میشود.
مسیحیان در دوران اولیه ظهور مسیح بر این باور بودند که ۲۵ مارس تاریخ مصلوب شدن مسیح است.
تعیین تاریخ میلاد مسیح(ع) در ابتدا الهام بخش برگزاری جشن و سرور نبود. ترتولیان از متألهان اولیه مسیحیت میلاد مسیح را به عنوان جشن مهمی در کلیسای رومیآفریقا تلقی نکرده است. در سال ۲۴۵، اوریگن فیلسوف و متأله مسیحی یونانی جشن گرفتن میلاد مسیح را تقبیح کرد و اظهار داشت که تنها گناهکاران روز تولد خود را جشن میگرفتند.
نخستین اشاره به جشن کریسمس (میلاد مسیح) در تقویم فیلوکالوس مشاهده میشود که در سال ۳۵۴ در روم گردآوری شد. در شرق نیز مسیحیان تولد مسیح را به عنوان بخشی از عید تعمید مسیح و دیدار سه مرد حکیم ستاره شنان ایرانی از عیسی جشن گرفته میشود؛ اگرچه این جشن بر تعمید مسیح تمرکز دارد. پس از مرگ والنس امپراطور طرفدار عقاید اریوس در نبرد ادیرنه سال ۳۷۸ جشن کریسمس در شرق رنگ بیشتری به خود گرفت، اما این روند در قرن چهارم بیش از پیش مجادله برانگیز بود و پس از آنکه گریگوری نازیانزوس در سال ۳۸۱ به عنوان اسقف منصوب شد این جشن از میان رفت و در سال ۴۰۰ با انتصاب جان کریستوستوم بار دیگر به قوت خود باز گشت.



  • قرون وسطی
اوایل دوران قرون وسطی روز کریسمس تحت تأثیر جشن تعمید مسیح بود و در غرب بر دیدار سه مرد ستاره شناس ایرانی از نوزاد مسیح تمرکز میکردند. اما تقویم قرون وسطی تحت نفوذ تعطیلات مربوط به کریسمس قرار گرفته بود. برجستگی کریسمس پس از امپراطوری شارلمان تقویت شد، چرا که مراسم تاجگذاری وی در روز کریسمس سال ۸۰۰ و ویلیام اول پادشاه بریتانیا روز کریسمس سال ۱۰۶۶ انجام شد.
در اواسط قرون وسطی تعطیلات کریسمس به قدری پررنگ بود که وقایع نویسان و مورخان به کرات اشاره کرده اند که بسیاری از نجیب زادگان و اشراف کریسمس را جشن میگرفتند. ریچارد دوم پادشاه انگلستان در سال ۱۳۷۷ جشن کریسمسی برگزار کرد که ۲۸ گاو و ۳ هزار گوسفند به عنوان غذا سرو شد. سرود خواندن در جشنهای کریسمس نیز از قرون وسطی شکل گرفت، اما بسیاری از نویسندگان آن زمان این گروه های موسیقی را تقبیح کرده و اظهار داشتند که این شیوه ممکن است به ادامه یافتن سنتهای ساتارنولیا و یول منتهی شود.



  • اصلاحات دهه ۱۸۰۰
در طول دوره اصلاحات مسیحیت، پروتستانها جشن کریسمس را به عنوان تجملات کلیسای کاتولیک و پاپها محکوم کردند. کلیسای کاتولیک نیز به واسطه افزایش مؤلفه های دینی این جشنها به انتقاد پروتستانها واکنش نشان داد. طی جنگ داخلی بریتانیا، در سال ۱۶۴۷ پروتستانهای هوادار ساده زیستی و سخت گیری مذهبی کریسمس را ممنوع کردند اما طرفداران کریسمس در چندین شهر تظاهرات کرده و به مدت چند هفته کنترل کانتربری (مقر اسقف اعظم انگلیس) را در دست گرفتند. در سال ۱۶۶۰، دوران بازگرداندن چارلز دوم به سلطنت این ممنوعیت از بین رفت، اما هنوز هم برخی از روحانیون انگلیکن با استناد به استدلالهای پروتستان با جشن کریسمس مخالف هستند.
در آمریکا که مستعمره انگلستان بود، پیوریتنها (پروتستانهای هوادار ساده زیستی و سختگیری مذهبی) با کریسمس مخالفت کردند و جشن کریسمس از سال ۱۶۵۹ تا ۱۶۸۱ در بوستن غیرقانونی تلقی میشد. در همان زمان ساکنان ویرجینیا و نیویورک مراسم کریسمس را آزادانه برگزار میکردند، پس از انقلاب آمریکا به علت نسبت دادن کریسمس به رسوم انگلیسی جشن کریسمس محبوبیت خود را از دست داد.
طی دهه ۱۸۲۰ که تنشهای فرقه ای در انگلستان آرام شده بود، نویسندگان بریتانیایی نسبت به از بین رفتن و کمرنگ شدن جنش کریسمس ابراز نگرانی کردند و تلاشهایی در راستای احیای این سنتها صورت گرفت. کتاب ترانه کریسمس چارلز دیکنز که در سال ۱۸۴۳ منتشر شد نقش مهمی در خلق مجدد کریسمس با محور خانواده، حسن نیت و مهربانی ایفا کرد.
اوایل قرن نوزدهم علاقه به کریسمس در آمریکا به واسطه چند داستان کوتاه نوشته واشنگتن ایروینگ احیا شد. مهاجران آلمانی و آمریکایی هایی که پس از جنگ داخلی آمریکا به کشور بازگشتند سهم مهمیدر آوردن سنتهای کریسمس اروپایی به قاره آمریکا برعهده داشتند. کریسمس در سال ۱۸۷۰ به عنوان یکی از تعطیلات فدرال ایالت متحده اعلام شد.



  • قرن بیستم و پس از آن
در سال ۱۹۱۴، نخستین سال جنگ جهانی اول میان سربازهای آلمانی و بریتانیایی آتش بس موقت وغیر رسمیشکل گرفت و سربازان هر دو طرف اقدام به خواندن سرودهای کریسمس کرده و جنگ را متوقف کردند، از سوی دیگر داستانهای بسیاری درباره این آتش بس روایت شده اما شواهدی مبنی بر وقوع این رویداد وجود ندارد.
اواخر قرن بیستم ایالات متحده با مناقشه ای برسر ماهیت کریسمس و جایگاه آن به عنوان جشن دینی یا سکولار مواجه شد، چرا که برخی به رسمیت شناختن کریسمس را به عنوان تعطیلات فدرال نقض قانون جدایی کلیسا و دولت میدانند و این امر چندین بار در دادگاه های مختلف مطرح شد و دادگاه عالی ایالات متحده روز ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰ حکم داد که به رسمیت شناخت روز کریسمس به عنوان تعطیلات رسمیو عمومینقض کننده قانون جدایی دین از حکومت نیست چرا که این روز یک هدف واضح سکولار در پی دارد.
نگرانی هایی که در رابطه با ترکیب ماهیت سکولار با کریسمس مسیحی وجود داشت در قرن بیست ویکم نیز ادامه دارد. در سال ۲۰۰۵ برخی از مسیحیان همراه محافظه کاران آمریکایی علیه سکولار شدن کریسمس تظاهرات کردند. برخی اعتقاد دارند که کریسمس با روندهای سکولار یا اشخاص و سازمانهای ضد مسیحی مورد تهدید واقع میشود.




خسته ام



از صدای‌ گریه‌ وُ ضجّه‌ وُ ناله‌ خسته‌اَم‌ !
از دیاری‌ که‌ تو اون‌ خنده‌ محاله‌ خسته‌اَم‌ !
خسته‌اَم‌ از این‌ همه‌ مرثیه‌خون‌ نااُمید !
از کلاغی‌ که‌ تو هیچ‌ قصّه‌ یی‌ خونه‌ش‌ نرسید !


 یغما گلرویی




بی فرهنگی هایی به نام زرنگی !!!

بی فرهنگی هایی به نام زرنگی !!!



معنای واژه های "زرنگی" و "آدم زرنگ" می تواند از تعابیر مختلفی برخوردار باشد. گاهی اوقات "زرنگی" به ذکاوت و استعداد در انجام موفقیت آمیز کارها اطلاق میگردد و گاهی نیز به توانایی های ذهنی و جسمی. متاسفانه در اندیشه برخی از مردم به اشتباه این دو واژه به معنای زیر پا گذاشتن حقوق دیگران، رعایت نکردن قانون و نادیده گرفتن آداب اجتماعی در نظر گرفته می شود. در ادامه به 11 عملی که بعضی افراد از آن تعبیر به "زرنگی" میکنند اشاره می کنیم:

  • عبور از چراغ قرمز

رانندگانی که با دیدن چراغ زرد بجای کم کردن سرعت خود پایشان را روی پدال گاز فشار می دهند تا گرفتار چراغ قرمز نشوند، به این خاطر که چند ثانیه ای جلو بیفتند، تصور میکنند با عملی هوشمندانه اقدام به "زرنگی" میکنند که بر خلاف تصور این کار سبب افزایش احتمال تصادفات در معابر و تقاطع خیابانها میگردد و در اصل ریسک صدمات جانی و مالی را افزایش می دهند.

  •   عبور از لاین مخالف
ترافیک شهر طاقت فرسا و خسته کننده است ولی این دلیل نمی شود در خیابانی دو طرفه زمانیکه پشت انبوهی از اتومبیل ها گیر افتاده ایم و لاین مخالف خلوت است، از خط ممتد تجاوز کرده و با سرعت زیاد در لاین مربوط به مسیر مقابل از کنار بقیه عبور کنیم.

  •  اشتباه در پس گرفتن باقی پول
حتماً زیاد برخورد کرده اید زمانیکه اقدام به خرید کالایی میکنید، فروشنده به دلیل تراکم کاری در برگرداندن باقی پول شما اشتباه کرده و مبلغ بیشتری را باز میگرداند. شما متوجه میشوید، آیا اشتباه فروشنده را به او یادآوری می نمایید و وجه اضافه را به وی بر میگردانید؟ گاهی در بانکها نیز از این قبیل اشتباهات رخ میدهد و باید وجه دریافتی اضافه را برگرداند. مطمئناً مایل نیستید پول ناسالمی در زندگی شما وارد شود!

  •   خیانت در روابط
خیانت های جنسی و احساسی، برقراری رابطه هم زمان با چند نفر و عدم صداقت به هیچ عنوان "زرنگی" محسوب نشده و مصداق بارز بی شخصیتی و بی بندو باری محسوب میگردد.

  • کم کاری در محل کار
برخی کارمندان کم کاری و انجام ندادن مسئولیت هایشان بطور کامل و در وقت مقرر را نوعی "زرنگی" می پندارند و سعی میکنند تا حد امکان از بار وظایفشان کم کنند. زمان غیر معقولی را به انجام کارهای شخصی، غیبت، و بیکاری میپردازند و در انتها احساس میکنند سر شرکت و مدیران خود کلاه گذاشته اند. معمولاً اینگونه افراد همیشه در همان رده شغلی خود باقی می مانند و هیچگونه پیشرفته در مقام و درآمدشان حاصل نمی شود.

  •   زیر آب زنی در محل کار
عمل زشت و ناپسند دیگری که ممکن است به "زرنگی" تعبیر شود، توطئه چینی علیه دیگر کارمندان است که باعث شود از کار اخراج شوند و یا وجهه شان تخریب گردد. حسادت و انگیزه های مادی ممکن است باعث شود فردی با القای مسائل نادرست در ذهن مدیر شرکت باعث بیکار شدن همکارش شود و بعد از آن احساس "زرنگی!" کند در صورتیکه این عمل بسیار زشت و بر خلاف همه موازین اخلاقی و اجتماعی می باشد.

  •   استفاده غیر مجاز از خدمات بیمه ای دیگران
گران بودن هزینه های درمانی و مخارج بیمارستانها دلیل بر این نیست که فردی برای دریافت خدمات درمانی از دفترچه فرد دیگری استفاده کند و آنرا "زرنگی" تصور کند چرا که این اقدام وی تاثیرات مخرب بسیاری در سازمانهای مربوطه بر جای میگذارد.

  •   هجوم برای دریافت نذورات
در ایامی که به مناسبتهای مذهبی نذورات و غذاهای نذری به عموم ارائه میشود متاسفانه برخی افراد که گاهی وضعیت مالی بسیار خوبی نیز دارند با اتومبیلهای خود در خیابانها به دنبال مراکز نذری هجوم آورده و تا حد امکان اقدام به دریافت و پر کردن اتومبیل خود از انواع غذاها میکنند و اجازه نمی دهند خانواده های نیازمند تر سهم بیشتری ببرند. در انتها هر کس بیشتر نذورات جمع کرده باشد در تصور خود "زرنگتر!" محسوب میشود.

  •   تعویض البسه پس از استفاده
موضوع دیگری که گاهی مشاهده میشود این است که فردی پس از خرید لباس از آن در مراسمی استفاده کرده و روز بعد به بهانه های مختلف اقدام به پس دادن جنس به فروشنده می نماید و در ذهن خود به خاطر این "زرنگی" احساس غرور و رضایت میکند.

  • پرخوری در میهمانی ها
شاید برخورد کرده باشید با اشخاصی که در میهمانی ها همانند میدان جنگ به فکر جمع آوری غنائم و استفاده هرچه بیشتر و بهینه تر از مواد غذایی و امکانات میزبان می باشند و به هنگام صرف غذا حداکثر تلاش خود را برای انباشتن انواع غذاها مینمایند. اینگونه افراد به نوعی حس "زرنگ" بودن درونشان موج می زند.

  •   تقلب در امتحانات
افرادی که در امتحانات از انواع و اقسام روشهای کلاسیک و نوین تقلب در امتحان بهره می برند و به این ترتیب از پس سوالات دشوار در امتحان مربوطه بر می آیند باید بدانند که تقلب در حقیقت نوعی کلاه گذاشتن بر سر خودشان است و نه "زرنگی." دانشجویی که از طریق تقلب به مدرک دست یابد مطمئناً نخواهد توانست در باز کار موفق شود.

منبع: مردمان

مگسی را گشتم




مگسی را کشتم
نه به این جرم که حیوان پلیدیست، بد، است

و نه چون نسبت سودش به ضرر یک به صد است

طفل معصوم به دور سر من می چرخید

به خیالش قندم

یا که چون اغذیه ی مشهورش، تا به آن حد، گَندَم

ای دو صد نور به قبرش بارد

مگس خوبی بود

من به این جرم که از یاد تو بیرونم کرد

مگسی را کشتم

مرحوم حسین پناهی

تلخند

تلخند


جوانی با چاقو وارد مسجد شد و گفت :
بین شما کسی هست که مسلمان باشد ؟


همه با ترس و تعجب به هم نگاه کردند و سکوت در مسجد حکمفرما شد ، بالاخره پیرمردی با ریش سفید از جا برخواست و گفت :


آری من مسلمانم

جوان به پیرمرد نگاهی کرد و گفت با من بیا ، پیرمرد بدنبال جوان براه افتاد و با هم چند قدمی از مسجد دور شدند ، جوان با اشاره به گله گوسفندان به پیرمرد گفت که میخواهد تمام آنها را قربانی کند و بین فقرا پخش کند و به کمک احتیاج دارد ، پیرمرد و جوان مشغول قربانی کردن گوسفندان شدند و پس از مدتی پیرمرد خسته شد و به جوان گفت که به مسجد بازگردد و شخص دیگری را برای کمک با خود بیاورد

جوان با چاقوی خون آلود به مسجد بازگشت و باز پرسید :
آیا مسلمان دیگری در بین شما هست ؟
افراد حاضر در مسجد که گمان کردند جوان پیرمرد را بقتل رسانده نگاهشان را به پیش نماز مسجد دوختند ، پیش نماز رو به جمعیت کرد و گفت :

چرا نگاه میکنید ، به عیسی مسیح قسم که با چند رکعت نماز خواندن کسی مسلمان نمیشود !!!