همشهری جوان

وبلاگی متفاوت برای جوانان

همشهری جوان

وبلاگی متفاوت برای جوانان

حماس، شهرهای اسرائیل را با راکت هدف قرار داد



بی‌بی‌سی فارسی: «حماس، شهرهای اسرائیل را با راکت هدف قرار داد.»
(تیتر این‌طور القا می‌کند که راکت‌های حماس در شهرهای اسرائیل فرود آمده و خرابی به بار آورده. اما این چنین نیست. خبرنگارهای ساکن تل‌آویو می‌گویند که اسرائیلی‌ها شادمان‌اند که سپر دفاع موشکی‌شان اجازه‌ی فرود حتی یک راکت را نداده است. تماشای راکت‌های حماس در آسمان برای بعضی از اسرائیلی‌ها تبدیل به تفریح دسته‌جمعی شده است.)


بی‌بی‌سی فارسی: «تشدید حملات متقابل اسرائیل و حماس.»
(جوری نوشته‌اند «حملات متقابل»، انگار که دو طرف دارند در یک نزاع برابر با یکدیگر می‌جنگند. اما جنگی در کار نیست. یک طرف با استفاده از پیشرفته‌ترین سلاح و حمایت قدرت‌مندترین دولت‌ها چند دهه است که یک ملت را به گروگان گرفته، سرزمین‌های‌شان را دزدیده، آواره‌شان کرده و آن‌ها را می‌کُشد. طرف دیگر دارد مقابل استعمار مقاومت می‌کند.)

بی‌بی‌سی فارسی: «ادامه‌ی درگیری بین اسرائیل و فلسطینیان در غزه…»
(طوری از «ادامه‌ی درگیری» نوشته‌اند انگار یک زد و خوردِ عادیِ دو طرفه در حال وقوع است. این چنین نیست. فلسطینی‌ها اصلن ارتش ندارند که بتوانند در غزه «درگیری» ایجاد کنند. آن‌ها فقط کشته می‌شوند. این نهایت درگیری‌شان است.)

بی‌بی‌سی فارسی استثنا نیست. رسانه‌های دیگر - چه فارسی‌زبان چه غیر آن - وضعیت بهتری ندارند. بی‌طرفی رسانه‌ای، یک دروغ مدرن است. بی‌بی‌سی انگلیسی تیتر زده: «اسرائیل زیر حمله‌ی دوباره‌ی موشک‌های حماس.» دروغ‌هایش را شما بشمارید.

-------------------------
در هفتاد و دو ساعت گذشته در غزه کشته شده‌اند. برای من فرقی با ندا و سهراب ندارند.

۱- محمد شعبان، ۲۴ ساله، انفجار ماشین‌‌، مرکز شهر غزه
۲- امجد شعبان، ۳۰ ساله، همان انفجار
۳- خضر البشیلیقی، ۴۵ ساله، همان انفجار
۴- رشاد یاسین، ۲۷ ساله، انفجار در اردوگاه پناهندگان نصیرات، مرکز شهر غزه
۵- ریاض محمد کوارع، ۵۰ ساله، انفجار خانه‌اش در خان‌یونس، جنوب نوار غزه
۶- حسین یوسف کوارع، ۱۳ ساله، همان انفجار
۷- محمد ابراهیم کوارع، ۵۰ ساله، همان انفجار
۸- باسم سالم کوارع، ۱۰ ساله، همان انفجار
۹- سراج ایاد عبد العال، ۸ ساله، همان انفجار
۱۰- محمد ایمن عاشور، ۱۵ ساله، همان انفجار
۱۱- بکر محمد جوده، ۲۲ ساله، همان انفجار
۱۲- عمار محمد جوده، ۲۶ ساله، همان انفجار
۱۳- موسی حبیب، ۱۶ ساله، روی موتور، انفجار در محله‌ی شجاعیه، شرق شهر غزه
۱۴- محمد حبیب، ۲۲ ساله، پسر عموی موسی حبیب
۱۵- صقر عایش العجوری، ۲۲ ساله، انفجار در محله‌ی جبلیه، شمال شهر غزه
۱۶- احمد نائل مهدی، ۱۶ ساله، انفجار در محله‌ی شیخ رضوان، شمال شهر غزه
۱۷- حافظ محمد حمد، ۳۰ ساله، انفجار خانه‌اش در بیت‌ حانون، شمال نوار غزه
۱۸- ابراهیم محمد حمد، ۲۶ ساله، همان انفجار
۱۹- مهدی محمد حمد، ۴۶ ساله، همان انفجار
۲۰- فوزیه خلیل حمد، ۶۲ ساله، همان انفجار
۲۱- دنیا مهدی حمد، ۱۶ ساله، همان انفجار
۲۲- سهی حمد، ۲۵ ساله، همان انفجار
۲۳- سلیمان سلمان ابو صواوین، ۲۲ ساله
۲۴- عبدالهادی جمعه الصوفی، ۲۴ ساله، انفجار نزدیکی گذرگاه رفح، جنوب نوار غزه
۲۵- نایفه فرج‌الله، ۸۰ ساله، انفجار در مقرقه، جنوب غربی شهر غزه
۲۶- عبدالناصر ابو کویک، ۶۰ ساله، انفجار در ساختمان دولتی غزه
۲۷- خالد او کویک، ۳۱ ساله، همان انفجار
۲۸- محمد عریف، ۱۳ ساله، انفجار در محله‌ی شعف، شرق شهر غزه
۲۹- محمد ملکه، ۱ سال و شش ماهه، انفجار در مرکز شهر غزه
۳۰- آمنه ملکه، ۲۷ ساله، مادر محمد ملکه
۳۱- حاتم ابو سالم، ۲۸ ساله، همان انفجار
۳۲- محمد خالد النمره، ۲۲ ساله
۳۳- ابراهیم المصری، ۱۴ ساله، انفجار در بیت حانون، شمال نوار غزه
۳۴- سحر حمدان، ۴۰ ساله، مادر ابراهیم المصری
۳۵- صمود النواصره، ۳۵ ساله، به همراه دو فرزندش محمد و نضال
۳۶- محمد خلف النواصره، ۴ ساله، در بیمارستان جانش را از دست داد
۳۷- نضال خلف النواصره، همراه مادر و برادرش جان‌ش را از دست داد
۳۸- صلاح عوض النواصره، بدن‌ش زیر آوار همان ساختمان پیدا شد
۳۹- محمود ناهض النواصره
۴۰- عائشه نجم
۴۱- أمل یوسف عبدالغفور
۴۲- رنیم جوده عبدالغفور، دختربچه
۴۳- ابراهیم داوود البلعاوی، ۲۴ ساله
۴۴- عبدالرحمان جمال الزاملی، ۲۲ ساله
۴۵- ابراهیم احمد عابدین، ۴۲ ساله
۴۶- مصطفی ابو مر، ۲۰ ساله
۴۷- خالد ابو مر، ۲۳ ساله
۴۸- مازن فرج الجربه، ۳۰ ساله
۴۹- مردان اسلیم، ۲۷ ساله
۵۰- هانی صالح حمد، ۵۷ ساله، انفجار در بیت‌ حانون، شمال نوار غزه
۵۱- ابراهیم حامد، ۲۰ ساله، پسر هانی صالح حمد
۵۲- سلیمه حسن مسلم العرجا، ۶۰ ساله، انفجار در گذرگاه رفح، جنوب نوار غزه
۵۳- مریم عطیه محمد العرجا، ۱۱ ساله، همان انفجار
۵۴- حامد شهاب، ۳۷ ساله
۵۵- ابراهیم خلیل قنن، ۲۴ ساله، انفجار در خان‌یونس، جنوب نوار غزه
۵۶- محمد خلیل قنن، ۲۶ ساله، همان انفجار
۵۷- حمدی بدیع صوالی، ۳۳ ساله، همان انفجار
۵۸- احمد صوالی، ۲۸ ساله، همان انفجار
۵۹- سلیمان الاسطل، ۵۵ ساله
۶۰- محمد العقاد، ۲۴ ساله
۶۱- رائد شلط، ۳۷ ساله
۶۲- اسماء محمود الحاج و هفت عضو خانواده‌اش، انفجار در خان‌یونس، جنوب نوار غزه
۶۳- باسمه عبدالفتاح الحاج، ۵۷ ساله
۶۴- محمود لطفی الحاج، ۵۸ ساله
۶۴- سعد محمود الحاج
۶۵- طارق سعد الحاج
۶۶- نجلاء محمود الحاج
۶۷- فاطمه الحاج
۶۸- عمر الجاج
۶۹- احمد سلیم الاسطل، انفجار در خان‌یونس، جنوب نوار غزه
۷۰- موسی محمد الاسطل، همان انفجار، بدن او بعد از چهار ساعت از زیر آواز پیدا شد
۷۱- رائد ازوراعه، ۳۳ سال، در اثر زخم‌های زیاد در بیمارستان جان‌ داد
۷۲- بهاء أبوالیل، ۳۵ ساله
۷۳- سالم قندیل، ۲۷ ساله، همان انفجار
۷۴- عامر الفیومی، ۳۰ ساله، همان انفجار
۷۵- عبدالله رمضان ابوغزال، ۵ ساله، انفجار در بیت لاهیا، شمال نوار غزه
۷۶- اسماعیل حسن ابو جامع، ۱۹ ساله، انفجار در خان‌یونس، جنوب نوار غزه
۷۷- حسن عوده أبو جامع، ۷۵ ساله، همان انفجار
۷۸- یاسمین محمد المطوق، ۴ ساله
۷۹- محمود ضلیع ولود، انفجار در شمال شهر غزه
۸۰- حازم ابراهیم بعلوشه، همان انفجار
۸۱- محمد کمال
۸۲- احمد ظاهر حمدن، ۲۲ ساله، انفجار در شمال نوار غزه
۸۳- نور رفیق عدی السلطان

از جشن پوریم چه می دانید؟


از جشن پوریم چه می دانید؟ هولوکاست واقعی را یهودیان در کجا و علیه چه کسانی اجرا کردند؟ آیا از کشتار ده ها هزار ایرانی به دست یهودیان اطلاعی دارید؟ آیا روز "13 بدر" نوروز و خروج از خانه ها ریشه در قتل عام ایرانیان باستان دارد؟ با گزارش ویژه مشرق از پایکوبی صهیونیست ها در سالروز کشتار ایرانیان همراه شوید.


جشن «پوریم» یکی از سنت‌های قدیمی قوم یهود است که در دهه‌های اخیر و پس از تشکیل رژیم جعلی اسرائیل در سرزمین‌های اشغالی، رنگ و بوی متفاوتی به خود گرفته است.


این به اصطلاح جشن که همزمان با سیزدهمین روز از سال جدید خورشیدی برگزار می‌شود،



در حقیقت جشن و پایکوبی بر خون ده‌ها هزار نفر از مردم ایران است که با توطئه و دسیسه دو یهودی نفوذی در دربار خشایارشاه کشته شدند.








نتانیاهو در جشن پوریم - 1999

در کتاب عهد عتیق درباره این داستان آمده است: «شاه ایران زمین که در پایان جشن ۱۸۰ روزه از باده نوشی بدمست شده بود، در هنگام بدمستی، شهبانو "وشتی" را می‌طلبد تا او را به اغیار بنمایاند. ملکه از این دستور گستاخانه شاه سر باز می‌زند و شاه خشمگین، او را از شهبانویی ساقط می‌کند و او را به دست جلاد می سپارد.

یهودیان که در سراسر ایران، نفوذ فراوان داشتند، جسارت‌شان به جایی رسیده بود که از دادن مالیات و خراج استنکاف می‌کردند و این استنکاف موجب شده بود که «‌هامان» صدراعظم خشایارشاه علیه آنان بشورد و آنان را در تنگنا قرار دهد و یا حتی دستور قتل برخی از آنان را صادر کند، البته یهودیان در برخی کتاب‌های خود می‌گویند: "مردخای" که پیشوای دینی یهودیان در عصر خشایارشاه بوده، وقتی حاضر به تعظیم در مقابل ‌هامان نمی‌شود، او و اتباعش مورد غضب‌هامان قرار گرفته و تهدید به مرگ می‌شوند.

یهودیان که به صورت غیررسمی در دربار شاه نفوذ داشتند، چاره می‌اندیشند و از این فرصت استفاده کرده و دخترکی یهودی به نام «اِستِر» را به عنوان ملکه و شهبانوی کشور به پادشاه معرفی می‌کنند و به او نیز توصیه می کنند که یهودی بودن خود را پنهان کند.


استر، دخترک یهودی که با پنهان کردن هویت یهودی اش، به دربار خشایارشاه راه یافت و مقدمات کشتار ایرانیان را فراهم کرد

 

فاحشه‌گری حلال در یهودیت

در سال ۲۰۱۰ یک خاخام یهودی در اسرائیل با اشاره به واقعه پوریم و استر، اعلام کرد جاسوسان زن سازمان موساد مجاز به انجام هر گونه عمل جنسی با دشمنان برای انجام ماموریت خود هستند؛ همانگونه که استر هویت یهودی خود را پنهان کرد و با یک دشمن ایرانی یعنی اخشورش (خشایارشاه) ازدواج کرد و با این کار ملت یهود را نجات داد.
 این مورد یکی از موفق ترین عملیات نفوذ زنان جاسوس یهودی در میان مقامات کشورهای دیگر به شمار می رود که با استفاده از زیبایی ظاهر و به خدمت گرفتن جذابیت های جنسی، توطئه های قوم یهود را اجرا کردند و می کنند.

شاه سست عنصر نیز وقتی زیبایی او را می‌بیند، شیفته او شده و او را به عنوان ملکه تمام ایرانیان برمی گزیند، بدون آنکه بداند او یهودی است و یا برادرزاده «مردخای» رهبر مذهبی یهودیان ایران است. اِستِر ملکه ایران می‌شود و با نقشه‌های «مردخای» عموی خود، صدراعظم خشایارشاه یعنی هامان را از تخت صدر اعظمی به زیر کشیده و بر دار می‌کند و به همراه ۱۰ پسرش به مرگ محکوم می‌کند.


ضیافت شام استر برای هامان در حضور خشایارشاه

در این ضیافت استر خواستار مجازات هامان بدلیل دشمنی با یهودیان شد

نقاش: ژان ویکتور (قرن 17)


یهودیان حاکم بلامنازع دربار هخامنشی می‌شوند و البته آنان در برخی کتب خود آورده‌اند که ‌هامان در نزد مردخای توبه کرده است که تواریخ دیگر گواهی قتل وی توسط یهودیان را می‌دهند. یهودیان چون بر بلاد ایران حاکم شدند، از پادشاه، سه روز مهلت خواستند تا مخالفان پارسی و ایرانی یهودیان را بکشند و در این سه روز، بیش از 77  هزار ایرانی توسط یهودیان قتل عام شدند و در برخی نقل‌ها، این تعداد تا 500 هزار نفر نیز عنوان شده است.

از آن زمان تا کنون، این روز به عنوان "عید یهودیان" زنده نگاه داشته شده و هر سال یهودیان سراسر جهان در این روز مراسم مختلفی از قبیل روزه گرفتن، برپایی جشن و پایکوبی، نوشیدن شراب و افراط در مستی، دادن هدیه به یکدیگر و ... گرامی می دارند.





عید پوریم 2012

تل آویو  - بیت المقدس



اما در سرزمین های اشغالی، پوریم رنگ و بوی دیگری دارد که در ادامه و به تفصیل به آن پرداخته خواهد شد.

واقعه تاریخی؛ هولوکاست ایرانیان به دست یهودیان

در زمان خشایارشاه، یهودیان جزء اقلیت های مذهبی ایران بودند و همواره سعی در نفوذ در دربار شاه ایران داشتند. هامان صدراعظم خشایارشاه بدلیل نافرمانی یهودیان از دستورات و قوانین پادشاهی، از عدم پرداخت مالیات و سرپیچی از فرمان پادشاه این قوم ابراز نگرانی می کند و پادشاه را در جریان توطئه های یهودیان قرار می دهد و  از پادشاه می خواهد تا پیش از آنکه این قوم علیه تاج و تخت شاه اقدامی کنند، با توطئه این قوم مقابله کند.

مردخای رهبر یهودیان آن زمان ایران سرانجام با دسیسه های فراوان و فرستادن یکی از دختران یهودی به دربار، او را جانشین شهبانوی ایران که به جرم سرپیچی از دستور گستاخانه خشایارشاه برای نمایان کردن زیبایی های خود برای حاضرین در دربار شاه برکنار شده بود، می کند.


 مردخای و استر

نقاش: آرنت دی گلدر (قرن 17)


با ورود "استر" دخترک جوان زیباروی یهودی به دربار، مردخای به راحتی نقشه های شوم خود را بوسیله استر و اغوای شاه ایران اجرا می کند. هامان نیز شاه را از توطئه مردخای آگاه می سازد و پادشاه دستور بر دار کردن مردخای را صادر می کند. اما استر که به شدت بر روی شاه سست عنصر تسلط یافته بود، با خائن جلوه دادن هامان و اینکه وی توطئه کشتن شاه را در سر دارد، هامان را بر دار می کنند.


وشتی، شهبانوی ایرانی
وشتی از دستور خشایارشاه برای نمایان کردن زیبایی هایش برای مهمانان شاه خودداری کرد و به دست جلاد شاه کشته شد


نقاش: ادوین لانگ (قرن 19)


توطئه استر و مردخای با کشتن هامان پایان نمی پذیرد و  آنها حکم قتل هر 10 پسر هامان را نیز از پادشاه ایران می گیرند و در قدم بعدی 10 پسر هامان نیز کشته می شوند.

اوج دشمنی یهودیان با ایرانیان پس از کشتن هامان و 10 پسرش آنجا بیشتر آشکار می شود که استر و مردخای با کشته شدن پسران هامان نیز راضی نشده و اجساد آن ها را در شهر بر دار می کنند تا میان ایرانیان رعب و وحشت ایجاد کرده و ناگفته سرنوشت دشمنان و مخالفان یهودیان را به نمایش بگذارند.

هامان به جز این 10 پسر، یک فرزند دختر نیز داشت که پیش از کشته شدن، خود کشی می کند.


کشتار نیمی از جمعیت ایران

پس از کشتن هامان، یهودیان مهاجر ساکن در ایران که اینک در دربار نیز راه یافته بودند، به هجوم به شهرهای ایران، دست به قتل عام گسترده ایرانیان می زنند.

 
در 127 استان ایران آن زمان، طی دو روز بیش از 77 هزار ایرانی - و به روایتی دیگر 500 هزار نفر - کشته می شوند.


در کتب مربوط به یهودیان از جمله کتاب استر، یهودیان به کشتار 80 هزار ایرانی اعتراف می کنند اما محققان مستقل این رقم را تا 500 هزار نفر ذکر کرده اند.

در آن زمان ایران نزدیک به 800 هزار نفر جمعیت داشته و با احتساب 500 هزار نفر، بیش از نیمی از جمعیت آن روز ایران به دست یهودیان قتل عام می شوند.



حمله به منازل فلسطینیان و غارت اموال آن ها

کشتار و غارت اموال از آموزه های استر بوده و ریشه در تاریخ یهود دارد

 یهودیان با حمله به خانه های ایرانیان، مردان، زنان و کودکان را به قتل رسانده و بنا بر برخی از متون موجود اموال آن ها را نیز غارت می کنند. اما یهودیان در متون خود تنها به قتل عام ایرانیان اعتراف کرده و هرگونه غارت اموال آنان را تکذیب می کنند و آن را از افتخارات خود می دانند...!!

آیا پوریم با سیزده فروردین ایرانیان ارتباط دارد؟

گفته می شود این کشتار در روزهای 13 و 14 ماه آدار اولین ماه سال جدید انجام می شود و روز دوم کشتار به اصرار استر به خشایارشاه برای از بین بردن دشمنان قوم یهود ادامه پیدا می کند. براساس متون تاریخی، نحسی روز 13 فروردین در میان ایرانیان و بیرون رفتن مردم از خانه ها ریشه در کشتار تاریخی ایرانیان داشته است.
 

پس از این قتل عام ایرانیان، یهودیان جشن و پایکوبی بر پا کرده و به شکرانه غلبه بر ایرانیان و ریختن خون دشمنان قوم یهود، آن را عید اعلام کرده و روزه می گیرند. مردخای از آن زمان به پیامبر این قوم و استر - دخترک فاسد یهودی که با تکیه بر این حربه به دربار شاه راه یافته بود - نیز به شخصیتی مقدس که مورد لطف خداوند است تبدیل می شوند. استر پس از آن کتابی می نویسد که تمام این وقایع را لطف و رحمت الهی و با اراده خداوندی توصیف می کند. این کتاب اکنون به کتاب مقدس یهودیان تبدیل شده است.



مقبره استر و مردخای یهودی در همدان

پوریم به معنای قرعه بوده و به اعتقاد یهودیان، این سرنوشت و تقدیر الهی بوده است و "قرعه" ای از جانب پروردگار برای لطف به قوم برگزیده یهود و نابودی دشمنان آن ها.


پوریم؛ عید یهودیان سراسر جهان

متاسفانه برخی از این تصاویر که در ادامه نیز آمده است مربوط به جشن ایرانیان یهودی در آمریکا می باشد.




پوریم از جمله اعیاد مهم یهودیان در سراسر جهان است. از سرزمین های اشغالی تا آمریکا و حتی یهودیان داخل ایران، به شیوه های مختلفی در این دو روز جشن می گیرند.






اوج این جشن ها در اسرائیل است. جایی که صهیونیست سرمست از کشتار ایرانیان، تا حد جنون شراب نوشیده و بد مستی یکی از سنت های مرسوم آنان در این روز است.




خاخام های یهودی نیز در این جشن ها مراسم ویژه ای برگزار می کنند. خاخام های صهیونیست با برگزاری جشنی، در نوشیدن شراب و رقص و پایکوبی با یکدیگر رقابت می کنند. معمولا  افراط در نوشیدن شراب در این روز به حدی است که قادر به راه رفتن نبوده و در خیابان های تل آویو و دیگر اراضی اشغالی، بیهوش و بی رمق به زمین می خورند.


در آموزه های تلمود یهودیان در یکی از بخش ها به صراحت به نوشیدن شراب تا حد سرمستی توصیه شده است: 

"در روز پوریم هر فرد - یهودی - مکلف است به حدی - شراب - بنوشد که تفاوت میان "نفرین بر هامان" و "درود بر مردخای" را تشخیص ندهد."
 Megillah (7b): Rava said: A person is obligated to drink on Purim until he does not know the difference between "cursed be Haman" and "blessed beMordechai"



 کودکان اسرائیلی در جشن پوریم 2012 - بیت المقدس

خط و نشان صهیونیست های آدم خوار برای ایرانیان


از دیگر مراسمی که در عید پوریم اجرا می شود، رژه زامبی ها در اسرائیل است. در این رژه صهیونیست ها با گریم خود به شکل زامبی ها - آدم خوارها - اعضای مصنوعی از بدن انسان را به نشان خونخواهی و کشتار ایرانیان بر دهان می گیرند.


برخی از تصاویر این مراسم که قابل انتشار است در ادامه است.

 نوشیدن خون یا نوشیدنی به رنگ خون به عنوان نمادی از خونخواهی و خونخواری یهودیان نسبت به ایرانیان از جمله رسوم یهودیان در این روز است. 


پوریم در لس آنجلس؛ پایکوبی ایرانیان به افتخار هولوکاست هموطنانشان


متاسفانه ایرانیان پیرو دین یهود نیز بدون توجه به ریشه تاریخی این واقعه و کشتار ایرانیان و اینکه زنده نگاه داشتن آن تا کنون بیش از هرچیز توهین به ایرانیان بوده، این روز را در نقاط مختلف جهان جشن می گیرند. 

کنیسه "نصح"، کنیسه ایرانیان یهودی مقیم آمریکاست که جمعیتی حدود 20 هزار نفری در لس آنجلس را تشکیل می دهند. کنیسه نصح از جمله مکان هاییست که در عید پوریم، جشن برپا کرده و ایرانیان با جمع شدن در این کنیسه، با پختن شیرینی، غذا، تهیه شراب و هدیه دادن به هم، کشتار ایرانیان باستان را به شادی می نشینند.


ایرانیان یهودی در کنیسه نصح لس آنجلس نیز پوریم و کشتار ایرانیان را جشن می گیرند

مسئول ربودن 5 مرزبان‌ ایرانی کیست؟


مسئول ربودن 5 مرزبان‌ ایرانی کیست؟


رفته بودن سربازی مرد بــشن ..
اسیر یه عده نـــامرد شــــــــدن


http://s5.picofile.com/file/8112896426/Untitled_1.jpg


گروهک موسوم به «جیش‌العدل» با انتشار تصویری در صفحه توئیتر خود مسئولیت ربایش 5 نفر از مرزبان‌های ایرانی را بر عهده گرفت.

در پی مفقود شدن 5 نفر از دیده‌بانان مرزبانی کشورمان در منطقه جکیگور استان سیستان و بلوچستان، موضوع جستجو توسط مسئولان مرزبانی ایران و پاکستان در دستور کار قرار گرفت.
پیشتر گزارش‌هایی منتشرشده بود مبنی بر اینکه این پنج نفر به آنسوی مرزهای پاکستان منتقل شده‌اند.

http://s5.picofile.com/file/8112896518/1618432_577144722376670_1396767252_n.jpg

براى آزادى این سربازها که به تازگى اسیر شدند دعا کنید ...



این پست رو تو وبلاگتون بگذارید


جیش العدل یک گروه شبه‌نظامی تندرو سلفی مذهب می‌باشد که با ایران به مبارزه مسلحانه می‌پردازد. این گروه بعد از نابودی جندالله، با سازمان‌دهی مجدد نفرات آن، شروع به فعالیت و اعلام موجودی کرد. رهبری این گروه را عبدالرحیم ملازاده ملقب به «صلاح‌الدین فاروقی» فردی از اهالی راسک به عهده دارد. این گروه تروریستی تاکنون مسئولیت چند قتل و ترور در نواحی شرقی استان سیستان و بلوچستان را بر عهده گرفته است...

63 دلیل برای ترک سیگار


 63 دلیل برای ترک سیگار


یه خورده به فکر خودتون باشید




آشنایی با عوارض سیگار


طبق تحقیقات سازمان جهانی بهداشت در هر ‌٨ ثانیه یک نفر در دنیا به علت استعمال دخانیات جان خود را از دست می‌دهد. تعداد سیگار بیش‌تر، مرگ‌و‌میر بیش‌ترین مصرف سیگار و افزایش مرگ‌و‌میر، ارتباط قوی وابسته به تعداد سیگار مصرفی برقرار است. به‌عبارت دیگر، هرچه سن شروع سیگار‌کشیدن، پایین‌تر باشد و تعداد سیگار‌‌های مصرفی و عمق استنشاق آن بیش‌تر باشد، درصد مرگ‌و‌میر بالاتر می‌رود. دانستن بعضی عوارض سیگار، سیگاری‌ها را حتی بیش‌تر از مرگ می‌ترساند.
- دود سیگار در درازمدت با فلج کردن مژک‌های سلول‌های جدار مجاری تنفسی، باعث افزایش استعداد فرد به بروز عفونت‌های ریوی می‌گردد. افرادی که سیگار می‌کشند، زودتر به آنفولانزا دچار می‌شوند و بیماری‌های آنان نیز دیرتر خوب می‌شود.
- 90درصد سرطان‌های ریه و 70درصد بیماری‌های ریوی، به مصرف دخانیات مربوط می‌شود.

تنها سرطان ریه یا بیماریهای قلبی پیامدهای استعمال دخانیات نیست، بلکه مجموعه‌ای از مسایل و مشکلات بهداشتی در ارتباط با مصرف مواد دخانی وجود دارد که می‌تواند به لحاظ شرایط جسمانی و مقاومت ایمنی در افراد سیگاری بروز می‌کند، که برخی از آنها عبارتند از:

١- از دست دادن موها

با تضعیف سیستم ایمنی افراد سیگاری در اثر مصرف مواد دخانی، بدن این افراد مستعد ابتلا به انواع بیماریها از جمله «لوپوس اریتماتوز» می‌شود که این بیماری می‌تواند عامل از دست دادن موها، ایجاد زخم‌ در دهان، جوش‌های پوست روی صورت، سر و دست‌ها شود.

‌٢ – آب مروارید (کاتاراکت)

افراد سیگاری ‌٤٠ درصد بیش از افراد دیگر در معرض ابتلا به آب مروارید، کدر شدن عدسی چشم و ممانعت از عبور نور و در نهایت نابینایی هستند.

‌٣ – چین و چروک

استعمال دخانیات باعث از بین بردن پروتئین‌های انعطاف دهنده پوست می‌شود؛ همچنین باعث تحلیل بردن ویتامین A و محدود کردن جریان خون در عروق پوست می‌گردد.

پوست افراد سیگاری خشک و دارای خطوط و چین خوردگی‌های ریزی در اطراف لبها و چشمهاست.

‌٤ – ضایعات شنوایی

افراد سیگاری ‌٣ برابر بیش از افراد غیر سیگاری به عفونت گوش میانی دچار می‌شوند.

‌٥ – سرطان پوست

افراد سیگاری ‌٢ برابر بیشتر از افراد غیر سیگاری در معرض خطر ابتلا به نوعی سرطان پوست (پوسته پوسته شدن، برجستگی روی پوست) قرار دارند

‌٦ – فساد دندانها

افراد سیگاری ‌٥/١ مرتبه بیشتر از افراد غیر سیگاری در معرض خطر از دست دادن زودرس دندانها هستند.

‌٧ – پوکی استخوان

منواکسید کربن یکی از اصلی‌ترین گازهای سمی در خروجی اگزوز اتومبیل و دود سیگار است، میل ترکیبی این گاز با خون بسیار بالاتر از اکسیژن است. این گاز باعث کاهش قدرت عمل اکسیژن در خون افراد سیگاری حرفه‌ای تا ‌١٥ درصد می‌شود.

استخوان‌های افراد سیگاری تراکم خود را از دست داده و به راحتی شکسته می‌شود همینطور زمان التیام یافتن و جوش خوردن آنها پس از شکستگی تا ‌٨٠ درصد افزایش پیدا می‌کند.

‌٨ – بیماریهای قلبی

بیماریهای قلبی ـ عروقی ناشی از استعمال دخانیات بیش از ‌٦٠٠ هزار نفر را در سال در کشورهای توسعه یافته از بین می‌رود استعمال دخانیات باعث افزایش ضربان قلب، بالا رفتن فشار خون، افزایش خطر ابتلا به فشار خون بالا و گرفتگی عروق و نهایتا ایجاد حمله قلبی و سکته می‌شود.

‌٩ – زخم معده
استعمال دخانیات مقاومت معده را در برابر باکتریها پایین می‌آورد؛ همچنین باعث تضعیف معده در خنثی سازی اسید معده و مقاومت در برابر آن بعد از غذا خوردن و بر جای ماندن باقیمانده اسید در معده و در نتیجه تخریب دیواره آن می‌شود.
زخم معده افراد سیگاری به سختی درمان می‌شود و احتمالی بهبودی آن تا زمانی که فرد سیگاری است اکثرا اندک است.

‌١٠- تغییر رنگ انگشتان
قطران موجود در دود سیگار در اثر استعمال مستمر دخانیات روی انگشتان و ناخنها جمع شده و باعث تغییر رنگ آنها به قهوه‌ای مایل به زرد می‌شود.

‌١١ – سرطان رحم و سقط جنین

استعمال دخانیات در دوران بارداری می‌تواند باعث افزایش خطر زایمان نوزاد با وزن کم و بروز مسایل بهداشتی در آینده شود. سقط جنین در مادران سیگاری ‌٢ تا ‌٣ برابر بیشتر است

‌١٢ – تغییر شکل دادن سلولهای جنسی در مردان

استعمال دخانیات باعث کاهش تعداد اسپرم و کاهش جریان خون در آلت تناسلی مردان و ناتوانی جنسی در این افراد می‌شود. ناباروری جنسی در مردان سیگاری نیز متداول‌تر از افراد غیر سیگاری است.

‌١٣ – سرطان

بیش از ‌٤٠ عنصر سرطانزا در دود سیگار وجود دارد احتمال سرطان ریه ‌٢٢ مرتبه بیشتر از افراد غیر سیگاری است.

طبق تحقیقات بی شماری که انجام شده است در صورت ادامه استعمال دخانیات توسط افراد سیگاری، احتمال مبتلا شدن آنها به انواع سرطان‌های دیگر از قبیل زبان، دهان، غدد، بزاق و حلق (‌٦ تا ‌٢٧ برابر)، سرطان بینی (‌٢ مرتبه بیشتر)، گلو (‌١٢ مرتبه)، مری (‌٨ تا ‌١٠ برابر)، حنجره (‌١٠ تا ‌١٨ برابر)، معده (‌٢ تا ‌٣ برابر)، کلیه (‌٥ برابر)، آلت تناسلی مرد (‌٢ تا ‌٣ برابر)، لوزالمعده (‌٢ تا ‌٥ برابر) مقعد (‌٥ تا ‌٦ مرتبه) وجود دارد.


 
ادامه مطلب ...

چین دیروز ... چین امروز

چین دیروز ... چین امروز



چقدر تصمیمات درست و صحیح یک دولت و تلاشهای مردم میتونه تغییری این چنینی ایجاد کنه .. کاش مسئولان مملکتی ما هم از کشوری های نه غربی لااقل شرقی یه خورده یاد بگیرن



چین یکی از قدرت های بلامنازع این روزهای دنیاست. یکی از پرچمعیت ترین کشورهای جهان که به لطف نیروی کار فراوان و سیاست های اقتصادی، امروز حرفهای زیادی در دنیا برای گفتن دارد.

 

 سرزمین که همه چیز در آن زمین تا آسمان فرق کرده است.



 

ادامه مطلب ...

اسکار، سیاسی نیست!


اسکار، سیاسی نیست!

خودتون قضاوت کنید ... اصلا چرا ما باید همه چی رو با هم قاطی کنیم ... من نمیدونم چرا این تفکرات غلط تا بدین جا باید کشیده بشه که یه نفر چنین مقاله ای رو با این مقدمه درست و بلند بالا رو به غلط به خورد ملت بیدار میدهد ... چرا همیشه میخوایم یکی رو کوچیک و لگد مال کینم و یکی رو بزرگ و بزرگ تا جایی که پاش رو بالاخره میگذاره رو همه ی اندیشه هامون ... چرا ؟!؟! یکی بگه آخه .. از دید بعضی ها همه چی سیاسیه و همه سیاه سیه ان ...


اسکار، سیاسی نیست. هالیوود سیاسی نیست. سیاست های فرهنگی شیطان بزرگ، سیاسی نیست. سپر دفاع ضد موشکی، سیاسی نیست. گوآنتانامو سیاسی نیست. ناتوی فرهنگی سیاسی نیست. سیاست خارجی بوش و اوباما سیاسی نیست. اتاق بیضی سیاسی نیست. کراوات سیاسی نیست. دروغ ۱۱ سپتامبر، سیاسی نیست. جنگ علیه عراق و افغانستان، سیاسی نیست. ناکازاکی و هیروشیما و جنگ ویتنام و کشتار فرقه دیویدیه، سیاسی نیست. کودتای ۲۸ مرداد، سیاسی نیست. کشتن ملت مظلوم پاکستان، سیاسی نیست. استعمار و استکبار، سیاسی نیست. ترور علم الهدای خامنه ای در کوی علم و فن آوری، سیاسی نیست. خونی که از سبیل جان بولتن می چکد، سیاسی نیست. حمایت از منافقین، سیاسی نیست. بمب مسجد ابوذر، یک روز قبل از حادثه ۷ تیر، سیاسی نیست. مجروح کردن دست یمین رهبر ما، سیاسی نیست. پول دادن به سران فتنه از جیب مردم آمریکا، سیاسی نیست. جایزه دادن به عمله شلیک علیه هواپیمای مسافربری ایران، سیاسی نیست. نیرنگ، سیاسی نیست. تفنگ و توپ و تانک، سیاسی نیست. چراغ سبز نشان دادن به آل خلیفه وحشی، سیاسی نیست. بمب فروختن به آل سعود، سیاسی نیست. «ایران هراسی» سیاسی نیست. حمایت از سران فتنه و نفاق، سیاسی نیست. VOA سیاسی نیست. خرمهره نوبل، سیاسی نیست. ۲۰۰ کلاهک اتمی اسرائیل، سیاسی نیست. گلوله آمریکایی ها درون سینه بچه های کانال پرورش ماهی، سیاسی نیست. ترکش خانه کرده در گلوی رزمنده شرق ابوالخصیب، سیاسی نیست. با شنی تانک، روی سینه دلاوران هویزه رفتن، سیاسی نیست. تحریم و تهدید و جنایت، سیاسی نیست. آژانس بین المللی انرژی هسته ای سیاسی نیست. سازمان ملل، سیاسی نیست. کشتی بریجتون سیاسی نیست. گاز خردل ساخت کشور فرانسه، سیاسی نیست. گاز فلفل در چشم دانشجویان آمریکا سیاسی نیست. حمله به چادرنشینان مظلوم جنبش ۹۹ درصد سیاسی نیست. نقشه کشیدن برای ترور حاج قاسم، سیاسی نیست. یتیم کردن علیرضای ۴ ساله، پسر مصطفای شهید شریف، سیاسی نیست. کشتن داماد کربلای ۵ جلوی چشم حاج بخشی، سیاسی نیست. آن بمب آمریکایی که ۳۸ نفر را در یک عروسی هرات کشت، سیاسی نیست…

و به اسم آزادی، ما بچه های «خیبر» و «بدر» هرگز اجازه نمی دهیم که دیکتاتوری بر جهان حکومت کند… و به اسم جایزه قشنگ هالیوود، تفنگ بدترکیب سربازان وحشی اوباما… دنیا دیگر دنیای قبل نیست! موریانه تاریخ، اضلاع مثلث زر و زور و تزویر را خورده است، اما کاش نبرند زبان آن کودک گستاخ و بازیگوش و «سلحشور» را که بتواند فریاد برآورد؛ آهای مردم! لخت و برهنه است پادشاه نظام سلطه. اینکه لباس ندارد!! آهای مردم! عریان تر از گلشیفته، خودشیفته های غرب اند! آهای مردم! سمفونی حاشیه ها، به کمک نظام سلطه آمده، تا صدای شکستن استخوان لخت آمریکا در منطقه و جهان، شنیده نشود، تا خبر «بدر» و «خیبر» مخابره نشود، تا برگردانند ما را به دوره شعب شبیخون فرهنگی… به دوره نوبل و خرمهره هایش! آهای سلمان هراتی! علیه کاخ سفید، این شعر سفید توست که دارد تعبیر می شود. آهای مهدی رجب بیگی! دانشجوی پیرو خط امام! تو رفتی، اما امروز، به خط زده اند هسته های مقاومت خمینی. آهای متوسلیان! اوباما دارد منت خامنه ای را می کشد در نامه اش، و شاگرد خامنه ای در حزب الله لبنان دارد ادب می کند اسرائیل را. کجایی دلاور؟! کجایید دلاوران؟!

ایرانی ها مردمی صلح طلبند، اما کور نیستند که «مرگ بر آمریکا» نگویند. ایرانی ها مردمی صلح طلبند، اما آمریکا، از غرب مرز ما صدام را شیر می کند و از شرق مرز ما بن لادن و ریگی و تریاک و حشیش و… را. ایرانی ها مردمی صلح طلب اند، اما یانکی ها، دانشمندان هسته ای ما را می کشند، و با آن یکی دست شان، اسکار می دهند که سیاسی نیست. گلدن گلوب اصلا سیاسی نیست. گلوله گلوب سیاسی نیست. بمب گلوب سیاسی نیست. ترور گلوب سیاسی نیست… آهای مردم! مبادا شهروند مطیعی شویم برای دهکده جهانی! و به جای «بدر» و «خیبر»، به جای تماشای شکستن غرور غرب، به جای دیدن غروب غرب، و به جای اینکه کمک کنیم به «حاج احمد» تا پرچم اسلام را بهتر در «انتهای افق» بکوبد، اسیر حواشی شویم. توپ جمهوری اسلامی، امروز در محوطه ۱۸ قدم اتاق بیضی است؛ حواس تان هست؟! اسیر تماشاگرنمایی نشویم که دارد لیزر می اندازد روی چشم دروازه بان ما!! توپ اصلا زمین ما نیست، بلکه زمین دشمن است، اما آمریکا داور را خریده! و چند تایی از تماشاگران ما را! و به اینها جایزه می دهد تا دنیا و ما، نبینیم فتح الفتوح کودک ۶ ماهه بحرین را. امروز، عریان اصل کاری، نظام سلطه است!! انقلاب اسلامی و بیداری اسلامی و قیام ۹۹ درصد، رسما لخت کرده اند آمریکا را و کنار زده اند از مجسمه آزادی، پرده پندار تزویر را… و خرمهره نوبل را… و اینک، گلدن گلوب، آمده است تا با هیاهو، به آمریکا تنفس مصنوعی دهد! آمریکا دارد در واقعیت از ما سیلی می خورد و در فیلم و جایزه و روی سن، جبرانش می کند!!

یکی جایزه می دهد، یکی جایزه می گیرد، و دیگری این خبر را در بوق می کند و به حاشیه ها دامن می زند، تا من و تو نشنویم صدای شکستن استخوان نظام سلطه را. فیلم، فیلم است، اما واقعیت را، «خیبر» و «بدر» را جمهوری اسلامی دارد کارگردانی می کند. «سمفونی حاشیه ها» از بیرون و درون، هدفش این است: یادمان برود که خاورمیانه دارد روی انگشت سپاه قدس می درخشد! من مانده ام، چرا گلدن گلوب را به بچه های جلوه ویژه تسخیر وال استریت نمی دهند، و چرا سروده های مطهر آیات القرمزی نوبل نمی گیرد؟!… بابانوئل دست نزد برای سروده های سلمان هراتی، و نوبل علمی را ندادند به مصطفای شهید شریف که در اوج تحریم، غنی کرد ما را با غنی سازی. یکی را می کشند و دیگری را روی سن می برند… و همین کارها را می کنند که دنیا، حرف اول و آخرش این است: «مرگ بر آمریکا».

ایرانی ها مردمی صلح طلبند، اما صلح با ابلیس، خط قرمز ماست. ما از این پیچ حساس تاریخ، با موفقیت عبور می کنیم و اجازه نمی دهیم هجوم حاشیه ها، فتح الفتوح ما را به حاشیه ببرد. ما برای گرفتن انتقام خون تاریخ و جغرافیا از آمریکا، الگوی جهان مبارزه ایم. ایرانی ها مردمی صلح طلبند، اما آنکه علیه الگوی ملل آزاده دنیا، متوسل به ۸ سال جنگ تحمیلی و ۸ ماه جنگ تحلیلی و ترور دانشمندانش می شود، روی جنگ و انتقام ما را باید ببینید، نه روی صلح و صفای ما را، که ما هرگز صلح طلب تر از ۹۹ درصد مردم دنیا نیستیم!!



هی! اوبامای سیاه کار! فیلم و جایزه و سن و کراوات و کف زدن و شو و نمایش با تو، فتح الفتوح در «خیبر» و «بدر» با ما… پس بگذار نتانیاهو قضاوت کند که خاورمیانه دست کیست؟! به زودی، ما «قدس» را از خدا جایزه خواهیم گرفت. روی این سن، دنیایی باید بدرخشد. «نباء عظیم» در راه مخابره است…

روزنامه وطن امروز - 1390/11/1

بی فرهنگی هایی به نام زرنگی !!!

بی فرهنگی هایی به نام زرنگی !!!



معنای واژه های "زرنگی" و "آدم زرنگ" می تواند از تعابیر مختلفی برخوردار باشد. گاهی اوقات "زرنگی" به ذکاوت و استعداد در انجام موفقیت آمیز کارها اطلاق میگردد و گاهی نیز به توانایی های ذهنی و جسمی. متاسفانه در اندیشه برخی از مردم به اشتباه این دو واژه به معنای زیر پا گذاشتن حقوق دیگران، رعایت نکردن قانون و نادیده گرفتن آداب اجتماعی در نظر گرفته می شود. در ادامه به 11 عملی که بعضی افراد از آن تعبیر به "زرنگی" میکنند اشاره می کنیم:

  • عبور از چراغ قرمز

رانندگانی که با دیدن چراغ زرد بجای کم کردن سرعت خود پایشان را روی پدال گاز فشار می دهند تا گرفتار چراغ قرمز نشوند، به این خاطر که چند ثانیه ای جلو بیفتند، تصور میکنند با عملی هوشمندانه اقدام به "زرنگی" میکنند که بر خلاف تصور این کار سبب افزایش احتمال تصادفات در معابر و تقاطع خیابانها میگردد و در اصل ریسک صدمات جانی و مالی را افزایش می دهند.

  •   عبور از لاین مخالف
ترافیک شهر طاقت فرسا و خسته کننده است ولی این دلیل نمی شود در خیابانی دو طرفه زمانیکه پشت انبوهی از اتومبیل ها گیر افتاده ایم و لاین مخالف خلوت است، از خط ممتد تجاوز کرده و با سرعت زیاد در لاین مربوط به مسیر مقابل از کنار بقیه عبور کنیم.

  •  اشتباه در پس گرفتن باقی پول
حتماً زیاد برخورد کرده اید زمانیکه اقدام به خرید کالایی میکنید، فروشنده به دلیل تراکم کاری در برگرداندن باقی پول شما اشتباه کرده و مبلغ بیشتری را باز میگرداند. شما متوجه میشوید، آیا اشتباه فروشنده را به او یادآوری می نمایید و وجه اضافه را به وی بر میگردانید؟ گاهی در بانکها نیز از این قبیل اشتباهات رخ میدهد و باید وجه دریافتی اضافه را برگرداند. مطمئناً مایل نیستید پول ناسالمی در زندگی شما وارد شود!

  •   خیانت در روابط
خیانت های جنسی و احساسی، برقراری رابطه هم زمان با چند نفر و عدم صداقت به هیچ عنوان "زرنگی" محسوب نشده و مصداق بارز بی شخصیتی و بی بندو باری محسوب میگردد.

  • کم کاری در محل کار
برخی کارمندان کم کاری و انجام ندادن مسئولیت هایشان بطور کامل و در وقت مقرر را نوعی "زرنگی" می پندارند و سعی میکنند تا حد امکان از بار وظایفشان کم کنند. زمان غیر معقولی را به انجام کارهای شخصی، غیبت، و بیکاری میپردازند و در انتها احساس میکنند سر شرکت و مدیران خود کلاه گذاشته اند. معمولاً اینگونه افراد همیشه در همان رده شغلی خود باقی می مانند و هیچگونه پیشرفته در مقام و درآمدشان حاصل نمی شود.

  •   زیر آب زنی در محل کار
عمل زشت و ناپسند دیگری که ممکن است به "زرنگی" تعبیر شود، توطئه چینی علیه دیگر کارمندان است که باعث شود از کار اخراج شوند و یا وجهه شان تخریب گردد. حسادت و انگیزه های مادی ممکن است باعث شود فردی با القای مسائل نادرست در ذهن مدیر شرکت باعث بیکار شدن همکارش شود و بعد از آن احساس "زرنگی!" کند در صورتیکه این عمل بسیار زشت و بر خلاف همه موازین اخلاقی و اجتماعی می باشد.

  •   استفاده غیر مجاز از خدمات بیمه ای دیگران
گران بودن هزینه های درمانی و مخارج بیمارستانها دلیل بر این نیست که فردی برای دریافت خدمات درمانی از دفترچه فرد دیگری استفاده کند و آنرا "زرنگی" تصور کند چرا که این اقدام وی تاثیرات مخرب بسیاری در سازمانهای مربوطه بر جای میگذارد.

  •   هجوم برای دریافت نذورات
در ایامی که به مناسبتهای مذهبی نذورات و غذاهای نذری به عموم ارائه میشود متاسفانه برخی افراد که گاهی وضعیت مالی بسیار خوبی نیز دارند با اتومبیلهای خود در خیابانها به دنبال مراکز نذری هجوم آورده و تا حد امکان اقدام به دریافت و پر کردن اتومبیل خود از انواع غذاها میکنند و اجازه نمی دهند خانواده های نیازمند تر سهم بیشتری ببرند. در انتها هر کس بیشتر نذورات جمع کرده باشد در تصور خود "زرنگتر!" محسوب میشود.

  •   تعویض البسه پس از استفاده
موضوع دیگری که گاهی مشاهده میشود این است که فردی پس از خرید لباس از آن در مراسمی استفاده کرده و روز بعد به بهانه های مختلف اقدام به پس دادن جنس به فروشنده می نماید و در ذهن خود به خاطر این "زرنگی" احساس غرور و رضایت میکند.

  • پرخوری در میهمانی ها
شاید برخورد کرده باشید با اشخاصی که در میهمانی ها همانند میدان جنگ به فکر جمع آوری غنائم و استفاده هرچه بیشتر و بهینه تر از مواد غذایی و امکانات میزبان می باشند و به هنگام صرف غذا حداکثر تلاش خود را برای انباشتن انواع غذاها مینمایند. اینگونه افراد به نوعی حس "زرنگ" بودن درونشان موج می زند.

  •   تقلب در امتحانات
افرادی که در امتحانات از انواع و اقسام روشهای کلاسیک و نوین تقلب در امتحان بهره می برند و به این ترتیب از پس سوالات دشوار در امتحان مربوطه بر می آیند باید بدانند که تقلب در حقیقت نوعی کلاه گذاشتن بر سر خودشان است و نه "زرنگی." دانشجویی که از طریق تقلب به مدرک دست یابد مطمئناً نخواهد توانست در باز کار موفق شود.

منبع: مردمان

روز تولد ناصر خان حجازی


روز تولد ناصر خان حجازی




چه زود ۲۳ آذر فرارسید، جدا از هیاهوی داربی، جدا از اخبار حاشیه های سرخ آبی ها،در گوشه کنار بهشت زهرا خانواده حجازی باید در غم نبودن اسطوره فوتبال ایران شصت و دومین شمع را برای ناصر خان خاموش کنند.

جشن تولدی به رنگ مشکی که کیک تولد آن خرمایی است که برای خیرات در مسکوت ترین نقطه تهران میان هوادارن‌اش پخش می شود. چه زود گذشت این شصت و اندی سال از تولد کودکی در محله سپه خیابان سرسبیل تهران،‌کودکی که پا گرفت در زمین های خاکی، تحصیل کرد در دانشگاه تهران و کم کم تبدیل شد به عقابی بی مانند در فوتبال ایران. اما غم اندوه نبودن در کنار خانواده شیرینی این تولد را کمی تلخ می‌کند ولی باز هم از هرچه بگذریم فردا سالروز تولد ناصر خان حجازی است ، هر هوادار م یتواند یک شمع برای آقای اسطوره روشن کند تا به عدد ۶۲ برسد.این شمع ها تقدیم به اسطوره آبی ها …تولدت مبارک ناصرخان.

خسارت مصدق به انگلیس

خسارتی که مصدق به انگلستان وارد کرد
از خسارتی که هیتلر به انگلستان وارد کرد بیش تر بود


خبر کوتاه بود : ” با کمال تاسف اطلاع یافتیم که آقای دکتر محمد مصدق سحرگاه امروز پنج شنبه در ساعت 5/4 بامداد 14/12/1345 در سن 87 سالگی در اتاق شماره 62 بیمارستان نجمیه تهران زندگی را بدرود گفت. “


خبری بسیار کوتاه برای مردی بزرگ!!!




سالنامه سازمان اطلاعات انگلیس در سال 1995 درباره اش منتشر کرد: خسارتی که وی به انگلستان وارد کرد از خسارتی که هیتلر در جنگ دوم جهانی به انگلستان وارد کرد بیش تر بود، معترف هستیم که انگلستان در برابر مصدق شکستی بی سابقه را متحمل شد.

اولین نفر که با لایحه کاپیتولاسیون در ایران مخالفت کرد.
اولین ایرانی فارق التحصیل در دکتری حقوق.
امتیاز حق شیلات و کشتیرانی در دریای خزر را از شوروی باز پس گرفت.
شخصا در دادگاه لاهه برای احیای حقوق ملت خویش فریاد کشید.
جمال عبدالناصر (رهبر بزرگ و فقید ناسیونالیست عربی-اسلامی مصر) به گفته خویش او را الگوی خود قرار داد و کانال سوئز را برای مصر ملی کرد.

سفیر شوروی در ایران رسما اعلام کرد که دولتش در برابر وی به زانو افتاد.
اولین نفر که با استفاده از علوم روز در دانشگاه به بررسی علمی حقوق اسلامی شیعه پرداخت.
اولین نفر که حقوق شرعی زنان را به طور علمی در دانشگاه مطرح ساخت.
ابرمرد تاریخ ایران، با جان بر کف بودن خویش در راه وطن اجازه نداد که تا سال 1992 امتیاز نفت ایران در انحصار بیگانه باشد.

مجاهدت های کسی که خود را وقف سرزمین و مردم و دین خویش کرد، یگانه طراح بزرگ ملی شدن صنعت نفت ایران، جاوید یاد دکتر محمد مصدق به همین جا ختم نشد،وی خود را وقف ملیت ایرانی و دیانت اسلامی ساخت و لحظه به لحظه افتخار آفرید.




بخشی از بیانات دکتر مصدق 



من ایرانی ام و بر علیه هرچه ایرانیت ا را تهدید کند تا زنده هستم مبارزه می کنم “.
” تنها گناه من و گناه بسیار بزرگ من این استکه صنعت نفت ایران را ملی کردم و بساط استعمار و اعمال نفوذ سیاسی و اقتصادی عظیم ترین امپراطوری جهان را از این مملکت برچیدم “.
” حیات من و مال و موجودیت من و امثال من در برابر حیات و استقلال و عظمت و سر فرازی میلیون ها ایرانی و نسل های متوالی این ملت کوچکترین ارزشی ندارد و از آنچه برایم پیش آمد هیچ تاسف ندارم و یقین دارم وظیفه تاریخی خود را تا سر حد امکان انجام داده ام .عمر من و شما و هر کس چند صباحی دیر نخواهد پائید.
*برای درمان سرطان بینی با وجود اصرار فرزندش که پزشک بود و دوستدارانش راضی به سفر به خارج برای درمان نشد وگفت پزشکان ما قادرند همه کاری را برای درمانم انجام دهند.

به اختیار خود ملک خودش را بین کشاورزانش تقسیم کرد!
اما
هنوز هم برای رفتن بر سر مزارش که نیمه ویرانست، مردم مشکل دارند!
و هنوز یک خیابان و کوچه بنامش نیست...

ارزش خون جهان‌آرا در برابر آرش کمانگیرها


ارزش خون جهان‌آرا در برابر آرش کمانگیرها


فرهنگ شهادت




ایشان در بیان نمونه‌ای از غربت این فرهنگ درجامعه اسلامی تصریح کردند: در یکی از برنامه‌های تلویزیونی که درباره جهاد و شهادت پخش می‌شد یکی از میهمانان برنامه گفت: «مسئله جنگ را تمام شده ندانیم و قهرمانان را منحصر به قهرمانان دفاع مقدس و شهید جهان‌آرا نکنیم، در تاریخ ما در هزار سال پیش مردانی بودند که از آب و خاک دفاع می‌کردند و جان خود را دراین راه از دست دادند، اینها هم قهرمان هستند»!.


داغ دل من تازه شد!

علامه مصباح یزدی با بیان این که این مسئله داغ دل مرا تازه کرد، خاطرنشان کرد: این گونه سخن گفتن، مسئله‌ای است که همواره وجود دارد، ولی شنیدن آن، امروز، آن هم از رسانه ملی داغ دلم را تازه کرد؛ این که ما با گذشت سه دهه از بهار انقلاب، مسئله شهادت و جهاد در راه اسلام را با مسئله دفاع از آب خاک یکی بدانیم.

رییس مؤسسه آموزشی وپژوهشی امام خمینی(ره)با تأکید بر این که این دو مسئله قابل مقایسه با یکدیگر نیست، افزودند: یکی دانستن جهاد و شهادت در راه اسلام با دفاع از آب و خاک به اندازه‌ای سنگین است کمه واقعاً جا دارد، انسان دق کند و بمیرد.

معظم‌له خاطرنشان کردند: دفاع از آب و خاک را کلاغ، گرگ و دیگر حیوانات هم دارند، در میان انسان‌ها نیز در تمامی کشورها این دفاع وجود دارد؛ این چه افتخاری دارد؟!

علامه مصباح یزدی با بیان این که انسان‌هایی که چنین دفاعی را ندارند، از حیوان‌ هم پست‌تر هستند، تصریح کردند: البته این مسئله به اندازه‌ای نیست که برای کشوری چون ایران اسلامی افتخار باشد. این مسئله‌ای مشترک میان انسان و حیوان، مؤمن و کافر و حق و باطل است.

ایشان با ابراز تأسف از تبیین چنین مسائلی از سیمای جمهوری اسلامی ایران خاطرنشان کرد: جای تأسف دارد که بعد از سی سال از پیروزی انقلاب اسلامی و فدا شدن جان بهترین گل‌های کشور در راه اسلام، در سیمای جمهوری اسلامی ایران افرادی که جزو فرهیختگان جامعه هستند، بیایند و بگویند که جها‌ن‌آرا تنها قهرمان ما نبود و باید از افرادی چون آرش کمان‌گیر و کاوه آهنگر که هزار سال پیش از آب و خاک دفاع کردند، یاد شود!

ارزش خون جهان‌آرا در برابر آرش کمانگیرها


ایشان با بیان این که چنین تفکری در جامعه نشان دهنده فعالیت کم در نشر فرهنگ جهاد و شهادت اسلامی می‌باشد، اظهار کردند: اگر با فرهنگ جهاد و شهادت درست آشنا می‌شدند، می‌فهمیدند که قطره‌ای از خون جهان‌آرا با دریاها خون آرش‌ کمان‌گیر و امثال آن قابل مقایسه نیست؛ چون خون امثال جهان‌آرا ارزش الهی دارد و ثارالله است.


رییس مؤسسه آموزشی وپژوهشی امام خمینی(ره) افزودند: خونی که برای آب و خاک ریخته شده است،‌ ارزش آن به اندازه همان آب و خاک است، ولی خونی که در راه خدا ریخته شود، ارزش الهی پیدا می‌‌کند و هیچ‌چیز به آن نمی‌رسد.



 شما چی میگین ؟

مگه دفاع از مردم و میهن امروز و دیروز داره ؟ و امروزش شهادت به حساب میاد و دیروزش سقــــط شدن ؟ واقعا خنده داره که یه نفر یه همچین حرف بی ربط و غیر منطقی ای بزنه ؟

اگه امثال آرش کمانگیرها نبودن که همین مملکت هم وجود نداشت که شما بیان با این صراحت گذشته خودتون رو فراموش کنین و مردان و زنان غیورش رو به فراموشی بسپارین ؟ 



«Tamam shud» (تمام شد)...

  گروه 30 نفره برای رمزگشایی از یکی از اشعار خیام در استرالیا



پلیس همچنان به دنبال سرنخ مرگ مَرد سامرتون :



شش ماه پس از کشف جسد این مرد، کارآگاهان تکه کاغذ کوچکی را در یک جیب مخفی در لباس‌های وی پیدا کردند. در آن کاغذ با حروف انگلیسی یک واژه فارسی ‌نوشته شده بود: «Tamam shud» (تمام شد) ...



در یک شب گرم تابستانی در سال 1948 شاهدان عینی مرد خوشپوشی را دیدند که در ساحل سامرتون در نزدیکی شهر آدلاید استرالیا نشسته بود. این مرد تا ساعت 6:30 صبح روز بعد از جای خود تکان نخورد. وقتی پلیس به سراغش رفت، دریافت که او مرده است.
 

 کالبدشکافی نشان می‌داد که اندام‌های این مرد در اثر مسمومیت تخریب شده، اما هیچ ماده خارجی در بدنش پیدا نشد. او هیچ مدرک شناسایی همراهش نداشت و اثر انگشت و سوابق دندانپزشکی نیز به هیچ نتیجه‌ای نرسید. لباس‌های او هم هیچ مارکی نداشت و برای چنان هوای معتدلی بیش از حد گرم بود. همه اینها نشان می‌داد که این مرد احتمالا یک غریبه است.
 

به این ترتیب افسانه مرد سامرتون متولد شد. این پرونده یکی از مرموزترین پرونده‌های حل نشده مرگ در تاریخ استرالیا به شمار می‌رود. تا به امروز هنوز هویت این فرد شناسایی نشده است. اما چیزی که این پرونده را مرموزتر می‌کند، نوشته رمزی‌ای است که این فرد از خود بر جای گذاشته است.
 

شش ماه پس از کشف جسد این مرد، کارآگاهان تکه کاغذ کوچکی را در یک جیب مخفی در لباس‌های وی پیدا کردند. در آن کاغذ با حروف انگلیسی یک واژه فارسی ‌نوشته شده بود: «Tamam shud» (تمام شد). وقتی کارآگاهان این یافته را اعلام کردند، سرنخ جدیدی پیدا شد. شخصی که آن شب خودروی خود را در نزدیکی ساحل سامرتون پارک کرده بود، گزارش کرد که نسخه‌ای از کتاب شعر رباعیات عمر خیام را در ماشینش پیدا کرده است. بخشی از صفحه آخر کتاب پاره شده بود که با کاغذ پیدا شده در لباس مرد سامرتون کاملا مطابقت داشت. در پشت کتاب و با خطی ناخوانا، نوشته‌ای به رمز وجود داشت. تمام سرنخ‌های دیگری که توسط پلیس دنبال می‌شد، به بن‌بست رسید و بنابراین، این رمز حل نشده تنها سرنخی است که ممکن است بتواند به کشف هویت مرد سامرتون کمک کند.
 

درک ابوت از دانشگاه آدلاید شخصی است که آخرین تلاش‌ها را برای حل کردن این معما انجام داده است. رویکرد اصلی او استفاده از نرم‌افزاری است که در اصل برای شناسایی نویسنده این نوشته، طراحی شده است. او می‌گوید: «هدف من شکستن رمز نیست. هدفم این است که یک گام به عقب بازگردم و با استفاده از روش‌های آماری، روش‌های رمزنگاری را که رمز «تمام شد» قطعا بر اساس آنها نوشته نشده است حذف کنم.»
 

او از روش «تحلیل فراوانی» استفاده می‌کند؛ روشی که شامل شمارش تعداد دفعات استفاده از هر حرف است و می‌توان ردی مبنی بر استفاده از یک روش مشخص رمزنگاری را آشکار کند. اگرچه کوتاه بودن رمز درصد اطمینان را پایین می‌آورد، اما ابوت و گروهش موفق شده‌اند که 20 روش مختلف رمزنگاری را کنار بگذارند.
 

ابوت همچنین ادعا می‌کند که این نوشته مطمئنا چیزی بیش از یک نوشته نامفهوم است. گروه او از 30 فرد مختلف خواست تا به صورت تصادفی تعدادی حرف را روی کاغذ بنویسند و سپس این نوشته‌ها را با رمز «تمام شد» مقایسه کرد. به گفته او، آمارشناسی این حروف نشان می‌دهد که رمز مذکور ساختار و محتوای اطلاعاتی دارد.
 

نظریه فعلی ابوت این است که این رمز از حروف اول کلماتی در زبان انگلیسی ساخته شده است. گروه وی با جست‌‌وجوی الگوهای کلمات در کتاب‌های الکترونیک، به دنبال مفاهیم و واژگان متداولی هستند که ممکن است در این پیغام پنهان شده باشند. آنها امیدوارند که هرچه زودتر تحقیقات شان به ثمر برسد.
 

البته ابوت می‌گوید که راه سریع‌تر برای کشف هویت مرد سامرتون، نبش قبر وی و انجام آزمایش DNA روی استخوان‌های اوست. او می‌گوید: «با استفاده از ایزوتوپ‌های استخوان‌های او، ما می‌توانیم بفهمیم که در چه سرزمینی متولد شده؛ موضوعی که کمک زیادی به ما خواهد کرد.» اما تا زمانی که او بتواند پلیس را قانع کند تا این پرونده را دوباره به جریان بیندازد، رمز «تمام شد» تنها چیزی است که برای حل این معمای دیرپا در اختیار محققان است.


مشاهیر مجرد ایران


مشاهیر مجرد ایران


در تاریخ ایران چهره ها و نام های زیادی در عرصه های دینی، سیاسی، فرهنگی و علمی وجود دارند که با وجود اینکه نامشان در تاریخ ثبت شده، اما به علت عدم ازدواج، نسلشان منقطع و هیچ فرزند و نشانه ای از آنها به یادگار باقی نمانده است.
در تاریخ ایران چهره ها و نام های زیادی در عرصه های دینی، سیاسی، فرهنگی و علمی وجود دارند که با وجود اینکه نامشان در تاریخ ثبت شده، اما به علت عدم ازدواج، نسلشان منقطع و هیچ فرزند و نشانه ای از آنها به یادگار باقی نمانده است.


این بار به سراغ برخی از این چهره ها رفتیم و آنها را برای شما معرفی می کنیم


● سید جمال الدین اسدآبادی همدانی



سید جمال الدین اسدآبادی همدانی از بزرگترین مصلحان و بیدارگران در جهان اسلام است که بعد از گذشت نزدیک به ۱۱۵ سال از شهادت مظلومانه اش در گوشه زندان جور حکومت عثمانی، نامش زنده است و افکارش جاوید.

این مجاهد بزرگ در طول زندگی اش شاگردان بسیاری پروش داد ولی به دلیل عدم تشکیل خانواده و ازدواج نکردن، فرزند و یادگاری برجای نگذاشت . شهید مرتضی مطهری در مورد سید جمال الدین اسدآبادی چنین عنوان می کند: سید جمال هر کار ممکن را برای درمان درد های جامعه انجام داد. مانند مسافرت ها، تماس ها، سخنرانی ها، نشر کتاب ومجلات، تشکیل حزب و جمعیت و حتی ورود و خدمت در ارتش بهره جست. در عمر ۶۰ ساله خود(۱۳۱۴ ۱۲۵۴ ه. ق )ازدواج نکرد و تشکیل عائله نداد زیرا با وضع غیر ثابتی که داشت و هر زمانی در کشوری به سر می برد و گاهی در تحصن یا تبعید یا تحت نظر بود، نمی توانست مسئولیت تشکیل خانواده را برعهده بگیرد.

● سید ابوالقاسم انجوی شیرازی

سیدابوالقاسم انجوی شیرازی پژوهشگر و نویسنده معاصر در سال ۱۳۰۰ ش. در شیراز به دنیا آمد. تحصیلات مقدماتی خود را در مدارس علمیه تهران و مشهد آغاز کرد، سپس به تهران رفت و در دبیرستان دارایی تحصیلات خود را پی گرفت. او تا مقطع لیسانس ادامه تحصیل داد، سپس در سال ۱۳۲۹ به سوییس رفت و تحصیلات خود را در رشته علوم سیاسی و اجتماعی در ژنو تکمیل نمود. بعد از شهریور ۱۳۲۰ و سقوط رضا شاه، استاد انجوی به فعالیت های سیاسی روی آورد و از حدود سال ۱۳۲۲ نیز فعالیت های مطبوعاتی خود را آغاز کرد. استاد انجوی شیرازی از چهل سالگی به کار گردآوری اسناد و حفظ و نگهداری روایات و میراث فرهنگی مردم پرداخت. . استاد انجوی شیرازی در شهریور ۱۳۷۲، در تهران درگذشت و در گورستان ابن بابویه به خاک سپرده شد. وی هرگز ازدواج نکرد اما دوستان زیادی داشت. وی از آخرین دوستان صادق هدایت بود.

● میرزا ابوالحسن جلوه

حکیم الهی میرزا ابوالحسن جلوه یکی از دانشوران جهان تشیع است که در عصر قاجار چون ستاره ای فروزان در آسمان حکمت درخشید و با تلاشی ارزشمند و کوششی وافر مشعل حکمت را در این عصر روشن نگاهداشت . حکیم جلوه از لحاظ نسب به سلسله ای از سادات طباطبا انتساب دارد که از طریق پدر به امام حسن مجتبی علیه السلام و از طریق مادر به حضرت امام حسین علیه السلام می رسد و یکی از اجداد او سید بهاءالدین حیدر است که در قرن هفتم در زواره می زیست و زمانی که قوم وحشی مغول به این شهر یورش آوردند این سید وارسته چون شیر شجاع رهبری دفاع مردم این شهر در مقابل مهاجمان را عهده دار گردید و سرانجام به دست خونخواران مغول به شهادت رسید و در خانه اش دفن گردید و مرقدش اکنون زیارتگاه مردم می باشد. وی نیز همسری اختیار نکرد.

● فرخی یزدی

محمد فرخی یزدی شاعر مبارز معاصر در سال ۱۲۶۷ شمسی مصادف با ۱۳۰۶ه. ق در یزد چشم به جهان گشود و علوم مقدماتی را در آن شهر فرا گرفت. فرخی از همان کودکی رنج وسختی را حس کرد واز نزدیک سختی و رنج اطرافیان خود را دید و بر اثر این رنجها بود که روحیه انقلابی در وی پدیدار گردید و چون ذوق سرشاری به شعر داشت افکار انقلابی خود را به نظم کشید. فرخی در اوایل پیدایش مشروطیت و تشکیل حزب دموکرات ایران از دموکرات خواهان یزد گردید و در نتیجه سرودن اشعار انقلابی حاکم یزد دستور داد دهان او را با نخ و سوزن بدوزند و این نمونه ای از جناینکاریهای دوران استبداد بود. او به اتهام توهین به خانواده سلطنتی دستگیر شد و به زندان افتاد و سر انجام در ۲۵ مهرماه سال ۱۳۱۸ شمسی به دستور رضاشاه در زندان شهربانی به وسیله آمپول هوا کشته شد که از مدفنش نیز اطلاع دقیقی در دست نیست. فرخی نیز متاهل نبود و بدون فرزند از دنیا رفت.

● جهانگیر خان قشقایی

جهانگیرخان قشقایی در سال ۱۲۴۳ ه . ق. در خانواده ای تحصیل کرده به دنیا آمد. . او، فرزند محمد علی خان ایلخانی از بزرگ زادگان ایل قشقایی است. وی فقیه، فیلسوف و شاعر شیعی، و پدرش از خان های تیره ی دره شوری ایل قشقایی بود. تا چهل سالگی چون دیگر خان ها، اوقات خود را تفریح و تفرج و شکار گذرانید. (باستانی پاریزی، ص ۴۱۰) روزی گذرش به مدرسه ی چهارباغ افتاد و در ملاقات با درویشی، شوق تحصیل در دلش شعله کشید. او در علوم عقلی به جایی رسید که عالمان وقت به شاگردی اش مباهات می کردند. وی متخصص در علوم فلسفه، فقه، و اخلاق بود، و شعر نیز می سرایید. شاگردان او، فاضل تونی، سید حسن مشکان طبسی، شیخ اسدالله ایزد گشسب، فرصت الدوله شیرازی، ضیاءالدین دری، حاج آقا رحیم ارباب و جلال الدین همایی بودند. جهانگیر خان در اثر بیماری در اصفهان در گذشت و در تکیه ی ترک به خاک سپرده شد. آثار که از او به جای مانده، شرحی بر نهج البلاغه است. وی نیز ازدواج نکرد و همسری نداشت . آیت اللَّه جهانگیرخان در ۸۵ سالگی، رمضان سال ۱۳۲۸ ه . ق. در اصفهان فوت کرد.

● شیخ مرتضی طالقانی

شیخ عارف و زاهد مرتضی طالقانی در سال ۱۲۷۴ هجری قمری در قریه دیزان طالقان به دنیا آمد .

مرحوم علامه جعفری نزدشیخ مرتضی طالقانی مقداری درس معارف خوانده بودند و همچنین بخشی از فلسفه و عرفان را از ایشان آموخته بودند؛ در واقع استاد مسلّم علامه در عرفان عملی شیخ مرتضی طالقانی بوده است و از گفته های علامه جعفری (ره) استفاده می شود، تاثیر ایشان از شیخ مرتضی طالقانیقابل وصف نیست و هر وقت علامه از ایشان یاد می کردند اشک از چشمانشان جاری میشد.

یکی از ویژگی های این استاد، این بود که تا آخرین لحظات عمر، تنها زیست و ازدواج نکرد؛ گرچه او دارای فرزند جسمی نبود، اما شاگردان فراوانی در مکتب او پرورش یافتند که هر کدام از آنان به منزله فرزندان روحانی او هستند. این فقیه و عارف بزرگ، ۸۹ سالگی دیده از جهان فرو بست و در جوار قرب معبود آرام گرفت. او، زندگانی با سعادت گذراند و با سعادت از جهان رخت بربست.

به احتمال قوی مرجع عصر آیت الله العظمی آقا سید ابوالحسن اصفهانی بر جنازه اش نماز گزارد و در ایوان سوم از حجرات جنوب غربی صحن شریف علوی به خاک سپرده شد.

● حکیم هیدجی

مرحوم شیخ محمد حکیم هیدجی در زنجان زاده شدو شاگردان بسیاری در محضر وی به تحصسل غلوم دینی پرداختند . وی از علمای تهران بود که تا آخر عمر حجره ای در مدرسه منیریه متصل به قبر امامزاده سیدناصرالدین داشت، زمان ارتحال این عالم جامع در معقول و منقول را آخر ماه ربیع الاول سال ۱۳۴۹ه. ق مطابق تابستان ۱۳۱۴ه. ش نوشته اند.، شهید مرتضی مطهری سال فوتش را ۱۳۳۹ه. ق ( ۱۳۱۴ه. ش) می داند، جنازه اش را بر حسب وصیت او به قم حمل نمودند و بعد از اقامه نماز میت توسط آیة اللّه حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی در قبرستان بابلان واقع در شمال شرقی بارگاه حضرت معصومه دفن نمودند و بر مرقدش گنبدی نیز ساخته اند . وی ازدواج نکرده بود.

حکیم هیدجی از دوران طفولیت ذوق شعری داشت و در نوجوانی به سرودن اشعار فارسی و ترکی پرداخت.

● سهراب سپهری

سهراب سپهری شاعر و نقاش نام آشنای معاصر در ۱۵ مهر ماه ۱۳۰۷ در شهر کاشان به دنیا آمد. سپهری در سال ۱۳۵۷ به بیماری سرطان خون مبتلا شد و در سال ۱۳۵۸ برای درمان به انگلستان رفت، اما بیماری بسیار پیشرفت کرده بود و سرانجام در اول اردیبهشت ماه ۱۳۵۹، سهراب سپهری به ابدیت پیوست. وی در طول زندگی ۵۲ساله خود همسری اختیار نکرد.

● آخوند کاشی

عارف متأله ملا محمد کاشانی معروف به آخوند کاشی، در سال ۱۲۴۹ هـ . ق به دنیا آمد . بزرگترین استادش علامه نامدار، حکیم آقا محمد رضا قمشه ای بوده است . یکی دیگر از استادان وی، محدث متبحر، میرزا حسین نوری بود . مرحوم آخوند کاشانی دارای حالات معنوی و عرفانی بسیار عجیبی بوده و حکایات نقل شده از ایشان عموماً به حد تواتر رسیده است . وی معاصر و یا ر صمیمی حکیم جهانگیر خان قشقایی بوده و ارتباط قلبی خاصی با یکدیگر داشته و گویا هم بحث نیز بوده اند . بسیار ی از علما و مراجع بزرگ در زمره شاگردان مرحوم آخوند بوده و از خرمن علم و عرفان او توشه گرفته اند که از جمله آنها می توان به مرحوم حاج آقا رحیم ارباب، آیت الله بروجردی، آقا سید حسن قوچانی مشهور به آقا نجفی و شهید سید حسن مدرس اشاره کرد .

حالات عجیبه و حکایات عجیبه از او نقل شده و عموماً به حد تواتر رسیده، مدت ۸۴ سال تقریباً عمر نموده و در این مدت مجرد زیسته تا سرانجام در روز شنبه ۲۰ شعبان المعظم سال ۱۳۳۳ وفات یافته در تخت فولاد در جنب « لسان الارض » مدفون گردید . عبارت لوح قبر آن بزرگوار چنین است : « فقیر الحق اضعف خلق الله آخوند ملا محمد کاشانی » . مجرد زیستن آخوند کاشی و دوستش حکیم جهانگیر خان قشقایی اگر به علت نقص فنی بوده ایرادی وارد نیست، ولی اگر با اختیار ازدواج نکرده اند، کاری نه تنها در خور ستایش نمی باشد، که قابل ایراد هم هست، به خصوص از کسانی چون اینان از علمای دین و پیشوایان مسلمین.

● حکیم عباس دارابی

میرزا عباس شریف دارابی (زاده ۱۳۰۰ یا ۱۳۰۱ ق): او حکیم، فیلسوف، عارف و فرزند میرزا بابا بود. تحصیلات مقدماتی را در داراب نزد محمد نصیر آغاز کرد و برای تکمیل تحصیلات به شیراز رفت. پس از ناموفق بودن سفرش به عالیات عالیات برای تحصیل فقه و اصول و شرعیات (در راه گرفتار راهزنان شد) به شیراز بازگشت، و برای کسب علوم معقول به سبزوار نزد فیلسوف گرانقدرحاج ملا هادی سبزواری رفت و پس از اتمام دوره ی فراگیری اش به شیراز بازگشت و به تدریس علوم معقول و حکمت اسلامی پرداخت و در عرفان، از محضر عارف آن زمان میرزا ابوالقاسم سکوت کسب فیض کرد.

معروف ترین شاگردانش عبارتند از: ملا عبدالله زرقانی، میرزا محمد صادق سرو ستانی، شیخ محمد کاظم فیروزآبادی، سید آقا فیروزآبادی، ملا احمد دارابی، شیخ محمود پیشنماز مسجد گنج شیراز فرصت (شاعر)، سید علی کازرونی، شیخ احمد شیرازی و سید صدرا کوه پایه ای. حکیم دارابی ازدواج نکرد تا این که حدود ۷۵ سالگی در شیراز از دنیا رفت و در حافظیه به خاک سپرده شد.

● علی اکبر دهخدا

علی اکبر دهخدا از خبره ترین و فعال ترین استادان ادبیات فارسی در روزگار معاصر است که بزرگترین خدمت به زبان فارسی در این دوران را انجام داده. لغت نامه بزرگ دهخدا که در بیش از پنجاه جلد به چاپ رسیده است و شامل همه لغات زبان فارسی با معنای دقیق و اشعار و اطلاعاتی درباره آنهاست و کتاب امثال و حکم که شامل همه ضرب المثل ها و احادیث و حکمت ها در زبان فارسی است خود به تنهایی نشان دهنده دانش و شخصیت علمی استاد دهخدا هستند. دهخدا به غیر از زبان فارسی به زبانهای عربی و فرانسوی هم تسلط داشته و فرهنگ فرانسوی به فارسی او نیز هم اکنون در دست چاپ می باشد.

دهخدا علاوه بر این که دانشمند و محقق بزرگی بود مبارز جدی و کوشایی نیز در انقلاب مشروطه محسوب می شد. او مبارزه را نیز از راه نوشتن ادامه می داد و مطالب خود علیه رژیم مستبد قاجار را در روزنامه صور اسرافیل که از روزنامه های پرفروش و مطرح آن زمان بود چاپ می کرد.

علی اکبر دهخدا در حدود سال ۱۲۹۷ هـ. ق (۱۲۵۷ خورشیدی) در تهران متولد شد. اصلیت او قزوینی بود.

● سیدجلال الدین آشتیانی

علامه سید جلال الدین آشتیانی مفسر و فیلسوف و پرچمدار حکمت صدرایی در دوران معاصر و شارح بزرگ مکتب فلسفه اشراق و عرفان اصیل اسلامی، بی گمان یکی از شخصیت های استثنایی تاریخ و فرهنگ معاصر ایران زمین بود. نکته ای که درباره وی مورد اتفاق همگان است، این است که: علامه آشتیانی، انسانی متعالی و فیلسوفی والامقام در حد ملاصدرای زمان بود.

سید جلال الدین میری آشتیانی در سال ۱۳۰۴ خورشیدی در قصبه آشتیان از توابع سلطان آباد اراک در خانواده ای کاملاً متدین و مذهبی، چشم به جهان گشود. سید جلال الدین آشتیانی، پس از گذراندن بیماری طولانی و بر اثر کهولت سن در سن هشتاد سالگی در سوم فروردین ماه ۱۳۸۴ هجری شمسی دار فانی را وداع گفت. وی از بازماندگان حکمت صدرایی در ایران محسوب می شد که آثار منحصر به فردی را خلق کرده بود. وی سالها در خدمت امام خمینی شاگردی نموده و از دوستان صمیمی مرحوم سید مصطفی خمینی بوده است . غلامه آشتیانی نیز همسر و فرزند نداشت و تا ژایان عمر مجرد باقی ماند.

● میرزاده عشقی

میرزاده عشقی شاعر و روزنامه نگار معاصر نامش « سید محمد رضا » فرزند « حاج سید ابوالقاسم کردستانی » ودر تاریخ دوازدهم جمادی الآخر سال ۱۳۱۲ هجری وقمری مطابق ۱۲۷۲ خورشیدی وسال ۱۸۹۳ میلادی در شهر همدان متولد شده است و در ۱۲ تیر ۱۳۰۳ به دست عوامل رضاخان کشته شد .

عشقی اخلاقا آدمی خوش مشرب، نیکو خصال وبه مادیات بی اعتنا بود، زن وفرزندی نداشت، با کمکهای پدری، خانواده، یاران و آزادیخواهان وبالاخره از در آمد نمایش های خود گذران می کرد.

در آخرین کابینه نخست وزیری « مرحوم حسن پیرنیا، مشیرالدوله » از طرف وزارت کشور به ریاست شهرداری اصفهان انتخاب گردید ولی نپذیرفت.

● کلنل محمدتقی خان پسیان

کلنل محمدتقی خان پسیان ازنظامیان دوره قاجار و از مبارزان علیه استعمار در تاریخ معاصر است . محمد تقی پسیان نه تنها صاحب قلم و دارای قریحه هنری و ذوق ادبی بود بلکه نخستین هوانورد ایرانی است که در کشور آلمان ۳۳ بار به هوانوردی پرداخته و می خواست این هنر را در ایران به جوانان آموزش دهد. وی در سال ۱۲۷۰در تبریز متولد و در سال ۱۳۰۰ در قوچان کشته شد و قر وی در آرامگاه نادرشاه در مشهد قرار دارد .

باید اذعان کرد اگرچه کلنل ازدواج نکرد ولی به روایت اسناد روابط فعالی با خانمهای خارجی داشت. یکی از شواهد در مورد زمانیست که در آلمان زندگی می کرد با یک زن آلمانی بنام کنایر آشنا شد واو را بعنوان استاد موسیقی خود معرفی می کند و حتی تازمان قیام وحکومت خراسان نامه هایی بین او و خانم کنایر ردوبدل می شود.

● صادق هدایت

این نویسنده پوچگرا و نام آشنای ایرانی نیز هرگز ازدواج نکرد و درنهایت در سال ۱۳۳۱ دست به خودکشی زد . البته وی در دوران جوانی با دختری دوست بود به نام ترز . ترز همدم صمیمی هدایت در رنس، در زمان تحصیل هدایت در پاریس بوده است. پدر او در جنگ بین الملل اول در جبهة «مارینو» کشته شده بود و مادرش آرزو داشت دخترش با مرد دلخواه خود ازدواج کند و خوشبخت شود. صادق عاشق ترز بود ولی ترز خیانت کرد به خاطر همین صادق برای خودکشی خودش را در رودخانه ای که از زیر برج ایفل رد میشه انداخت .

یعنی اولین خودکشی صادق عشقی بوده . از انجایی که هدایت آدم فوق حساس و احساسی بوده نگاه بدی به جنس زن پیدا میکند که در داستان « زنی که مردش را گم کرد » کاملا مشهود است، داستان را با جمله ی از کتاب فوق زیبای ( این چنین گفت زرتشت ) «نیچه» با مضمون * به سراغ زنها که میروی تازیانه را فراموش مکن * شروع میکند. شاید یکی از دلایلی که هدایت تا آخر عمرش مجرد ماند و هیچوقت ازدواج نکرد همین نگاه باشد.



گزارش روزنامه ترکیه ای از آب بازی در پارک آب و آتش تهران


گزارش تصویری روزنامه ترکیه ای VATAN
از آب بازی جوانان ایرانی و عصبانیت ملایان

این بود تیتر روزنامه ی ترکیه ای
انگار داستان به مزاج خیلی از کشورها شیرین بوده که دارن روش مانور می دن و اینجوری تبلیغات می کنن



این هم مطلبی که در این باره از سایت روزنامه وطن چاپ ترکیه براتون گذاشتم که درباره این موضوع و دستگیر عوامل این سرگرمی نوشته که فکر کنم یک جورایی می خواد معضل نداشتن سرگرمی در ایران و برخورد مراجع انتظامی و قضایی با این مسائل

برگزارکنندگان جنگ جهانی تفنگ آب پاش به دادگاه می روند

برگزارکنندگان جنگ جهانی تفنگ آب پاش به دادگاه می روند
یه مسخره بازی سیاسی .. حق ندارید در ملاء عام آب بازی کنید ...
به شدت بر خورد می شود
اینم شد حرف آخه .. پس بگید بریم بمیریم دیگه ...
تو این کشور همه چی آزاده الا خوشی و خوشحالی



جنجال 20:30
فیلم دستگیری آب بازی کنندگان پارک آب و آتش
فیلم را اینجا ببینید و دانلود کنید

نامه‌های زنان حرم به ناصرالدین‌شاه

نامه‌های زنان حرم به ناصرالدین‌شاه


در حرم هم از قبل، بین امینه اقدس و انیس الدوله، رقابت بود که البته این رقابت را در آخر انیس الدوله برد و شد ملکۀ ایران. باقی زن‌ها ماندند در حرمسرا، دعاگو تا شاه از سفر برگردد. این نامه و تلگراف‌ها شرح فراقِ زن‌های حرم و اهل حرم است به شاهِ در سفر.



تا قبل از سفر ناصرالدین به فرنگ، سفر شاهانه مختص شکار و جنگ بود اما ناصرالدین تنها چند جنگ مختصر کرد، از شکار خسته شد و این سنت شاهانه را شکست.


سفر ناصرالدین در دورۀ آداب دیپلماتیک بود. مشکل این نبود که ایران آن روز این آداب را نمی‌دانست، بالاخره رنگ‌های پرچم را می‌شد یک ترتیبی برایش قایل شد و شیر و خورشیدش هم که از قبل بود، به مطرب‌های همراه هم می‌شد گفت یک چیزی همین جور دلی بزنند ولی ملکه داشتن دیگر گرفتاری بود. از ابتدای قصدِ سفر، این انتخابِ ملکه، دردِ شاه و اطرافیان بود، در حرم هم از قبل، بین امینه اقدس و انیس الدوله، رقابت بود که البته این رقابت را در آخر انیس الدوله برد و شد ملکۀ ایران. باقی زن‌ها ماندند در حرمسرا، دعاگو تا شاه از سفر برگردد. این نامه و تلگراف‌ها شرح فراقِ زن‌های حرم و اهل حرم است به شاهِ در سفر.

 


تلگراف مهدعلیا به ناصرالدین شاه

12 شهر ربیع الاول
جواب حسب الامر به حضور مبارک عرضه می‌دارد
از سلامتی وجود مبارک در ورود رشت تلگراف شده بود، شکر خدا را بجا آوردیم. احوال من و شاهزادگان و جمیع اهالی حرم الحمدلله خوب است. خبر تازه که قابل عرض باشد نیست. دو روز است به جهت دعاگویی نشستن کشتی به حضرت عبدالعظیم آمده‌ام، ان شاءالله دعای بی ریای من اجابت خواهد بود. خداوند در همه جا حافظ آن وجود پاک هست، ان شاءالله.
مهدعلیا
 

نامۀ مهدعلیا به ناصرالدین شاه


هو

قربانت شوم تصدقت گردم
ان‌شاءالله امروز صبح چهارشنبه تلگراف سلامتی وجود مبارک رسید، در حقیقت عید مبارک شد، از احوالات بخواهید، امروز عید حرمها را به ناهار در بالاخانۀ شمس الدوله مهمانی کردم، الان از ناهار فارغ شده نشسته‌ایم، به‌جز دعای دولت شما کاری نیست، وردِ زبان همه شب و روز همه‌مان است. احوالِ جمیع حرم‌ها خوب است ولی از دوری حضور مبارک همه کاهیده و افسرده هستند. من هم هر روز می‌آیم اینها را مثل بچه بازی می‌دهم ولی تاثیری ندارد، درد خودم از همۀ اینها بالاتر است، شب و روز بجز اشک چشم کار دیگر ندارم، ببینید چه خبر است که هر کاری می‌کنم شیرازی کوچکه خنده کند، ممکن نمی‌شود. خداوند عالم ان‌شاءالله وجود مبارک شما را از جمیع بلیات حفظ کند. این روزها دیگر رسیدن انزلی و نشستن دریا نزدیک است، همه را به گرفتن ختم و دعا مشغولم، ان‌شاءالله به شما خوش خواهد گذشت از تماشاها و سیاحت‌ها ولی ان‌شاءالله به فراموشخانه تشریف نخواهید برد، اگر ببرید شیر هشت ماه داده را حلال نخواهم کرد. ان‌شاءالله فراموش نخواهید کرد. قربانت شوم احوال .... خان با بچه‌هایش الحمدالله خوب است. همیشه ماچش می‌کنم. احوال .... خوب است همان اتاق ...... نشسته است درس می‌خواند گاهی با شاهزاده‌ها بازی می‌کند. ان‌شاءالله روزی باشد که مژدۀ تشریف آوردن پادشاه را با تلگراف بشنویم، قربانت شوم، دست‌بند مرا فراموش نفرمایید. خداوند جان مرا به قربان شما بکند. ان‌شاءالله.
مهدعلیا

      

قبل از سفرِ شاه یکی از مقربان ناصرالدین ببری‌خان بود. گربه‌ای آلاپلنگی که وسیله‌ای بود برای تقرب به سلطان. در غیاب شاه هم زن‌های حرم با تر و خشک کردن ببری‌خان سعی می‌کردند خودشان را در دل او جا کنند.
 

نامۀ یکی از زنان حرم به ناصرالدین شاه

تصدق وجود مبارکت شوم
از احوالات کمینه بخواهید بعد از لطف خداوند و از تصدق فرق همایون الحمدلله سلامت هستم و از گرمای تهران جان در بُردم. قبلۀ عالم مرخص فرموده بروم اقدسیه، بعد فکر کردم مبادا مردم دربارۀ بنده حرف کم زیادی بزنند باعث تلف آبروی من باشد، ترک اقدسیه را کردم، گرما را خوردم، الحمدلله گرما هم تمام شد، حالا شب و روز خودم را نمی‌دانم، از شوق ذوقی که دارم قبلۀ عالم تشریف فرما می‌شود. ان‌شاءالله روزی باشد به سلامت موکب همایون تشریف فرما شود، به زیارت خاک پای همایون مشرف شوم. زمین را سجده نمایم. شکرانه خداوند را بجا آورم. عرض دیگر قبله عالم نمی‌داند کمینه امسال چقدر غصه دربارۀ ببری خوردم، یک روز دستش باد کرد، نشستم گریه کردم، دوا درمان کردم خوب شد. یک دفعه دیگر یک دانه دندانش افتاد باز گریه کردم. آن وقت به خاطر کمینه آمد، بارها قبله عالم می‌فرمود سر سفره ببری خان ..... من است حالا درستش کردند، شد. دیگر روز که می‌شد ببری خان بغلم بود، هرگوشه خنک بود او را می‌بردم، مبادا گرما صدمه بخورد، حالا خوب چاق شده است. ان‌شاءالله مراجعت فرمودید باز هم ببری خان سر شما را گرم می‌کند هر گاه بخواهید بدانید در چکار هستم، عکس خانه را درست می‌کنم، ببری خان که ..... دندان افتاده است، پیش من است، ان‌شاءالله از در دولت که وارد شدید ..... دندان افتاده روی شانه من است. خاک پای مبارک را می‌بوسم. دیگر آرزویی ندارم و یک سرداری پیشکش ارسال خدمت شد. چون عادت موران است ران ملخی نزد سلیمان برند، ان‌شاءالله قبول می‌فرمایید. فیل غوز را فرستادم قبلۀ عالم احوالپرسی بکند تعریف نماید، قدری خنده بکنید، جواب عریضه را التفات فرمایید. ذوق نمایم. باقی عمرکم طویل عدوکم دلیل.
   غیرت شاهی طاقتِ شاه را طاق کرد. زنِ آفتاب مهتاب ندیدۀ حرم بایستی در مجالس می‌آمد و با مردانِ نامحرم همراهی می‌کرد، همین شد که شاه انیس‌الدوله را برگرداند ایران و باقی سفرش را تنها رفت. انیس الدوله هم شد دست به دعایِ شاه در سفر.
 

تلگراف انیس الدوله به ناصرالدین شاه

بادکوبه
از نیاوران به حضور مبارک اعلیحضرت قدرقدرت شاهنشاه روحنافداه عرض می شود؛ از مژدۀ سلامتی وجود مبارک تشکر نمودم، خاصه باری ورود به انزلی. به این مژده گر جان فشانم رواست. زبان کمینه عاجز است به شکرانۀ این نعمت. نمی‌داند چگونه شکرگزاری نماید که سزاوار خداوند یگانه باشد. الحمدلله کمینه هم با همراهان نهایت صحت را داریم، هیچ یکی را تکسری نیست. کمینه هم از دیر آمدن تلگراف مشوش بود، حالا آسوده شدم، خاطرمبارک از هر بابت آسوده باشد.
انیس الدوله
 


نقاشی های انیس الدوله در مسکو پیش از بازگشت به تهران


تلگراف امین اقدس به ناصرالدین شاه

از التفات حضرت اقدس شهریاری روحنا فداه الحمدلله احوالم بسیار خوب است، از تشریف آوردن قبله عالم جان رفته دوباره به تن آمد و از این خوشحالی ساعتی هزار مرتبه شکرانه خدا را به‌ جا می‌آورم. عکس قبله عالم رسید، قسمت شد، عکس علی حده که مرحمت فرموده بودید در روی صندلی در میان حیاط گذاشتم، خانم‌ها عصرها می‌آیند زیارت می‌کنند. ببری‌خان عرض بندگی می‌رساند. صبح تا شام مشغول درست کردن عکسخانه‌ خانه قبله عالم هستم.


امین اقدس

امین اقدس


به تاریخ 23 شهر رجب‌المرجب سنه 1290


تازه ترین رتبه بندی دانشگاه های دنیا

تازه ترین رتبه بندی دانشگاه های دنیا


این عکس فقط جنبه نمایشی دارد

پایگاه اینترنتی QS نتایج رتبه بندی دانشگاه های جهان را بر اساس موضوع مطالعات در زمینه مهندسی و تکنولوژی منتشر کرد که بر اساس آن موسسه MIT به عنوان برترین دانشگاه مهندسی و تکنولوژیکی جهان انتخاب شده است.

به گزارش خبرگزاری مهر، پایگاه QS که پیش از این نتایج رتبه بندی های خود را همواره به همراه پایگاه رتبه بندی تایمز منتشر می کرد، امسال به تنهایی رتبه بندی جدیدی را بر اساس موضوع مطالعات و در زمینه مهندسی و تکنولوژی منتشر کرده است. در این سری از رتبه بندی دانشگاه های مختلف جهان بر اساس موضوعاتی از قبیل علوم رایانه ای و سیستمهای اطلاعاتی، مهندسی عمران و شهر سازی، مهندسی شیمی، مهندسی الکترونیک، مهندسی مکانیک، هوانوردی و تولید انجام گرفته است.

نتایج این رتبه بندی ها بر اساس سه شاخص شهرت آکادمیک، شهرت کارفرما (میزان به کارگرفتن و استخدام دانشجویان توسط دانشگاه) و میزان ارجاع به مقالات منتشر شده است. در هر یک از بخشهای رتبه بندی موضوعی، جایگاه دقیق هر یک از دانشگاه ها و مراکز آموزشی که تا رتبه 50 به دقت مشخص است اما دانشگاه هایی که رتبه بالاتر از 50 را به خود اختصاص داده اند بدون در نظر گرفتن جایگاهی خاص در مکانی میان رتبه 51 تا 100، 101 تا 150 و 150 تا 200 قرار گرفته اند.

مهندسی الکترونیک

در رتبه بندی دانشگاه های جهان بر اساس موضوع مهندسی الکترونیک، آمریکا با در اختیار داشتن 12 دانشگاه برتر از میان 20 دانشگاه برتر جهان، بر مراکز آموزشی این رشته تحصیلی و مطالعاتی تسلط یافته است.

10 دانشگاه برتر جهان- مهندسی الکترونیک

رتبه عنوان کشور امتیاز
1 MIT آمریکا 82.5
2 استنفورد آمریکا 79.6
3 کمبریج بریتانیا 74.3
4 کالیفرنیا برکلی آمریکا 73.1
5 آکسفورد بریتانیا 73
6 هاروارد آمریکا 72
7 موسسه تکنولوژی کالیفرنیا آمریکا 65.1
8 کالیفرنیا لس آنجلس آمریکا 63.8
9 امپریال کالج لندن بریتانیا 60.6
10 دانشگاه ملی سنگاپور سنگاپور 55.9
 

MIT در این رتبه بندی جایگاه اول را به خود اختصاص داده و دانشگاه های استنفورد، کمبریج، کالیفرنیا برکلی، آکسفورد، هاروارد، موسسه تکنولوژی کالیفرنیا، کالیفرنیا-لس آنجلس، امپریال کالج لندن، و دانشگاه ملی سنگاپور به ترتیب رتبه های دوم تا دهم را از آن خود کرده اند.

مهندسی عمران و شهر سازی

پایگاه QS اولین باری است که دانشگاه های جهان را بر اساس موضوع مهندسی عمران و شهرسازی رتبه بندی می کند و بر همین اساس 10 دانشگاه برتر جهان نیز به کشورهایی به دور از انتظار اختصاص دارند، با این وجود 4 عنوان به آمریکا و سه عنوان به بریتانیا تعلق دارد.

MIT در مهندسی عمران و شهر سازی باز هم رتبه اول را به دست آورده است و در پی این موسسه، دانشگاه های استنفورد در رتبه دوم، دانشگاه کمبریج در رتبه سوم، کالیفرنیا برکلی در رتبه چهارم، امپریال کالج لندن در رتبه پنجم، دانشگاه آکسفورد در رتبه ششم، دانشگاه ملی سنگاپور در رتبه هفتم، دانشگاه توکیو در رتبه هشتم، موسسه تکنولوژی کالیفرنیا در رتبه نهم و موسسه فدرال تکنولوژی سوئیس در رتبه دهم قرار گرفته اند.

10 دانشگاه برتر جهان- مهندسی عمران و شهر سازی
 

رتبه عنوان کشور امتیاز
1 MIT آمریکا 84.6
2 استنفورد آمریکا 76.6
3 کمبریج بریتانیا 74.1
4 کالیفرنیا برکلی آمریکا 70.9
5 امپریال کالج لندن بریتانیا 68.3
6 آکسفورد بریتانیا 62.4
7 دانشگاه ملی سنگاپور سنگاپور 61.2
8 دانشگاه توکیو ژاپن 59.6
9 موسسه تکنولوژی کالیفرنیا آمریکا 59.1
10 موسسه فدرال تکنولوژی سوئیس سوئیس 54
 

این بخش از رتبه بندی جدید QS تنها بخشی است که نام یکی از دانشگاه های ایران، دانشگاه تهران در جایگاهی میان رتبه های 151 تا 200 عنوان شده است.

دانشگاه تهران در پایگاه رتبه بندی دانشگاه های جهان QS، که در 5 موضوع کامپیوتر، مهندسی عمران، مهندسی شیمی، مهندسی الکترونیک، علم هوانوردی رتبه بندی انجام داده توانست در رشته مهندسی عمران رتبه 151 جهان را کسب کند.


مهندسی مکانیک و هوانوردی


MIT با کسب اولین جایگاه در این بخش از رتبه بندی QS غلبه خود بر دیگر دانشگاه های جهان را از منظر مهندسی و تکنولوژی به اثبات می رساند. بخش مهندسی مکانیک در موسسه MIT یکی از پایه ای ترین بخشهای این موسسه از زمان تاسیس آن در سال 1861 بوده است که به نظر می رسد هر سال به توانایی های خود می افزاید.

10 دانشگاه برتر جهان- مهندسی مکانیک و هوانوردی

رتبه عنوان کشور امتیاز
1 MIT آمریکا 83.9
2 کمبریج بریتانیا 80.2
3 هاروارد آمریکا 76.4
4 استنفورد آمریکا 74.9
5 کالیفرنیا برکلی آمریکا 70.5
6 آکسفورد بریتانیا 65.9
7 امپریال کالج لندن بریتانیا 64.2
8 کالیفرنیا لس آنجلس آمریکا 62.4
9 موسسه تکنولوژی کالیفرنیا آمریکا 60.8
10 دانشگاه ملی سنگاپور سنگاپور 57
 

دانشگاه کمبریج در این بخش از رتبه بندی جایگاه دوم را به خود اختصاص داده و در پی آن دانشگاه های هاروارد، استنفورد، کالیفرنیا برکلی، آکسفورد، امپریال کالج لندن، کالیفرنیا-لس آنجلس، موسسه تکنولوژی کالیفرنیا، و دانشگاه ملی سنگاپور رتبه های سوم تا دهم را از آن خود کرده اند.

مهندسی شیمی

در رتبه بندی دانشگاههای جهان بر اساس موضوع مهندسی شیمی که در نوع خود در رتبه بندی های QS اولین به شمار می رود، باز هم جایگاه اول توسط نام موسسه MIT اشغال شده است و در ادامه دانشگاه کمبریج، کالیفرنیا برکلی، آکسفورد، استنفورد، کالیفرنیا-لس آنجلس، موسسه تکنولوژی کالیفرنیا، امپریال کالج لندن، دانشگاه ییل و دانشگاه ملی سنگاپور جایگاه های دوم تا دهم را به خود اختصاص داده اند.

10 دانشگاه برتر جهان- مهندسی شیمی
 

رتبه عنوان کشور امتیاز
1 MIT آمریکا 90.1
2 کمبریج بریتانیا 79.3
3 کالیفرنیا برکلی آمریکا 77.7
4 آکسفورد بریتانیا 74.9
5 استنفورد آمریکا 74
6 کالیفرنیا-لس آنجلس آمریکا 66.1
7 موسسه تکنولوژی کالیفرنیا آمریکا 62.5
8 امپریال کالج لندن بریتانیا 62
9 ییل آمریکا 61.4
10 دانشگاه ملی سنگاپور سنگاپور 58.3
 

مهندسی رایانه و سیستمهای اطلاعاتی

10 جایگاه برتر این بخش از رتبه بندی جدید با در نظر گرفتن کانادا در سلطه کامل آمریکا قرار دارد و تنها دو دانشگاه از این میان به بریتانیا تعلق دارند.

10 دانشگاه برتر جهان- مهندسی رایانه و سیستمهای اطلاعاتی
 

رتبه عنوان کشور امتیاز
1 MIT آمریکا 85.6
2 استنفورد آمریکا 83.1
3 کمبریج بریتانیا 75.5
4 کالیفرنیا برکلی آمریکا 75.4
5 هاروارد آمریکا 71.6
6 آکسفورد بریتانیا 71.3
7 موسسه تکنولوژی کالیفرنیا آمریکا 68
8 کالیفرنیا لس آنجلس آمریکا 59.3
9 کارنگی ملون آمریکا 56.7
10 دانشگاه تورنتو کانادا 55.5
 

MIT، استنفورد، کمبریج، کالیفرنیا برکلی، هاروارد، آکسفورد، موسسه تکنولوژی کالیفرنیا، کارنگی ملون و دانشگاه تورنتو به ترتیب 10 داشنگاه برتر جهان در زمینه مهندسی رایانه و اطلاعات انتخاب شده اند.

عاقبت متلک پرونی ...!!!

عاقبت متلک پرونی ...!!!


اینم عاقبت کسی که چشم به ناموس کسی داره

حالا بازم متلک پرونی کنید ..



ادامه مطلب ...

سایت بلاگفا و سایت پرشین‌بلاگ فیلتر شدند.

 سایت بلاگفا و سایت پرشین‌بلاگ فیلتر شدند.

 اگرچه دسترسی به وبلاگ‌های این دو سرویس هم‌چنان امکان‌پذیر است. اما از ظهر امروز دسترسی به صفحه اصلی این سایت‌ها و ورود به صفحه مدیریت وبلاگ‌ها ممکن نیست. سرویس بلاگفا، مهم‌ترین سرویس‌دهنده وبلاگ فارسی است و پس از گوگل و یاهو پربازدیدترین سایت اینترنتی در ایران است. سرویس پرشین‌بلاگ نیز نخستین سرویس وبلاگ فارسی بوده است.

چندی پیش مدیر سایت بلاگفا با حکم دادگاهی در کرمان بازداشت و به قید وثیقه آزاد شده بود. این دادگاه دلیل بازداشت را مطالب منتشره در یکی از وبلاگ‌های این سرویس عنوان کرده بود. هنوز سایت بلاگفا توضیحی در این خصوص ارائه نکرده است. هم‌چنین مهدی بوترابی موسس پرشین‌بلاگ نیز در روزهای پایانی سال 88 دستگیر شده بود. اخبار تکمیلی متعاقباً ارسال خواهد شد.



عکسی از رضا رشید پور و حبیب

رضا رشید پور چند وقت پیش از امدن حبیب به ایران در وبلاگش مطالبی رو نوشته بود و از قول او نوشته بود که حبیب برای خواندن و ضبط کاست به ایران اومده و بیشتر مانورش روی بیماری حبیب چرخید .. این عکس رو هم از رضا رشید پور و حبیب داشته باشید .






ادورادو آنیلی ( Edoardo Agnelli )

ادورادو آنیلی ( Edoardo Agnelli )



ادواردو آنیلی در ۶ ژوئن ۱۹۵۴ در نیویورک به دنیا آمد.

او تحصیلات مقدماتی را در ایتالیا و سپس در کالج آتلانتیک انگلستان گذراند. پس از آن در رشته ادیان و فلسفه شرق از دانشگاه پرینستون آمریکا با درجه دکترا فارغ‌التحصیل شد.

ادورادو آنیلی ( Edoardo Agnelli )  پسر و وارث سناتور میلیاردر ایتالیایی جیووآنی آنیلی , رئیس کمپانی فیات یکی از کسانی بود که تحت تآثیر معنویت امام خمینی ,  مسلمان و شیعه شد . ادواردو که اسم خودش را به " مهدی " تغییر داد در سال 1379 در یک حادثه تصادف کشته شد ; با این حال دادگاه علت مرگ او را خودکشی اعلام کرد.

زندگی و مرگ ادواردو از موضوعات جنجالی برای روزنامه های ایتالیایی بود . ادواردو سال 1359 سفری به ایران کرد و با امام هم دیدار کرد . دست خطی از او در دفتر یادبود های جماران است که بعد از آن دیدار نوشته است :

" بنام الله بخشنده مهربان . یک ایتالیایی امروز به دیدن امام آمد . او برای ادای احترام به جمهوری اسلامی و شیعیان آمد او از بابت انچه که انقلاب در پیشرفت هدف به نام خدا روی زمین انجام داده از رهبر انقلاب تشکر کرد. ادوارو آنیلی "


پدرش سناتور جیووانی آنیلی ثروتمند ایتالیایی و مالک کارخانجات اتومبیل سازی فیات، فراری، لامبورگینی، لانچیا، آلفارمو، ایویکو، به همراه چندین کارخانه تولید قطعات صنعتی، چند بانک خصوصی، شرکتهای طراحی مد و لباس، روزنامه‌های پرتیراژ لاستامپا و کوریره دلاسرا، باشگاه اتومبیل‌رانی فراری و باشگاه فوتبال یوونتوس بود. افزون بر این‌ها چندین شرکت ساختمان‌سازی، راه‌سازی، تولید لوازم پزشکی و بالگردسازی هم وجود دارد که خانواده آنیلی جزء سهام‌داران اصلی آن‌ها می‌باشند

ادامه مطلب ...