همشهری جوان

وبلاگی متفاوت برای جوانان

همشهری جوان

وبلاگی متفاوت برای جوانان

ادوارد مونش (Edvard munch)

ادوارد مونش  

 

 

  

Edvard munch

  

 

 

ادوارد مونش     

 

 

بیماری و جنون و مرگ فرشتگانی اند که گهواره من را احاطه کرده بودند و هنوز هم با من هستند

 

 

ادوارد مونش (مونک) سال 1863 در نروز بدنیا امد .نقاشی هایش نشان دهنده سرزمینی سرد و یخ زده است .او با نقاشی هایی که از چهره خودش کشید , جهانی غمگین و آزار دهنده را برای مخاطب به تصویر کشید.هنزمندانی همچون اینگماربرگمن, استریند برگ و کنوت هامسون داستان نویس هم هستند که فضای یخ زده و زمستان های طولانی و ملال آور شمال اروپا را به خوبی تداعی می کنند اما کاره ادوارد مونش چیز دیگری است...

مونش مادرش را بر اتر بیماری سل در 5 سالگی از دست داد .پدرش مسیحی با خلقی عجیب و غریب بود که با کوچکترین بهانه ای بلوا به پا می کرد.خواهرش که یک سال از او بزرگتر بود و نزدیکترین فرد به ادوارد محسوب می شد , در سن 15 سالگی از دنیا رفت.او در سال 1885 به پاریس رفت و در آنجا از نقاشان فرانسوی تاثیر بسیار گرفت.او در دوران فعالیت حرفه ای اش چندین بار تغییر روش داد . در سال 1892 اتحادیه هنرمندان برلین از مونش دعوت کرد تا در نمایشگاه نیویورک  شرکت کند. نقاشی هایش جنجالهای زیادی به پا کرد و نمایشگاه بعد از یک هفته تعطیل شد .در پاییز 1908 اضطراب های مونش به اوج رسید و در کلینیک بستری شد .مونش پس از درمان , دچار تغییرات شخصیتی شد .او در سال 1909 به نروز برگشت.

او از ازدواج می ترسید و باور داشت با شروع زندگی مشترک , خلاقیتش هم تمام می شود.زمانی که نامزدش تهدید کرد که اگر مونش با او ازدواج نکند , خودش را خواهد کشت , او اسلحه را برداشت و به جای شلیک به مغزش به انگشت وسط دست چپش شلیک کرد.

مونش صدها سلف پرتره از خودش کشید , چهره مونش در این تابلوها گاه بیننده را می ترساند .. صورت های مضطرب به همراه ضربه فراوان قلم موها .با نگاه به سیر شکل گیری چهرهای مونش در نقاشی هایش , می توان دید که چگونه مرد جوان خوش قیافه به شخصی عصبی با استخوان بندی بلند در میانسالی و سپس به چهره ای خسته از بیماری ها و ناتوانی های متعدد تبدیل می شود.

به گفته خودش حتی آدم کرم گونه ای که در حال جیغ کشیدن روی پل است ( در معروفترین اثرش یعنی جیغ 1893) یک سلف پرتره است .

ادوارد مونش در سال 1944 و پس از تولد 80 سالگی اش در اسلو , چشمانش را برای همیشه بر جهان بست.

او پیشگام و پدر جنبش اکسپر سیونیسم قرن بیستم است.

 

این تابلو  در اصل یأس نامیده می شود

 

 

تابلوی جیغ