همشهری جوان

وبلاگی متفاوت برای جوانان

همشهری جوان

وبلاگی متفاوت برای جوانان

خسارت مصدق به انگلیس

خسارتی که مصدق به انگلستان وارد کرد
از خسارتی که هیتلر به انگلستان وارد کرد بیش تر بود


خبر کوتاه بود : ” با کمال تاسف اطلاع یافتیم که آقای دکتر محمد مصدق سحرگاه امروز پنج شنبه در ساعت 5/4 بامداد 14/12/1345 در سن 87 سالگی در اتاق شماره 62 بیمارستان نجمیه تهران زندگی را بدرود گفت. “


خبری بسیار کوتاه برای مردی بزرگ!!!




سالنامه سازمان اطلاعات انگلیس در سال 1995 درباره اش منتشر کرد: خسارتی که وی به انگلستان وارد کرد از خسارتی که هیتلر در جنگ دوم جهانی به انگلستان وارد کرد بیش تر بود، معترف هستیم که انگلستان در برابر مصدق شکستی بی سابقه را متحمل شد.

اولین نفر که با لایحه کاپیتولاسیون در ایران مخالفت کرد.
اولین ایرانی فارق التحصیل در دکتری حقوق.
امتیاز حق شیلات و کشتیرانی در دریای خزر را از شوروی باز پس گرفت.
شخصا در دادگاه لاهه برای احیای حقوق ملت خویش فریاد کشید.
جمال عبدالناصر (رهبر بزرگ و فقید ناسیونالیست عربی-اسلامی مصر) به گفته خویش او را الگوی خود قرار داد و کانال سوئز را برای مصر ملی کرد.

سفیر شوروی در ایران رسما اعلام کرد که دولتش در برابر وی به زانو افتاد.
اولین نفر که با استفاده از علوم روز در دانشگاه به بررسی علمی حقوق اسلامی شیعه پرداخت.
اولین نفر که حقوق شرعی زنان را به طور علمی در دانشگاه مطرح ساخت.
ابرمرد تاریخ ایران، با جان بر کف بودن خویش در راه وطن اجازه نداد که تا سال 1992 امتیاز نفت ایران در انحصار بیگانه باشد.

مجاهدت های کسی که خود را وقف سرزمین و مردم و دین خویش کرد، یگانه طراح بزرگ ملی شدن صنعت نفت ایران، جاوید یاد دکتر محمد مصدق به همین جا ختم نشد،وی خود را وقف ملیت ایرانی و دیانت اسلامی ساخت و لحظه به لحظه افتخار آفرید.




بخشی از بیانات دکتر مصدق 



من ایرانی ام و بر علیه هرچه ایرانیت ا را تهدید کند تا زنده هستم مبارزه می کنم “.
” تنها گناه من و گناه بسیار بزرگ من این استکه صنعت نفت ایران را ملی کردم و بساط استعمار و اعمال نفوذ سیاسی و اقتصادی عظیم ترین امپراطوری جهان را از این مملکت برچیدم “.
” حیات من و مال و موجودیت من و امثال من در برابر حیات و استقلال و عظمت و سر فرازی میلیون ها ایرانی و نسل های متوالی این ملت کوچکترین ارزشی ندارد و از آنچه برایم پیش آمد هیچ تاسف ندارم و یقین دارم وظیفه تاریخی خود را تا سر حد امکان انجام داده ام .عمر من و شما و هر کس چند صباحی دیر نخواهد پائید.
*برای درمان سرطان بینی با وجود اصرار فرزندش که پزشک بود و دوستدارانش راضی به سفر به خارج برای درمان نشد وگفت پزشکان ما قادرند همه کاری را برای درمانم انجام دهند.

به اختیار خود ملک خودش را بین کشاورزانش تقسیم کرد!
اما
هنوز هم برای رفتن بر سر مزارش که نیمه ویرانست، مردم مشکل دارند!
و هنوز یک خیابان و کوچه بنامش نیست...
نظرات 3 + ارسال نظر
ونوس پنج‌شنبه 14 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 04:05 ق.ظ

درود بر علی عزیز
تنها چیزی که برای مردم ارزش دارد این است که چه کسی در حقشان بدی کرده است و چه کسانی در حقشان ظلم و برای یاد بود این ظلم ها هر چی خیابان و کوچه و ژس کوچه است به نامشان می شود
یاد گرامی و روحش شاد ما که نسل امروزیم برای نسل فردایمان چه داریم که بگویم

سلام
خب ابن که میگی خیلی جای بحث داره ...
ما فقط میتونیم تاریخ گذشتمون رو به درستی به ایندگان انتقال بدیم ..

سارا پنج‌شنبه 14 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 10:54 ق.ظ

سلام؛ گفتم دیگه نمی خوای مزاحمت شم ک نیومدم؛ ولی با دیدن نظرت خیلی خوشحال شدم؛‏ چه خبرا؟

سلام
چرا ؟ من گفتم !!!؟ من که یادم نمیاد !!!
نه من گفتم ؟ بگو دیگه

خواهش ولی من چی گفتم که خودم یادم نمیاد ؟

خوب بودم الان ریختم بهم ..

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 21 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 08:20 ب.ظ

منظورتون از ظلم چیه
کی به شما ظلم کرده که کوچه به نامش کردن خانوم ونوس
تا حالا این مدلیشو ندیده بودم
واقعا متاسفم

خانم ونوس با شما هستن ..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد