همشهری جوان

وبلاگی متفاوت برای جوانان

همشهری جوان

وبلاگی متفاوت برای جوانان

شیخ بهایی

روز بزرگداشت شیخ بهایی

 

3 اردیبهشت

 

شیخ بهایی

 

شیخ بهایی مردی بود که خانه به خانه جایش بود.

همانقدر که در حوزه علمیه بزرگش میداشتند , برای معماران و فیلسوفان نیز محترم بود و همانقدر که شاعر بود...در فیزیک و ریاضی و هندسه هم قابل بود

شیخ بهایی کشکول دارد . کشکول کتابی است که در آن متن های جذاب جورواجور می توانید بخوانید و به قول معروف از هر دری حکایتی است.

شیخ بهایی خودش هم یک کشکول است .او هم علوم دینی می داند هم عرفان هم ریاضی هم هندسه و هم فیزیک ....

شیخ بهایی کشکولی اساسی است .آنچه او می داند به کار می آید و به کار می برد.

شیخ بهایی بانی یک شهر است.نجف آباد اصفهان , پیش از شیخ بهایی وجود نداشته است.با تدبیر شیخ بهایی و به دلایل سیاسی نجف آباد شهری می شود در 30 کیلومتری اصفهان.

شیخ بهایی نبوغ را به حمام وصل می کند.منشا گرمای حمام شیخ , سال ها جای سوال بود.گاز متان فاضلاب یا مرداب؟سوخت هسته ای؟ یا...و آخر چند دهه پیش خاموش شد.

شیخ بهایی با ریاضی عدالت برقرار می کرد.در اصفهان آب چندان نبوده و آدم ها زیاد , و اختلاف بر سر آب بیشتر.شیخ بهایی چنان زاینده رود رو تکه تکه می کنه که همه آرام می گبرند. 

شیخ بهایی کلید اول و آخر را دارد.کلید ساخت مسجد اصفهان را شیخ می زند.اما جای مسجد در میدان نقش جهان , طوری است که جهت مسجد با قبله همخوان نبوده .کلید در دست شیخ بهایی است اگر به اصفهان بروید می بینید مشکل چطور حل می شود.

شیخ بهایی شاعر است:

بیچاره بهایی که دلش زار غم توست.

 

این هم نمونه ای از شعر شیخ:

تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
خواهد که سرآید غم هجران تو یا نه
ای تیره غمت را دل عشاق نشانه
جمعی به تو مشغول و تو غایب زمیانه
رفتم به در صومعه عابد و زاهد
دیدم همه را پیش رخت راکع و ساجد
در میکده رهبانم و در صومعه عابد
گه معتکف دیرم و گه ساکن مسجد
یعنی که تو را می طلبم خانه به خانه
روزی که برفتند حریفان پی هر کار
زاهد سوی مسجد شد و من جانب خمار
من یار طلب کردم و او جلوه گه یار
حاجی به ره کعبه و من طالب دیدار
او خانه همی جوید و من صاحب خانه
هر در که زنم صاحب آن خانه تویی تو
هر جا که روم پرتو کاشانه تویی تو
در میکده و دیر که جانانه تویی تو
مقصود من از کعبه و بتخانه تویی تو
مقصود تویی ...کعبه و بتخانه بهانه
بلبل به چمن زان گل رخسار نشان دید
پروانه در آتش شد و اسرار عیان دید
عارف صفت روی تو در پیر و جوان دید
یعنی همه جا عکس رخ یار توان دید
دیوانه منم ..من که روم خانه به خانه
عاقل به قوانین خرد راه تو پوید
دیوانه برون از همه آئین تو جوید
تا غنچهء بشکفتهء این باغ که بوید
هر کس به بهانی صفت حمد تو گوید
بلبل به غزل خوانی و قمری به ترانه
بیچاره بهایی که دلش زار غم توست
هر چند که عاصی است ز خیل خدم توست
امید وی از عاطفت دم به دم توست
تقصیر "خیالی" به امید کرم توست
یعنی که گنه را به از این نیست بهانه
"شیخ بهایی"

 

شیخ بهایی

 

زندگی نامه شیخ بهایی را در اینجا بخوانید.

شیخ بهایی در ویکی پدیا

 

موفق باشید

 

نظرات 5 + ارسال نظر
سپیده سه‌شنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 10:34 ب.ظ http://sepideh-ahmadi.blogsky.com/

سلام
تاریخ را هم میزنیم که یادمان بیاید چه بودیم و چه کردیم و چه داشتیم ...
به دورو برم که نگاه میکنم هزار* انسان * هستند که ایندگان برای شناسایی شان به دنیا میایند ...

تمام .

سلام
خیلی زیبا بود...
من از هم زدن تاریخ خوشم میاد ولی وقتی قاتی میشه دیگه خوشم نمیاد...
من فقط نمونه ای هستم که باید بهترین ها رو شناسایی کنم که میدانم هیچوقت شناخته نمی شم...
چون من گمنامی گم نشده را بیشتر از شهرت گم شده دوست دارم..
ممنون بابت کامنت زیبات..
موفق باشی

آب چهارشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 07:01 ب.ظ

سلام
الان بالام
با فردام موافقم

ضرب المثل های انگلیسی چهارشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 10:18 ب.ظ http://proverb.blogfa.com

سلام داش علی اکبر خیلی وقته ضرب المل نمینویسی برامون !

سلام
می نویسم..
یکمی سرم شلوغ پلوغ شده..
میام پیشتون
موفق باشید

سارا خانم پنج‌شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 07:28 ب.ظ

شیخ بهائی
کلیاتش رو که میخونم
همیشه سر یک داستان گیر میکنم
شاهزاده خانم و تاجر زاده
---------------------
موش و گربشو که دیگه ......عاشقشم
-----------------
شیخ معمار هم بوده
----------------
و یک ایرانی دانشمند
----------------------
خوش به حالت که حواست هست بزرگداشت این انسانهای وارسته رو ذکر کنی
بدا به حال من غافل
ممنون

مهسا سه‌شنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 10:56 ق.ظ http://www.qqqq.blogsky.com

سلام
نزن
می دونم دیر میام ولی دیگه باید عادت کنید به کم اومدن هام ولی میام.

خوبیییییییییییییییییییییییییییییییییییییی؟ :دی
۳ تا پست خوندم (کما بیش)

با این پست بیشتر حال کردم :ی گفتم مزاحمت بشم :دی

راستش دو دل بودم که برم سر درسم یا بیام به بچه های وبلاگ سر بزنم ..که بالاخره نفس اماره موفق شد و اومدم اینجا .:دی
این پست رو که خوندم شرمنده شدم که یه آدمایی مثل بهایی و خیام و ابن سینا داشتیم اونوقت زورمون می اد ۴ کلمه درس بخونیم! الان دیگه متنبه شدم ...می رم سر درسم.
راستی وبلاگ نو مبارک :دی من عقب موندم منم باید آپ کنم :دی
خیلی مخلصیم .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد