برای شفای همه بیماران سرطانی دعا کنید .. به امید روزی که هیچ بیمار سرطانی روی تخت بیمارستانها نباشه ...
واقعا سخته .. فشارهای زیادی رو یک خانواده باید تحمل کنه تا بالاخره نتیجه این همه سختی و دعا و رازونیاز رو بگیره ..خدا به روز هیچ کس و هیچ خانواده ای نیاره این بیماری رو.
خدا رو شکر میکنم که جواب این همه دعاهای من و خانواده ام و دوستان خوبی چون شما را داده و ستایش کوچولو رو به بهبودی نزدیک کرده ... بچه ها از همه شما مچکرم که منو تو دعا کردن برای ستایش یاری کردین و ستایش رو با دعاهای خودتون ایمن ... ممنونم ازتون
ستایش حالش بهتر شده و حالا کمی بهبود پیدا کرده که امیدوارم خداوند متعال بهبودی کامل رو براش به ارمغان بیاره ..شما هم دعای خیرتون پشت ستایش باشه .
خدایا ازت مچکرم ... جواب این همه دل شکسته و غمین رو دادی ..خدایا نمیدونم با چه زبونی ازت تشکر کنم ولی دوستت دارم ..دوستت دارم به خاطر همه چیزهایی که به هم دادی من نفهمیدم .
خدا ممنونم که ستایش رو بهمون برگردوندی .. خدایا فقط کمکش کن تا به بهبودی کامل برسه ..
بچه ها ستایش روز دوشنبه از بیمارستان به خونه منتقل میشه . دکترش گفته که باید داروهایی رو که براش تجویز کرده رو تا 4 ,5 سال مصرف کنه و طی همین سالها باید ماهانه یکی دوبار برای آزمایش مغز استخوان به آزمایشگاه بره تا روند بهبودی کاملا تضمین بشه ...
بچه ها ازتون میخوام که ستایش رو دعا کنید تا بهبودب کامل ..
هفته کتاب
سلام به همه دوستان خوبم ...
این بار روند گذاشتن کتاب رو در وبلاگم ادامه دادم چون استقبال خوبی از این حرکت شده ..
امیدوارم کتابها مورد پسندتون واقع بشه .
چهل حدیث از امام صادق(ع) دانلود
13 داستان از جلال آل احمد دانلود
غزلیات حافظ با ترجمه انگلیسی دانلود 1 دانلود 2
مرد داستان فروش دانلود
رباعیات خیام به تصحیح صادق هدایت دانلود
گروشام گرینچ دانلود
سالروز مبعث حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم ( 27 رجب ) را به عموم مسلمانان جهان تبریک میگویم .
در تاریکی و ظلمت غاری دور، در دل کوههای سیاه و خاکستریسرزمینی ناآشنا مردی در تنهایی خویش با معبودش نجوا میکرد و عظمتش را میستود، مردی از جنس خاک اما نشسته بر بال ملائک، که اگر نبود وجودش،هرگز دنیا خلق نمیشد! در سکوت و تنهایی، در نهایت هوشیاری و در کمال ناباوری، به ناگاه صدای رسا و ملایم را در فضای "حرا" شنید:
"اقراء باسم ربک الذی خلق ..." بخوان، به نام پروردگارت، پروردگاری که تو و همه انسانها را خلق کرد، بخوان و او را به بزرگی یاد کن، کسی که به تو خواندن را آموخت.
همگی برای ستاش دعا کنید...
ستایش یک شنبه از بیمارستان به منزل منتقل میشه و باید با دقت ازش مراقبت بشه ..
همه چی برای ورود ستایش به خونه و اتاقش اماده شده ..یه چند وقتی هم ما نمیتونیم ببینیمش البته نه کاملا ولی دکترش گفته که نباید با کسی ارتباط داشته باشه چون حالش بد میشه ..بدنش بعد از این شیمی درمانی های که داشته در برابر بیماریها ناتوان شده و همین امر موجب میشه که شاید تا چند وقت باید توی اتاقش محبوس بمونه...ازتون می خوام برای ستایش دعا کنید و شفای اون رو از خداوند تبارک و تعالی بخواهید.
خدایا ! با تمام وجود ازت تمنا میکنم که ستایش رو شفا بده و بگذار تا دوباره بازیگوشیهای بچهگانه اش رو ادامه بده..
خدایا ! تو رو قسمت میدم به مهدی (عج) فاطمه (س) , ستایش رو صحیح و سالم پیش خانواده برگردن.
خدایا خدای بزرگ ازت میخوام که جواب این همه دل شکسته و رنجور رو بدی ...خدایا ...
تا تو نگاه می کنی کار من آه کردن است
ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است
شهادت دکتر مصطفی چمران
31 خرداد 1360
به سوی تو می آییم
اینها را به نیت آن ننوشته ام که کسی بخواند و بر من رحمت آورد.بلکه نوشته ام که قلب آتشینم را تسکین دهم و آتشفشان درونم را آرام کنم. هنگامی که شدت درد و رنج طاقت فرسا می شد و آتشی سوزان از درونم زبانه می کشید و دیگر نمی توانستم اتشفشان وجود را کنترل کنم , آنگاه قلم به دست میگرفتم و شراره شکنجه و درد را , ذره ذره از وجودم میکندم و بر کاغذ سرازیر میکردم...و آرام آرام به سکون و آرامش می رسیدم.
فرانتس کافکا
Franz Kafka
مارکز می گوید : (( با خواندن مسخ کافکاست که می فهمیم که می شود جور دیگر هم نوشت ))
کافکای آلمانی زبان که به زبانهای چک و فرانسوی هم حرف می زد , جور دیگری می نوشت ; جوری که می توان به مکاتب ادبی زیادی مثل مدرنیسم و رئالیسم و ... ربطش داد.
معروف ترین کتابهای کافکا در ایران مسخ و محاکمه هستند.
همه رمانهای کافکا بدون اجازه اش چاپ شده اند , او وصیت کرده بود همه آثارش را بعد از مرگش بسوزانند .
خدایا بنده ای درد اشنایم به سر افتاده ای بی دست و پایم
ز غمها سینه ام دریاست دریا گواهم گریه های های هایم
به درگاه تو می نالم به زاری مرا بگذار با این ناله هایم
مرا در آتش عشقت بسوزان مکن زین شعله ی سرکش رهایم
مرا در بی کسی پیوسته کس باش به وقت ناله ها فریاد رس باش
اگر تیغ عالم بجنبد زجای نبرد رگی تا نخواهد خدای
دوستان عزیز از همتون ممنونم که اومدین و دلداری دادین ... خیلی تنها بودم..دیگه نیستم و سر زنده شدم .. میدونم که دیگه تنها نیستم و امیدوارم کردین که نا امید نباشم..البته نبودم و نیستم و تمام توکلم به خداست .. ما ها هیچکدوممون همدیگه رو ندیدیم و به طور مجازی و قلبی با هم ارتباط داریم که میدونم همین هم کارسازه و میتونه کمک زیادی باشه..
امیدوارم این ارتباط خوب و قشنگ همیشه و همه جا باشه ...و همه به کمک هم بریم حتی با دعا که من خیلی به دعا ایمان و اعتقاد دارم...ممنونم از همتون که توی روزهای سخت هم همپای من هستید...
از همتون ممنوم که برای ستایش دعا میکنید ..امیدوارم که خدا تو زندگی به همهمون کمک کنه و یاریمون کنه.
تو رو به خدا برای ستایش دعا کنید.
یا خدا
خدایا این چه حکمتیه ...
آخه مصبت رو شکر این بچه هنوز 2 سالش نشده.آخه چرا ؟ چرا ؟
خدایا خودت این بچه رو دادی خودت هم شفاش بده.خدای من من که در حقت هیچی خوبی نکردم میدونیم که جز گناه کاری نکردم ..هر چی کردم بد کردم...ولی خدا دعای من سراپا تقصیر رو قبول کن خدا ..چقدر زار بزنیم..چقدر ؟
چرا هرچی سنگه برای پای لنگه ..خدا
نمیدونم شاید داری امتحانمون میکنی ..ولی بدون ما راضییم به رضای تو ... ولی تو رو به جان امام حسینت ما رو دست خالی بر نگردون ... دیگه تحمل ندارم ..میدونم که میدونی..خدا ...نمیدونم چی بگم ولی کمکمون کن . خدا ... خیلی ها هستن که این سرطان لعنتی سراغشون رفته ..آره رفتم و دیدم...تا به حال اینقدر از نزدیک این قضیه رو لمس نکرده بوم...خیلی زجر آور و دردآوره ... خدا ...کمکمون کن .
بچه ها دستم به دامنتون ..تو به جان هرکسی که دوست دارین برای بچه خواهر من دعا کنید... تو رو قرآن
خیلی تنها شدم ..خیلی . براش دعا کنید..ستایش دایی هنوز 2 سالش نشده که این بیماری سراغش اومده ..نمیدونم چیکار کنم ..
دکترها گفتم که سرطان خون داره و خدا رو صد هزار مرتبه که خیلی زود تشخیص دادن که سرطان داره...شیمی درمانی رو شروع کردن..براش دعا کنید.برای همه کودکانی دعا کنید که یه جورایی مریضن و فقط دعاست که میتونه کمکشون کنه.
نمیدونم چی مینویسم ..سرم درد میکنه و حس و حال هیچی رو ندارم ..فقط خواستم این مطلب رو برای شما بنویسم و ازتون خواهش کنم که برای همه کودکانی که با این بیماری دست و پنجه نرم میکنند دعا کنید... برای ستایش منم دعا کنید
خدایا تو رو به بزرگیت قسم دعاهای ما رو مورد قبول درگاهت قرار بده.
سوم خرداد ماه سالروز حماسه آزادسازی خرمشهر و روز مقاومت، ایثار و پیروزی گرامی باد
نشود فاش کسی آنچه میان من و توست
تا اشارات نظر نامه رسان من و توست
" ابتهاج "
لئوناردو داوینچی
Leonardo da Vinci
لئوناردو داوینچی ( متولد۱۵ آوریل ۱۴۵۲ - وفات ۲ مه ۱۵۱۹) از دانشمندان و هنرمندان ایتالیایی دروه رنسانس است.
داوینچی در رشتههای معماری، موسیقی، کالبدشناسی، اختراع، مهندسی، تندیسگری، نقاشی و هندسه شخصی برجسته بود.
داوینچی را کهنالگوی «فرد رنسانسی» دانستهاند. او شخصی بود بینهایت کنجکاو و بینهایت خلاق.
بیشتر معروفیت و بخاطر نگارگری نقاشیهای شام آخر و مونا لیزا است.
لئوناردو داوینچی در سال ۱۴۵۲ در یک روستای توسکانی زاده شد. او را به شاگردی به آتلیهای در فلورانس فرستادند تا نزد آندرئا دل وروکیو(۱۴۳۵-۱۴۸۸) که نقاش و پیکرتراش بود، آموزش ببیند. وروکیو شهرت عظیمی داشت، یعنی آنچنان شهرتی که شهر ونیز ساخت بنای یادبود بارتولومئو کولئونی را به او واگذاشت. کولئونی سرداری بود که بیش از دلاوریهای نظامی، از جهت اعمال نوعدوستانه خود حق بر گردن مردم ونیز داشت.
در آتلیهای که قابلیت ساخت چنین شاهکارهایی را داشت، لئوناردوی جوان محققا میتوانست چیزهای زیادی بیاموزد. بدون شک در آنجا با رموز فنی کارهای ریخته گری و کارهای فلزی آشنا شده و آموختهاست که چگونه با مطالعه و مشاهده دقیق مدلهای برهنه و پوشیده، تابلوها و تندیسهایی را پدید آورد. او همچنین به پژوهش درباره گیاهان و جانوران مختلف پرداخت تا بتواند از آنها در تابلوهایش استفاده کند؛ فزوده بر آن، دانش گستردهای در باره نورشناسی، ژرفا نمایی و استفاده از رنگها کسب کرد. چنین آموزشی کافی بود که از هر نوجوان با استعداد دیگری هنرمندی برجسته بسازد، و در واقع شمار زیادی از نقاشان و پیکر تراشان خوب از هنر آموزان آتلیه موفق وروکیو بودند. ولی لئوناردو بسی بالاتر از یک نوجوان با استعداد بود. نابغهای بود که ذهن توانایش تا زمان باقی است آدمیان فانی را به اعجاب و ستایش وا خواهد داشت. خوشبختانه از دامنه وسیع آفرینش گری ذهن لئوناردو اطلاعاتی در دست است، زیرا شاگردان و مریدانش، دفاتر پیش طرحها و یادداشتهای او را به دقت برای ما حفظ کردهاند، دفاتری با هزاران صفحه مملو از نوشتهها و طراحیها و گزیده کتابهایی که میخوانده، و پیش نویس کتابهایی که قصد نگارششان را داشتهاست. هر چه بیشتر از این اوراق را بخوانیم کمتر دستگیرمان میشود که چگونه آدمیزادهای توانستهاست در همه آن حوزههای گوناگون پژوهشگری، به کمال برسد و در تقریبا همه آنها خدمات ارزنده و مهمی انجام داده باشد.
تابلوی شام آخر
شام آخر یکی از دیوارنگارههای لئوناردو داوینچی ایتالیایی است.
این اثر هنری نشانگر صحنههایی از شام آخر روزهای پایانی عمر مسیح است آنطور که انجیل به آن اشاره کردهاست. این نقاشی بر پایهٔ کتاب یوحنا، باب ۱۳ آیهٔ ۲۱ است آنجا که مسیح میگوید که یکی از ۱۲ حواری اش به وی خیانت خواهد کرد. این نقاشی یکی از مشهورترین و بازارش ترین نقاشیهای جهان است، که بر خلاف بسیاری از نقاشیهایی از این دست قابل مالکیت شخصی نیست چرا که به آسانی نمیتوان آنرا جابجا کرد.
این نقاشی سراسر یک دیوار تالار مستطیل شکلی را می پوشاند که سالن غذاخوری صومعه سانتا ماریا دله گراتسیه در شهر میلان بوده است.
داوینچی این نگاره را برای فرمانروای حامی خود یعنی دوک لودوویچو اسفورتزا کشید. این نقاشی حدود ۳سال طول کشید در روز اغاز ای نقاشی داوینچی از صورت یک مرد جوان که به همراه همسرش به یک مهمانی آمده بودن به عنوان صورت مسیح الهام گرفت. پس از سه سال داوینچی مدل دیگری برای ادامه پیدا کرد مرد الکلی که در گوشهای زیر پل افتاده بود بعد از اتمام کار مرد الکلی تابلو رو دید و گفت من این نقش را سه سال پیش موقعی که هنوز همسرم من رو ترک نکرده بود دیدم به نظر برخی آن که در سمت راست عیسی نشسته مریم مجدلیه است.
تابلوی مونالیزا
تابلوی نقاشی مونالیزا که به لبخند ژوکوند نیز شهرت دارد، شاهکار لئوناردو داوینچی هنرمند مشهور ایتالیایی است.
این اثر استثنایی در طول تاریخ چندین بار ربوده شده، و با اینکه ۵۰۰ سال از زمان خلقش میگذرد اما آسیب چندانی ندیدهاست.
تابلوی مشهور لبخند ژوکوند به دلیل لبخند بسیار مرموز مونالیزا و همچنین سبک نوین نقاشی لئوناردو داوینچی در آن زمان، به شهرت جهانی رسید.
گفته شدهاست که داوینچی سفارش نقاشی این اثر را بین سالهای ۱۵۰۳ تا ۱۵۰۶ دریافت کرد، اما آن را به موقع تحویل نداد و چند بار آن را عوض کرد.
هم اینک اصل تابلو در موزه لوور در فرانسه نگهداری میشود.
نقاشی مونالیزا که احتمالا مشهورترین نقاشی پُرتره در تاریخ است، به دلیل لبخند مشهور مونالیزا - که گفته شدهاست همسر بازرگانی از اهالی فلورانس به نام فرانچسکو دل جوکوندو بودهاست - شهرت جهانی یافت.
صادق هدایت
صادق هدایت (۲۸ بهمن ۱۲۸۱ در تهران متولد و در ۱۹ فروردین ۱۳۳۰ در پاریس در گذشت ) نویسنده، مترجم و روشنفکر ایرانی است.
هدایت از پیشگامان داستاننویسی نوین ایران و یک روشنفکر برجسته بود. برترین اثر وی رمان بوف کور است که آن را مشهورترین و درخشانترین اثر ادبیات داستانی معاصر ایران دانستهاند.
حجم آثار و مقالات نوشته شده درباره نوشتهها، نوع زندگی و خودکشی صادق هدایت بیانگر تاثیر ژرف او بر جریان روشنفکری ایرانی است
هرچند شهرت عام هدایت نویسندگی است، اما آثاری از نویسندگان بزرگ را نیز ترجمه کردهاست. آشنایی عمیق وی با ادبیات اروپا، خصوصا آشنایی با آثار فرانتس کافکا زمینه ساز تحول مهمی در ادبیات داستانی معاصر ایران شد.
صادق هدایت در ۱۹ فروردین سال ۱۳۳۰ در پاریس خودکشی کرد. آرامگاه وی در گورستان پرلاشز پاریس واقع است.
صادق هدایت در هفده فوریهٔ ۱۹۰۳ در تهران در خانوادهای اصلونسب دار و متشخص متولد شد. پدرش هدایتقلیخان (اعتضادالملک) و نام مادرش نیرالملوک (نوهٔ مخبرالسلطنهٔ هدایت) نوه عموی اعتضادالملک بود. جد اعلای صادق رضاقلیخان هدایت از رجال معروف عصر ناصری و صاحب کتابهایی چون مجمع الفصحا و اجملالتواریخ بود. صادق کوچکترین فرزند خانواده بود و دو برادر و سه خواهر بزرگتر از خود داشت.
صادق هدایت تحصیلات ابتدایی را در مدرسهٔ علمیهٔ تهران گذارند. در سال ۱۹۱۴ به دارالفنون رفت ولی در سال ۱۹۱۶ به خاطر بیماری چشمدرد مدرسه را ترک کرد و در ۱۹۱۷ در مدرسهٔ سنلویی که مدرسهٔ فرانسویها بود به تحصیل پرداخت. به گفتهٔ خود هدایت اولین آشناییاش با ادبیات جهانی در این مدرسه بود و به کشیش آن مدرسه درس فارسی میداد و کشیش هم او را با ادبیات جهانی آشنا میکرد. در همین مدرسه صادق به علوم خفیه و متافیزیک علاقه پیدا کرد. این علاقه بعدها هم ادامه پیدا کرد و هدایت نوشتارهایی در این مورد انتشار داد. در همین دوران صادق گیاهخوار شده بود و به اصرار و پند بستگانش وقعی نمینهاد. در سال ۱۹۲۴ در حالی که هنوز مشغول تحصیل در مقطع متوسطه بود دو کتاب کوچک انتشار داد: «انسان و حیوان» که راجع به مهربانی با حیوانها و فواید گیاهخواریاست و تصحیحی از رباعیات خیام با نام رباعیات خیام به همراه مقدمهای مفصل.
صادق هدایت در جوانی گیاهخوار شد و کتابی در فوائد گیاهخواری نیز نوشت. او تا پایان عمر گیاهخوار باقیماند. بزرگ علوی در این باره مینویسد:«یک بار دیدم که در کافه لالهزار یک نان گوشتی را که به زبان روسی بولکی میگفتند، به این قصد که لای آن شیرینی است، گاز زد و ناگهان چشمهایش سرخ شد، عرق به پیشانیاش نشست و داشت قی میکرد که دستمالی از جیبش بیرون آورد و لقمه نجویده را در آن تف کرد.»
هدایت در ۱۹۲۵ تحصیلات متوسطه را به پایان رساند و با اولین گروه دانشآموزان اعزامی به خارج راهی بلژیک شد ...
همین پست رو به صورت PDF بخونید (دانلود کنید)
برای سهولت در خواندن این مطلب با شما هستیم.
سال اصلاح الگوی مصرف
دانلود بعضی کتابهای صادق هدایت
شایعه
سلام
این شماره یه مطلب جنجالی داشت که من به صراحت میگم که در علی دایی خلاصه شده بود و جز تعریف و تمجید هم از این مربی بی اخلاق چیزی ندیدیم...
با شنیدن شایعه خیلی شکه شدم...من که هنوز نتونستم مجله رو پیدا کنم...کمیاب شده...
من درباره شایعه توقیف همشهری میتونم این رو بگم که هر مطلبی که در مجله در باره این موضوع نوشته شده سندی هم وجود داره و هیچوقت مدیران و مسولان بی مهابا و بدون مطالعه دست به همچین اقدامی نمی زدن و خیالمون از بابت توقیف باید راحت باشه...
ان شاالله که این موضوع در حد همین شایعه بمونه...
قسمتی از مجله رو از اینجا بخونید (دانلود کنید)
صفحات دیگر مجله رو اینجا بخونید
سال نو مبارک
سلام
سال جدید رو به تمامی دوستان خوبم تبریک میگم..امیدوارم در تمامی مراحل زندگی موفق باشید و توی این سال جدید به موفقیت های روز افزون دست پیدا کنید ...
کمک
به این میگن یه مشکل اعصاب خورد کن...دیگه داره حالم بهم میخوره از این اینترنت لعنتی که هیچوقت به کام ما نبود...همه جاش مشکل داره ..از کجاش بگم که دلم خونه..
حالا گذشته از این اینترنت کم سرعت و فیلتر شده و هزارتا مشکل دیگه...یه قوز بالای قوز ما دراومده ..اونم این سایتی که ما توش عکسهای وبلاگمونو آپلود میکردیم ..حالا بلکل عکسهامون رو پاک کرده....یعنی خداحافظی با اون همه عکس...یکی نیست به این لاموروتها بگه اخه چرا؟
یه جورایی میخواستم بی خیال نت بشم ولی با همه این مشکلات دوست دارم بمونم ..مصمم شدم که بمونم و با همه این ناملایمات این دنیای مجازی بجنگم...یه جنگ نابرابر...
که طرف پیروز هم از حالا معلومه..
حالا دیگه کاریه که شده و ما هم دستمون به جایی بند نیست..یه جورایی باید بیخیال بشم و دنبال یه جای دیگه باشم...نمیدونم به کدوم سرویس میشه اعتماد کرد ..اگه جایه معتبری رو سراغ دارین کمک کنید..دعاتون میکنم .
ویرجینیا وولف
ویرجینیا وولف، (۲۵ ژانویه ۱۸۸۲ - ۲۸ مارس ۱۹۴۱)، بانوی نویسنده انگلیسی بود که آثار برجستهای چون به سوی فانوس دریایی و خانم دالووی بهرشته تحریر درآوردهاست.
او در لندن بهدنیا آمد و مادرش را وقتی سهساله بود از دست داد. پدرش، لزلی استیون، منتقد برجسته آثار ادبی عصر ویکتوریا و از فیلسوفان مشهور لاادریگرا بود. ویرجینیا از کتابخانه غنی پدر بهره بسیاری برد و از جوانی دیدگاههای ادبی خود را که متمایل به شیوههای بدیع نویسندگانی چون جیمز جویس، هنری جیمز و مارسل پروست بود در مطبوعات بهچاپ میرساند.
مرگ پدرش در سال ۱۹۰۴ او را به شدت متأثر و گرفتار افسردگی مزمنی ساخت. او در سال ۱۹۱۲ با لئونارد وولف کارمند پیشین اداره دولتی سیلان و دوست قدیمی برادرش ازدواج کرد و همراه با همسرش انتشارات هوکارث را در سال ۱۹۱۷ برپا کردند انتشاراتی که آثار نویسندگان جوان و گمنام آن هنگام (از جمله کاترین منسفیلد و تی. اس. الیوت) را منتشر کرد.
طی جنگهای جهانی اول و دوم بسیاری از دوستان خود را از دست داد که باعث افسردگی شدید او شد و در نهایت در تاریخ (۲۸ مارس ۱۹۴۱) پس از اتمام آخرین رمان خود بهنام «بین دو پرده نمایش»، خسته و رنجور از وقایع جنگ جهانی دوم و تحت تأثیر روحیه حساس و شکننده خود، با جیبهای پر از سنگ به رودخانه اوز در «رادمال» رفت و خود را غرق کرد.
سبک
ویرجینیا وولف نویسنده رمانهای تجربی است که سعی در تشریح واقعیتهای درونی انسان را دارد. نظرات فمینیستی وی که از روح حساس و انتقادی او سرچشمه یافته، در دهه ششم قرن بیستم مورد توجه و احترام جنبش زنان قرار گرفت.
آثار
* سفر به بیرون (۱۹۱۵)
* شب و روز (۱۹۱۹)
* اتاق جیکوب (۱۹۲۲)
* خانم دالووی (۱۹۲۵)
* به سوی فانوس دریایی (۱۹۲۷)
* امواج (۱۹۳۱)
* سالها (۱۹۳۷)
* بین دو پرده نمایش (۱۹۴۱)
آگاتا کریستی
Agatha Christie
آگاتا مری کلاریسا, لیدی ملووان (Agatha Mary Clarissa, Lady Mallowan) (زاده ۱۵ سپتامبر ۱۸۹۰ - درگذشته ۱۲ ژانویه ۱۹۷۶) مشهور به آگاتا کریستی (Dame Agatha Christie) نویسنده انگلیسی داستانهای جنایی بوده است. او با نام مستعار ماری وستماکوت (Mary Westmacott) داستانهای عاشقانه و رومانتیک نیز نوشته است، ولی شهرت اصلی او بخاطر ۶۶ رمان جنایی اوست. داستان های آگاتا کریستی، بخصوص آن دسته که در باره ماجراهای کارآگاه هرکول پوآرو و یا خانم مارپل هستند، نه تنها لقب «ملکه جنایت» را برای او به ارمغان آوردند بلکه وی را بعنوان یکی از مهم ترین و مبتکر ترین نویسندگانی که در راه توسعه و تکامل داستان های جنایی کوشیده اند نیز معرفی و مطرح نمودند.
آگاتا کریستی در کتاب رکورد های گینس مقام اول در میان پرفروش ترین نویسندگان کتاب در تمام دوران ها و مقام دوم (بعد از ویلیام شکسپیر)در میان پرفروش ترین نویسندگان در هر زمینه ای را به خود اختصاص داده است. تخمین زده شده است که یک میلیارد از کتابهای او به زبان اصلی (انگلیسی) و یک میلیارد دیگر در ترجمه های گوناگون به ۱۰۳ زبان دنیا به فروش رسیده است . محبوبیت جهانی کریستی به آن درجه است که بطور مثال در کشوری چون فرانسه تعداد کتابهایی که از او تا سال ۲۰۰۳ به فروش رسیده بالغ بر۴۰ میلیون جلد یعنی نزدیک به دوبرابر کتابهای فروش رفته نویسنده بزرگ فرانسوی امیل زولا (۲۲ میلیون جلد) بوده است.
تله موش (نمایشنامه) که یکی از آثار معروف او است برای اولین بار در ۲۵ نوامبر ۱۹۵۲ در لندن (تئاتر آمباسادورها) به روی صحنه رفت و از آن تاریخ تا زمان حاضر و در طول بیش از ۵۰ سال همیشه بر روی صحنه بوده است و از این نظر دارای رکورد میباشد. این نمایشنامه تا کنون فقط در لندن بیش از ۲۰٬۰۰ بار به روی صحنه رفته است.
در سال ۱۹۵۵ آگاتا کریستی اولین نویسنده ای بود که جایزه استاد بزرگ که وِیژه نویسندگان ممتاز داستانهای جنایی آمریکا بود را دریافت نمود. در همان سال نمایشنامه او بنام شاهد پرونده (Witness for the Prosecution) بعنوان بهنرین نمایشنامه برندهٔ جایزه ادگار گردید.
بیشتر کتابها و داستان های کوتاه او، و بعضی ها از آنها برای چندین بار، به فیلم درآمده اند که از آن میان می توان بطور مثال به فیلم های قتل در قطار سریع السیر اورینت ، مرگ در رودخانه نیل و قطار چهار و پنجاه دقیقه از پدینگتون اشاره نمود. بسیاری از نوشته های آگاتا کریستی بطور مکرر برای تهیه برنامه های رادیویی و تلویزیونی نیز مورد استفاده قرار گرفتهاند.
کریستی در سال 1955، نخستین کسی بود که جایزهی استاد اعظم را از مجمع معمایینویسان امریکا دریافت کرد.
برخی از آثار
* مرگ ، نقطه ی پایان، مترجم: ایلیا حریری
* راز قطار آبی (1928) The Mystery of the Blue Train))
* قتل در بینالنهرین (1936) Murder in Mesopotamia))
* پنج خوک کوچک (1924) Five Little Pigs))
* فیلها به یاد میآورند (1972) (Elephants Can Remember)
* پرده [آخرین اثری که هرکول پوارو در آن نقش دارد] (1975) Curtain))
* جسدی در کتابخانه (1942) The Body in the Library))
* نمسیس (1971) Nemesis))
* قتل در قطار سریعالسیر شرق (Murder on the Orient Express)
برای خواندن زندگینامه آگاتا کریستی به ادامه مطلب بروید :