همشهری جوان

وبلاگی متفاوت برای جوانان

همشهری جوان

وبلاگی متفاوت برای جوانان

رنگ درمانی مدرن

رنگ درمانی مدرن




سفید رنگ آرامش است،
اگر در اتاقی با رنگ سفید بمانی، از فرط آرامش دیوانه می شوی.
سیاه رنگ جدی است،
اگر در اتاقی با رنگ سیاه بمانی،
از فرط ناامیدی دیوانه می شوی.
قرمز رنگ جذاب و گرم است،
اگر در اتاقی با رنگ قرمز بمانی از فرط هیجان دیوانه می شوی،
زرد رنگ زندگی است،
اگر در اتاقی با رنگ زرد بمانی از فرط اضطراب دیوانه می شوی،
اصولا اگر زیاد در اتاق بمانی دیوانه می شوی،
زیاد هم ربطی به رنگها ندارد پاشو برو بیرون


کاری به کار عشق ندارم!


نه!

کاری به کار عشق ندارم!

من هیچ چیز و هیچ کسی را

دیگر

در این زمانه دوست ندارم

انگار

این روزگار چشم ندارد من و تو را

یک روز

خوشحال و بی ملال ببیند

زیرا

هر چیزی و هر کسی را

که دوستتر بداری

حتی اگر یک نخ سیگار

یا زهرمار باشد

از تو دریغ میکند...

پس

من با همه وجودم

خود را زدم به مردن

تا روزگار، دیگر

کاری به کار من نداشته باشد

این شعر تازه را هم

ناگفته میگذارم...

تا روزگار بو نبرد...

گفتم که

کاری به کار عشق ندارم!

 

 

قیصر امین پور





گزارش روزنامه ترکیه ای از آب بازی در پارک آب و آتش تهران


گزارش تصویری روزنامه ترکیه ای VATAN
از آب بازی جوانان ایرانی و عصبانیت ملایان

این بود تیتر روزنامه ی ترکیه ای
انگار داستان به مزاج خیلی از کشورها شیرین بوده که دارن روش مانور می دن و اینجوری تبلیغات می کنن



این هم مطلبی که در این باره از سایت روزنامه وطن چاپ ترکیه براتون گذاشتم که درباره این موضوع و دستگیر عوامل این سرگرمی نوشته که فکر کنم یک جورایی می خواد معضل نداشتن سرگرمی در ایران و برخورد مراجع انتظامی و قضایی با این مسائل

طاقت بیار


فریدون آسارایی


این آهنگ فریدون رو خیلی دوست دارم به خاطر همین هم 
گذاشتم تا گوش کنین

طاقت بیار

خسته ای کوله بارتو رو شونه های من بگذار
راه زیادی اومدیم طاقت بیار طاقت بیار


خبری که دنیا را تکان داد

23

 میلیارد دلار ارزش گنج کشف شده در معبدهای هندوستان



خبری که دنیا را تکان داد

دنیا زیر و رو می‌شود


 خبر زمانی جنجال به پا کرد که ایندیا تایمز به نقل از یکی از مسوولان درگیر در برنامه کاوش گنج اعلام کرد رقمی که تا امروز هندی‌ها از گنج تازه‌شان اعلام کرده‌اند خیلی بالاتر از این حرف‌هاست؛ چیزی حدود 600 میلیارد دلار!

فکر می‌کنید یک گنج چقدر می‌تواند ارزش داشته باشد؟ یک میلیون دلار؟ یک میلیارد یا ... اصلا حساب این اعداد و ارقام را از سرتان بیرون کنید. گنجی که دو هفته پیش در هندوستان کشف شد، کاری کرد که تصور همه از گنج و ثروت باد آورده و ... به کلی عوض شود. این گنج که در زیرزمین یک معبد هندی پیدا شده، چیزی حدود 23 میلیارد دلار ارزش دارد، مبلغی که می‌تواند اقتصاد هندوستان و حتی منطقه را تکان بدهد. البته پیدا شدن گنج تازه شروع یک دردسر جدید است، این مجموعه با ارزش، حالا کلی صاحب پیدا کرده.



راهبان هندوی معبد «سری پادمانابهاسوآمی» ایالت کرالا سال‌ها از ورود مردم به قسمت مشخصی از معبد جلوگیری می‌کردند. مردم حتی اجازه نداشتند نزدیک طاقه‌های معبد بشوند. دست کشیدن به درهای مهر و موم شده معبد هم جرم حساب می‌شد. ماجرا ادامه داشت تا زمانی که یک گردشگر خارجی تصمیم گرفت به هر قیمتی که شده از یکی از درهای قفل شده ساختمان عکاسی کند. همین مساله باعث درگیری او و راهبان معبد شد. او هم برای اینکه هندی‌ها را ادب کند، دست به دامان یکی از معروف‌ترین وکلای منطقه کرالا شد و از او خواست تا با تشکیل پرونده‌ای قضائی راهب گستاخ را به سزای عملش برساند. وکیل هندی هم دست به کار شد و بعد از کلی تحقیق به این نتیجه رسید که درهای معبد هندی برای سال‌های متمادی به طرز عجیبی مهر و موم شده‌اند و رفتار راهب‌های آنجا چندان عادی و معمولی نیست. وکیل دادخواستی برای دادگاه عالی هندوستان نوشت. نوشتن شکایت نامه همان و ریختن پلیس هند به معبد و باز کردن درها همان!

 

کسی خبردار نشود

 

راهب‌های هندی خیلی تلاش کردند تا پای پلیس و نیروهای امنیتی به معبد تاریخی باز نشود. اما فایده‌ای نداشت. پلیس کرالا که هر بار به خاطر رفتار نگهبان‌ها با گردشگرها و بازدیدکننده‌ها با داستان تازه‌ای مواجه بود، این بار تصمیم گرفت کار را یکسره کند. مهر و موم طاقه اول که شکسته شد راز مگوی راهبان هندی هم برملا شد. در زیر زمین معبد کرور کرور طلا و جواهر وجود داشت. معبد «سری پادمانابهاسوآمی» شش طاقه بزرگ دارد که در 150 سال اخیر کسی حتی نزدیکشان هم نرفته.. طاقه اول پر از صندوق‌های طلا و جواهر بود و طاقه دوم مملو از مجسمه و تندیس‌های زرین از خدایان متعدد هندو. هنوز چهار طاقه دیگر دست نخورده مانده بود که کار به جاهای باریک کشید. دولت هندوستان اعلام کرد دیگر کسی حق ورود به معبد را ندارد تا معلوم شود چه میزان طلا و جواهر در زیرزمین قایم شده است!

 

پیش ما باشد بهتر است

 

همان روز اول که جریان کشف گنج فاش شد دورتادور معبد را پلیس و نیروهای امنیتی قبضه کردند. ماجرای عجیبی پیش آمده بود. خاندان سلطنتی «تراوانکور» که سال‌ها کار رسیدگی به امور معبد را به عهده داشت، اجازه بیرون بردن سر سوزنی از طلا و جواهرات را به مقامات دولت هندوستان نمی‌داد. طبق یک رسم دیرینه مدیریت معبدها وظیفه خانواده‌هایی است که هم حکمرانی منطقه را به عهده دارند و هم به امور مربط به زائران بودایی می‌رسند. همین رسم قدیمی به آنها این اختیار را داده که هر چه به معبد تقدیم شد مال آنها باشد. در واقع قانونا کسی نمی‌تواند به مال و اموال معبد بدون اجازه آنها تعرض کند. حتی اگر آن کس یک مقام عالی رتبه باشد. سر همین جریانات بین نیروهای دولتی هندوستان و راهبان معبد «سری پادمانابهاسوآمی» دعوا شد. حالا مردم هم پشت راهبان هندی را گرفته‌اند و معتقدند هدایایی که در این 150 سال تقدیم معبد شده، متعلق به راهبان است و کسی حق دست درازی به آن را ندارد. البته دادستانی هندوستان گوشش به این حرف‌ها بدهکار نیست و تا امروز فقط دو طاقه باز نشده باقی مانده است. دعوا اما همچنان ادامه دارد.

 

طلسم گنج دامنگیر شد

 

داستان پیدا شدن گنج هندی از همان ابتدا دردسرساز بود. دو - سه روز اول تعداد زیادی از مردم به سمت معبد هجوم آوردند. نه اینکه بخواهند به گنج دست‌درازی کنند؛ خانواده‌های فقیر کرالا به معبد می‌آمدند و بچه‌هایشان را جلوی در به امان خدا ول می‌کردند و می‌رفتند. به این امید که آنها را به عنوان خادم معبد قبول کنند و آینده‌شان تامین شود!

دردسرها تازه شروع شده بود که راهب بزرگ معبد مرد. «ساندارا راجان» همان کسی بود که جلوی نیروهای امنیتی ایستاد و اجازه نداد حتی یک مثقال از طلاهای معبد از آن خارج شود.

حالا اینکه راهب 70 ساله خودش مرده یا سرش را یک جورهایی زیر آب کرده‌اند سوالی است که پلیس هندوستان هنوز هیچ جوابی برای آن ندارد!

 

بیشتر از اینها می‌ارزد

 

31 کیلوگرم سکه طلا متعلق به دوران حضور کمپانی هند شرقی، 100سکه زمان ناپلئون بناپارت، یک تن طلای خالص ریخته شده در قالبی به طول شش متر، یک گردنبند 15 متری با وزن 5/2 کیلوگرم، 10 کیلوگرم الماس دست نخورده، یک صندوقچه پر از آویزه‌های طلا و مروارید. 5000 انگشتر طلا، 1000 عدد گردنبند الماس نشان و بیشتر از یک میلیون عدد زنجیر طلای ریز و درشت... این فهرست تمامی ندارد. در فهرست بلند بالایی که مقامات خزانه داری هندوستان از گنج تازه یافته کرالا سیاهه کرده‌اند، جواهرات گران قیمت دیگری هم وجود دارد. نمونه‌اش مجسمه طلایی شیوای هندی که در اولین کاوش از زیر زمین به دست آمد و نشانه‌ای شد از وجود یک گنج بی‌پایان. روزهای اول که کاوشگران و باستان شناس‌ها وارد زیرزمین معبد هندی شدند و اولین در ورودی به گنجینه تاریخی را باز کردند ارزش گنج را 11 میلیارد دلار اعلام کردند. دو سه روزی بیشتر نگذشته بود که با باز شدن مهر و موم طاق دوم ارزش گنج یکدفعه به 23 میلیارد دلار رسید. هفت صندوق بزرگ پر از سنگ‌های قیمتی و 70 صندوقچه از جواهرات تزئینی ارزش گنج را یکشبه دو برابر کرد. اینجا بود که خبر پیدا شدن گنج مثل بمب در دنیا صدا کرد. 23 میلیارد دلار پول کمی نبود. درآمد ملی کنیا یا اتیوپی در سال تقریبا همین عدد است! با این اوصاف باز هم رقم اعلام شده حساسیت زیادی ایجاد نکرد. خبر زمانی جنجال به پا کرد که ایندیا تایمز به نقل از یکی از مسوولان درگیر در برنامه کاوش گنج اعلام کرد رقمی که تا امروز هندی‌ها از گنج تازه‌شان اعلام کرده‌اند خیلی بالاتر از این حرف‌هاست؛ چیزی حدود 600 میلیارد دلار!

 

دنیا زیر و رو می‌شود

 

تخمین ارزش گنج که اعلام شد دیگر فقط هندی‌ها نبودند که اخبار لحظه به لحظه پیدا کردن گنجینه‌های جدید معبد کرالا را دنبال می‌کردند. هندوستان یکشبه در راس اخبار اقتصادی دنیا قرار گرفته بود؛ آن هم در شرایطی که بحران اقتصادی آمریکا هر دقیقه وخیم تر از قبل می‌شد و یونان، پرتغال، اسپانیا و باقی کشورهای اروپایی هم دست به عصا اقتصاد بحران زده‌شان را پیش می‌برند. در چنین فضایی تزریق حجم عظیم دلارهای تازه کشف شده هندی می‌توانست محاسبات اقتصادی دنیا را به هم بزند. اگرچه هنوز در کشور تازه قدرت گرفته آسیایی 80 درصد مردم با روزی دو دلار دستمزد زندگی‌شان را می‌چرخانند و فقر و بدبختی از سر و کول مردم بالا می‌رود اما رشد اقتصادی هندوستان در چند سال اخیر این کشور را به چهارمین اقتصاد موفق دنیا تبدیل کرده و آنها به عنوان یکی از رقبای اصلی آمریکا و چین سعی دارند بیش از پیش روی اقتصاد جهانی تاثیر بگذارند. اگر رقم 600 میلیارد دلار ارزش گنج هندی درست باشد و اگر شایعه اینکه در هر کدام از طاقه‌های معبد هنوز چندین کیلو طلا و جواهر پنهان شده باقی مانده درست از آب در بیاید و از همه مهم‌تر اگر همه دارایی‌های معبد به دست دولت بیفتد آن وقت به زودی باید منتظر تولد یک غول اقتصادی باشیم: هندوستان!


ماه میهمانی خدا


می گویند هر وقت آب می نوشی بگو یا حسین(ع)
 این روزها که آب می بینی و نمی نوشی آرام بگو یا اباالفضل(ع) 




مراسم خز بازی در پارک پردیسان


مراسم خز بازی در پارک پردیسان


اخه من نمیدونم اینم شد مراسم ... شما مراسم جشن آپ پاشی رو با این یکی مقایسه کنین نظرتون رو بگین .. خیلی مزخرفه البته نه خیلی ها



http://ax.persianfun.info/img/90/5/khazbazi/263261_260673727279334_178866332126741_1214485_7909026_n.jpg

http://ax.persianfun.info/img/90/5/khazbazi/267287_260234723989901_178866332126741_1212706_6563329_n.jpg

http://ax.persianfun.info/img/90/5/khazbazi/283449_260233680656672_178866332126741_1212669_4576271_n.jpg

http://ax.persianfun.info/img/90/5/khazbazi/284432_260234370656603_178866332126741_1212692_4795222_n.jpg

ادامه مطلب ...

برگزارکنندگان جنگ جهانی تفنگ آب پاش به دادگاه می روند

برگزارکنندگان جنگ جهانی تفنگ آب پاش به دادگاه می روند
یه مسخره بازی سیاسی .. حق ندارید در ملاء عام آب بازی کنید ...
به شدت بر خورد می شود
اینم شد حرف آخه .. پس بگید بریم بمیریم دیگه ...
تو این کشور همه چی آزاده الا خوشی و خوشحالی



جنجال 20:30
فیلم دستگیری آب بازی کنندگان پارک آب و آتش
فیلم را اینجا ببینید و دانلود کنید

جشن آب‌پاشی در پارک آب و آتش تهران

تصاویر زیر مربوط به جشن آب‌پاشی در پارک آب و آتش تهران است.


ادامه مطلب ...

کوه جالب و عجیب ایرانی که ایدز را درمان می کند

کوه جالب و عجیب ایرانی که ایدز را درمان می کند




مغناطیس فوق العاده قوی کوه در جهان زبان زد است و اگر در فاصله ۵۰ تا ۱۰۰ متری کوه یعنی تقریبا انتهایی ترین نقطه مشخص آسفالت با ماشین توقف کنید…

مشرق:این کوه باستانی پردیس است که در حومه شهرستان جم از توابع عسلویه استان بوشهر و در نیمه های راه بندر کنگان به فیروز آباد شیراز قرار دارد. قله این کوه نزدیک ترین نقطه زمین به خورشید است، چون بالاترین ارتفاع در نزدیکی خط استواست. مغناطیس فوق العاده قوی کوه در جهان زبانزد است و اگر در فاصله ۵۰ تا ۱۰۰ متری کوه یعنی تقریبا انتهایی ترین نقطه مشخص آسفالت با ماشین توقف کنید و ترمز دستی را بخوابانید، ماشین بجای سر پائینی به نرمی به سمت کوه کشیده می شود که البته همین مغناطیس برای رانندگان نا آشنا بسیار دردسر ساز بوده و تاکنون تعداد زیادی از خودروها بی اختیار با کوه تصادف کرداند.



از جمله خواص خارق العاده این کوه کمک به درمان مبتلایان به ایدز است. به خاطر نزدیکی این کوه به خورشید امکان رشد و نمو ویروس های بیماری زا از جمله ویروس HIV صفر است. پزشکان متخصص بریتانیایی در موسسه Imperial Medical College در شهر لندن اخیرا در مقاله ای در روزنامه تایمز ضمن بر شمردن این خاصیت از سازمان ملل درخواست کرده تا نام این کوه را به ANTI-HIV Mountain تغییر دهند.
دکتر Tim Hopkins رییس موسسه فوق و دارنده مدرک فوق تخصص در رشته ایمونولوژی و ویروس شناسی درخواست ایجاد شهرک‌های درمانی برای مبتلایان به ایدز در این منطقه داشته است. وی معتقد است با اسکان مبتلایان به ایدز در این منطقه پس از حداکثر مدت ۱۸ ماه هیچ نشانه ای از بیماری در این مبتلایان دیده نشود.
از دیگر خواص درمانی این کوه که زبانزد همه متخصصین mountain trapi (کوه درمانی)است، خواص مغناطیسی بوده که باعث تخریب سلول های سرطانی شده و به همین دلیل متخصصین بسیاری بیماران سرطانی را به کوهنوردی در این کوه توصیه می‌کنند. پوشش گیاهی منطقه نوعی خار بیابانی گرمسیری منحصر به فرد است که خواص دارویی فراوان دارد و عسل حاصله از منطقه تماما پیش‌خرید چند کارخانه داروسازی بزرگ جهان است. یکی از ترکیبات اصلی مسکن Advil که یکی از بهترین قرص های شناخته شده برای ناراحتی های اعصاب و دردهای میگرنی است از همین عسل تهیه می شود. این منطقه خرمای ویژه نیز تولید می کند که به نام خرمای خصه معروف است و کاملا در شیره خود غرق می شود یعنی یک کاسه آن ظرف سه ساعت پر از شیره می شود. اندازه این خرما اندازه آلبالو بوده و به جهت همان خواص دارویی منطقه تماما برای ساخت قندهای رژیمی برای بیماران دیابتی صادر می شود. نکته جالب دیگر رویش درخت زیتون در دامنه شمالی کوه حد فاصل شهرستان جم تا روستاهای چاهه و دره پلنگی می باشد که در آب و هوای آن منطقه بسیار بعید می نمود. فعلا سندی برای قدمت چاهه و دره پلنگی وجود ندارد ولی علائم مشهودی از غار نشینی مشاهده و فسیل های مختلفی در این منطقه به وفور پیدا شده است.در لایه های زیرین این کوه معدن عظیمی از آب خنک و فوق العاده سالم وجود دارد، آن هم در اطراف عسلویه! مردم چاهه و جم، کوه پردیس را فوق العاده مقدس و محترم می شمارند و به استناد علائم موجود در آتشکده احتمالا یکی از اولین مکانهایی بوده که نفت در آن سوزانده شده است. با افتتاح جاده فیروز آباد به عسلویه توسط پتروشیمی، رفتن به این منطقه خیلی راحت تر شده است. پتروشیمی با تاسیس سه شهرک بزرگ در این منطقه اقدام به تاسیس فرودگاه جم نموده و چهارشنبه هر هفته یک پرواز به مقصد جم انجام می شود که امکان بسیار خوبی برای سفر به این منطقه اعجاب انگیز است.

کسب درآمد از سایتهای ایرانی


Ebux - Teobux - Ads.Inpersia

eBux : درباره خودش :

ی باکس یک مرکز تبلیغاتی است که علاقه مند است شما را به صورت رایگان برای کسب درآمد به عضویت درآورد.جایی که شما با کلیک کردن و دیدین تبلیغات کسب درآمد خواهید کرد و جایی که موسسات و نفرات ،ایده ها ، محصولات و خدمات خود را به نمایش می گذارنددر تجارت ما همه یک برنده هستند،شما با استفاده از یک متود ساده و کارآزموده شده می توانید هم درآمد داشته باشید و یا محصولات خود را به نمایش بگذارید. مهمتر از همه اینکه ما با ادغام چندین روش در دنیای بزرگ تبلیغاتی اینترنت این موسسه را بنا کرده ایم و با استفاده از مجهزترین وسایل و امکانات آمده ایم تا جای بحق خود را در این تجارت داشته باشیم پس با خیال راحت به ما به پیوندید ، ما آمده ایم تا با شما رشد کنیم

این تجارت چگونه کار میکند؟

بسیار ساده،تبلیغ کننده گان برای تبلیغ وب سایت/محصول خود مبلغی را می پردازند و شما با دیدن این تبلیغات درآمد خواهید داشت. ما برای اینکه شما درآمد بیشتری داشته باشید یک لینک مخصوص به هر عضو اختصاص خواهیم داد و شما با تبلیغ این لینک در هر وب سایت و یا توسط ایمیل می توانید نفراتی بصورت رایگان برای خود پیدا کنید، ما بابت هر کلیک آن نفرات نیز به شما پرداخت خواهیم کردو یا شما می توانید از تعداد نفرات عضو در مجموعه ما ، نفرات اجاره کنید و بابت هر تبلیغاتی که این نفرات می بینند در حالی که برای خودشان درآمد دارند،برای شما هم درآمد زا خواهند بود.

پرداخت به من چگونه انجام خواهد شد؟

در حال حاضر پرداخت از طریق تمامی بانکهای عضو شتاب مثل بانک صادرات ، ملی ، ملت،تجارت،سامان،پارسیان و دیگر بانکها انجام خواهد شد تمامی واریزها از طرف وب سایت ظرف ۷۲ ساعت کاری بعد از درخواست برداشت شما انجام خواهد شد و بعد از آن با توجه به نوع حساب شما و بانک مربوطه می تواند بصورت لحظه ای یا تا ۴۸ ساعت دیگر طول بکشد. ضمنا درخواست برداشت از حساب شما نسبت به نوع عضویت شما متغییر است برای مثال:عضویت استاندارد و برنزی هر ۷ روز یکبار می تواند در خواست برداشت نماید ولی اعضای نقره ای هر ۶ روز ، اعضای طلایی هر 4 روزیکبار اجازه دربرداشت از حساب دارند.


ای باکس: دومین سایت کلیکی ایران که قرار است به زودی تغییراتی در سیستم زیر مجموعه گیری خود بدهد و متفاوت ترین سایت ایرانی باشد (ثبت شده در ستاد ساماندهی وزارت ارشاد)

در سایت تبلیغاتی درآمدزایی EBux شما میتوانید تنها با کلیک کردن بر روی آگهی های تبلیغ دهندگان و حامیان مالی ما درآمد کسب نمایید.

بر خلاف بسیاری از سایتهای کلیکی دیگر هدف ما نوآوری و برآورده ساختن نیازهای کاربران است زیرا آنها تبلیغ کنندگان سایت ما هستند.

هر کاربر هر زمان که بخواهد میتواند یک تبلیغ دهنده باشد و از حسابش به هر میزان تبلیغات نماید، با تلاش فراوان پنل تبلیغ دهندگان و کاربران بیننده تلفیق شده و شما به راحتی میتوانید از سرویس های آگهی دهندگان بهره ببرید.

با ارسال نظراتتان ما را در این مسیر یاری نمایید.

شما به عنوان عضوی از سایت چه به دست خواهید آورد:

  • درآمدی تا 20 تومان برای هر کلیک.
  • درآمدی تا 10 تومان برای هر کلیک زیرمجموعه های شما.
  • دسترسی سریع و راحت به اطلاعات و آمار کلیک ها، درآمدها و ... خودتان و زیرمجموعه هایتان.

دریافت و پرداخت در کمترین زمان ممکن انجام می پذیرد!



سایت ایرانی معروف دیگر برای کسب درآمد از اینترنت

ثبت نام در 
teobux


ثبت نام در 

تبلیغات پیامکی


بشکن و بخور

بشکن و بخور


فردی چند گردو به بهلول داد و گفت: بشکن و بخور و برای من دعا کن.


بهلول گردوها را شکست ولی دعا نکرد.
آن مرد گفت: گردوها را می خوری نوش جان، ولی من صدای دعای تو را نشنیدم!
بهلول گفت: مطمئن باش اگر در راه خدا داده ای خدا خودش صدای شکستن گردوها را شنیده است...!


نامه‌های زنان حرم به ناصرالدین‌شاه

نامه‌های زنان حرم به ناصرالدین‌شاه


در حرم هم از قبل، بین امینه اقدس و انیس الدوله، رقابت بود که البته این رقابت را در آخر انیس الدوله برد و شد ملکۀ ایران. باقی زن‌ها ماندند در حرمسرا، دعاگو تا شاه از سفر برگردد. این نامه و تلگراف‌ها شرح فراقِ زن‌های حرم و اهل حرم است به شاهِ در سفر.



تا قبل از سفر ناصرالدین به فرنگ، سفر شاهانه مختص شکار و جنگ بود اما ناصرالدین تنها چند جنگ مختصر کرد، از شکار خسته شد و این سنت شاهانه را شکست.


سفر ناصرالدین در دورۀ آداب دیپلماتیک بود. مشکل این نبود که ایران آن روز این آداب را نمی‌دانست، بالاخره رنگ‌های پرچم را می‌شد یک ترتیبی برایش قایل شد و شیر و خورشیدش هم که از قبل بود، به مطرب‌های همراه هم می‌شد گفت یک چیزی همین جور دلی بزنند ولی ملکه داشتن دیگر گرفتاری بود. از ابتدای قصدِ سفر، این انتخابِ ملکه، دردِ شاه و اطرافیان بود، در حرم هم از قبل، بین امینه اقدس و انیس الدوله، رقابت بود که البته این رقابت را در آخر انیس الدوله برد و شد ملکۀ ایران. باقی زن‌ها ماندند در حرمسرا، دعاگو تا شاه از سفر برگردد. این نامه و تلگراف‌ها شرح فراقِ زن‌های حرم و اهل حرم است به شاهِ در سفر.

 


تلگراف مهدعلیا به ناصرالدین شاه

12 شهر ربیع الاول
جواب حسب الامر به حضور مبارک عرضه می‌دارد
از سلامتی وجود مبارک در ورود رشت تلگراف شده بود، شکر خدا را بجا آوردیم. احوال من و شاهزادگان و جمیع اهالی حرم الحمدلله خوب است. خبر تازه که قابل عرض باشد نیست. دو روز است به جهت دعاگویی نشستن کشتی به حضرت عبدالعظیم آمده‌ام، ان شاءالله دعای بی ریای من اجابت خواهد بود. خداوند در همه جا حافظ آن وجود پاک هست، ان شاءالله.
مهدعلیا
 

نامۀ مهدعلیا به ناصرالدین شاه


هو

قربانت شوم تصدقت گردم
ان‌شاءالله امروز صبح چهارشنبه تلگراف سلامتی وجود مبارک رسید، در حقیقت عید مبارک شد، از احوالات بخواهید، امروز عید حرمها را به ناهار در بالاخانۀ شمس الدوله مهمانی کردم، الان از ناهار فارغ شده نشسته‌ایم، به‌جز دعای دولت شما کاری نیست، وردِ زبان همه شب و روز همه‌مان است. احوالِ جمیع حرم‌ها خوب است ولی از دوری حضور مبارک همه کاهیده و افسرده هستند. من هم هر روز می‌آیم اینها را مثل بچه بازی می‌دهم ولی تاثیری ندارد، درد خودم از همۀ اینها بالاتر است، شب و روز بجز اشک چشم کار دیگر ندارم، ببینید چه خبر است که هر کاری می‌کنم شیرازی کوچکه خنده کند، ممکن نمی‌شود. خداوند عالم ان‌شاءالله وجود مبارک شما را از جمیع بلیات حفظ کند. این روزها دیگر رسیدن انزلی و نشستن دریا نزدیک است، همه را به گرفتن ختم و دعا مشغولم، ان‌شاءالله به شما خوش خواهد گذشت از تماشاها و سیاحت‌ها ولی ان‌شاءالله به فراموشخانه تشریف نخواهید برد، اگر ببرید شیر هشت ماه داده را حلال نخواهم کرد. ان‌شاءالله فراموش نخواهید کرد. قربانت شوم احوال .... خان با بچه‌هایش الحمدالله خوب است. همیشه ماچش می‌کنم. احوال .... خوب است همان اتاق ...... نشسته است درس می‌خواند گاهی با شاهزاده‌ها بازی می‌کند. ان‌شاءالله روزی باشد که مژدۀ تشریف آوردن پادشاه را با تلگراف بشنویم، قربانت شوم، دست‌بند مرا فراموش نفرمایید. خداوند جان مرا به قربان شما بکند. ان‌شاءالله.
مهدعلیا

      

قبل از سفرِ شاه یکی از مقربان ناصرالدین ببری‌خان بود. گربه‌ای آلاپلنگی که وسیله‌ای بود برای تقرب به سلطان. در غیاب شاه هم زن‌های حرم با تر و خشک کردن ببری‌خان سعی می‌کردند خودشان را در دل او جا کنند.
 

نامۀ یکی از زنان حرم به ناصرالدین شاه

تصدق وجود مبارکت شوم
از احوالات کمینه بخواهید بعد از لطف خداوند و از تصدق فرق همایون الحمدلله سلامت هستم و از گرمای تهران جان در بُردم. قبلۀ عالم مرخص فرموده بروم اقدسیه، بعد فکر کردم مبادا مردم دربارۀ بنده حرف کم زیادی بزنند باعث تلف آبروی من باشد، ترک اقدسیه را کردم، گرما را خوردم، الحمدلله گرما هم تمام شد، حالا شب و روز خودم را نمی‌دانم، از شوق ذوقی که دارم قبلۀ عالم تشریف فرما می‌شود. ان‌شاءالله روزی باشد به سلامت موکب همایون تشریف فرما شود، به زیارت خاک پای همایون مشرف شوم. زمین را سجده نمایم. شکرانه خداوند را بجا آورم. عرض دیگر قبله عالم نمی‌داند کمینه امسال چقدر غصه دربارۀ ببری خوردم، یک روز دستش باد کرد، نشستم گریه کردم، دوا درمان کردم خوب شد. یک دفعه دیگر یک دانه دندانش افتاد باز گریه کردم. آن وقت به خاطر کمینه آمد، بارها قبله عالم می‌فرمود سر سفره ببری خان ..... من است حالا درستش کردند، شد. دیگر روز که می‌شد ببری خان بغلم بود، هرگوشه خنک بود او را می‌بردم، مبادا گرما صدمه بخورد، حالا خوب چاق شده است. ان‌شاءالله مراجعت فرمودید باز هم ببری خان سر شما را گرم می‌کند هر گاه بخواهید بدانید در چکار هستم، عکس خانه را درست می‌کنم، ببری خان که ..... دندان افتاده است، پیش من است، ان‌شاءالله از در دولت که وارد شدید ..... دندان افتاده روی شانه من است. خاک پای مبارک را می‌بوسم. دیگر آرزویی ندارم و یک سرداری پیشکش ارسال خدمت شد. چون عادت موران است ران ملخی نزد سلیمان برند، ان‌شاءالله قبول می‌فرمایید. فیل غوز را فرستادم قبلۀ عالم احوالپرسی بکند تعریف نماید، قدری خنده بکنید، جواب عریضه را التفات فرمایید. ذوق نمایم. باقی عمرکم طویل عدوکم دلیل.
   غیرت شاهی طاقتِ شاه را طاق کرد. زنِ آفتاب مهتاب ندیدۀ حرم بایستی در مجالس می‌آمد و با مردانِ نامحرم همراهی می‌کرد، همین شد که شاه انیس‌الدوله را برگرداند ایران و باقی سفرش را تنها رفت. انیس الدوله هم شد دست به دعایِ شاه در سفر.
 

تلگراف انیس الدوله به ناصرالدین شاه

بادکوبه
از نیاوران به حضور مبارک اعلیحضرت قدرقدرت شاهنشاه روحنافداه عرض می شود؛ از مژدۀ سلامتی وجود مبارک تشکر نمودم، خاصه باری ورود به انزلی. به این مژده گر جان فشانم رواست. زبان کمینه عاجز است به شکرانۀ این نعمت. نمی‌داند چگونه شکرگزاری نماید که سزاوار خداوند یگانه باشد. الحمدلله کمینه هم با همراهان نهایت صحت را داریم، هیچ یکی را تکسری نیست. کمینه هم از دیر آمدن تلگراف مشوش بود، حالا آسوده شدم، خاطرمبارک از هر بابت آسوده باشد.
انیس الدوله
 


نقاشی های انیس الدوله در مسکو پیش از بازگشت به تهران


تلگراف امین اقدس به ناصرالدین شاه

از التفات حضرت اقدس شهریاری روحنا فداه الحمدلله احوالم بسیار خوب است، از تشریف آوردن قبله عالم جان رفته دوباره به تن آمد و از این خوشحالی ساعتی هزار مرتبه شکرانه خدا را به‌ جا می‌آورم. عکس قبله عالم رسید، قسمت شد، عکس علی حده که مرحمت فرموده بودید در روی صندلی در میان حیاط گذاشتم، خانم‌ها عصرها می‌آیند زیارت می‌کنند. ببری‌خان عرض بندگی می‌رساند. صبح تا شام مشغول درست کردن عکسخانه‌ خانه قبله عالم هستم.


امین اقدس

امین اقدس


به تاریخ 23 شهر رجب‌المرجب سنه 1290


قاتلان مرد آهنین دستگیر شدند


قاتلان مرد آهنین دستگیر شدند


د
۳ جوان که سن آنها ۱۸ تا ۱۹ سال است در پی قتل روح‌الله داداشی دستگیر و بعدازظهر روز گذشته به قتل قوی‌ترین مرد ایران اعتراف کردند.
۲ نفر از این ۳ متهم پس از فرار از محل جنایت، در منطقه شاهین‌ویلا و مهرشهر دستگیر شدند. با انتقال این دو جوان به پلیس آگاهی، آنها اعتراف کردند عامل جنایت دوست ۱۹ ساله آنهاست که قصد فرار از استان تهران را دارد. در پی این اعترافات، ماموران بعدازظهر دیروز ـ دوشنبه ـ عامل اصلی این جنایت را نیز دستگیر کردند.
حادثه ساعت ۲۵/۲۲ روز شنبه در خیابان پونه در حصارک کرج اتفاق افتاد و پس از درگیری ۳ سرنشین یک دستگاه خودروی پراید مشکی رنگ با روح‌الله داداشی و فردی که او را همراهی می‌کرد، عامل جنایت با چاقویی که در دست داشت به گردن و سینه قوی‌ترین مرد ایران ضربه زد و سپس هر ۳ نفر از محل متواری شدند.
در پی این حادثه، حاضران در محل روح‌الله داداشی را به بیمارستان شهید مدنی کرج انتقال دادند که به علت شدت جراحات، وی جانش را از دست داد.
با گزارش حادثه به مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ و حضور ماموران در بیمارستان، موضوع به بازپرس رضایی در شعبه ۲۱ دادسرای جنایی کرج گزارش شد و با دستور قضایی، پرونده در دستور کار ماموران پلیس آگاهی قرار گرفت. با شروع تحقیقات، یکی از شاهدان عینی، شماره خودروی مهاجمان را در اختیار ماموران قرار داد. با استعلام شماره خودرو از سامانه پلیس، و شناسایی مالک آن، ماموران چند ساعت بعد ابتدا ۲ نفر از مهاجمان و بعدازظهر دیروز نیز سومین متهم را دستگیر کردند.

اعتراف به جنایت

بنابراین گزارش، هر ۳ متهم بعدازظهر دیروز با اعتراف به درگیری عنوان کردند، داداشی را نمی‌شناختیم. ما به دلیل ترافیک با هم مشاجره کردیم و زمانی که داداشی از خودرو بیرون آمد، او را با چاقو مجروح کردیم و متواری شدیم.
در پی این اعترافات، بازپرس رضایی با صدور قرار بازداشت موقت برای هر ۳ متهم، آنها را برای بررسی سوابق و بازسازی صحنه جنایت در اختیار پلیس آگاهی قرار داد.
سردار علیرضا اکبرشاهی، فرمانده انتظامی استان‌های تهران و البرز ضمن اشاره به این حادثه گفت: در تحقیقات مشخص شد سومین متهم پرونده ـ که از دیگر دوستانش بزرگ‌تر است ـ عامل اصلی این حادثه بوده است. تحقیقات نشان داد،‌ هنگام مشاجره و درگیری، داداشی که فردی آرام و نرم‌خو بود، سعی می‌کند با سعه‌صدر و بدون درگیری موضوع را پایان دهد؛ اما در این هنگام یکی از متهمان با شیء برنده‌ای که در دست داشت به وی نزدیک می‌شود و این حادثه رخ می دهد.

فقر تربیتی

سرهنگ غنی‌لو، رئیس مرکز اطلاع‌رسانی نیروی انتظامی در ارتباط با آخرین پیگیری‌های پرونده گفت: با دستگیری هر ۳ متهم، در حال حاضر تحقیق در این زمینه ادامه دارد و از همان دقایق اولیه سرهنگ اصلانی، فرمانده انتظامی کرج و سردار اکبرشاهی، فرمانده انتظامی استان تهران و البرز این موضوع را به صورت ویژه پیگیری می‌کردند.
با دستگیری ۳ متهم پرونده که سن آنها ۱۸ و ۱۹ سال است، عنوان کرده‌اند درگیری و جنایت صرفا تصادفی بوده و آنها هیچ شناختی از قوی‌ترین مرد ایران نداشته‌اند. اعتراف این ۳ متهم که فقر شدید تربیتی و فرهنگی دارند، نشان می‌دهد برخلاف برخی شایعات، این جنایت با تصمیم قبلی نبوده است که در حال حاضر تحقیق در ارتباط با زوایای مختلف پرونده ادامه دارد.

خاکسپاری مرد آهنین



با دستگیری ۳ متهم پرونده قتل قوی‌ترین مرد ایران، روز گذشته پیکر وی با حضور هزاران نفر از مردم، ورزشکاران و تعدادی از مسوولان از مقابل منزلش در حصارک کرج تا محل امامزاده محمد تشییع و در صحن اصلی این امامزاده به خاک سپرده شد.



عکس-های-دیده-نشده-از-روح-الله-داداشی ادامه مطلب


فیلم دلخراش صحنه قتل مرحوم روح الله داداشی

ادامه مطلب ...

جدیدترین پدیده ی ظهور کرده در خیابانهای تهران


جدیدترین پدیده ی ظهور کرده در خیابانهای طهران




ادامه مطلب ...

هر کسی هم نفسم شد


هر کسی هم نفسم شد دست آخر قفسم شد
من ساده به خیالم که همه کار و کسم شد

نظر یک عصبانی درباره تجاوز



نظر یک عصبانی درباره تجاوز




این روزها بحث تجاوز به عنف در کشور نقل محافل سیاسی ، فرهنگی و رسانه ای سمعی و بصری شده که در قبل خیلی ساده از کنارش می گذشتن چون ، منافع نظام و کشور به خاطر اسلام و جامعه ی دینی و مردم با فرهنگ و مذهبی و چشم و گوش بسته و ... در خطر بود ..

این اتفاقات تازگی نداره و آتیش زیر خاکستره که داره کم کم این جنگل خشک شده رو قبل از هر بارانی نابود می کنه ..

نمی دونم داستان از کجا سر و صدا کرد که اینجور رسانه های ما زیر بال و پرش رو گرفتن تا مبادا رسانه های غربی و مخالف نظام پیش دستی نکنن و از کوه !! کوه بسازن

این داستانهای پیش اومده در چند هفته ی گذشته تازه نیست و هر روز به طرق مختلف در جامعه زیر پوست شهر هایمان اتفاق می افته و کسی صدای دخترکان خفه شده ای رو نمی شنوه که شاید با لب گشودنی زیر باد کتک خانواده های افرطی قرار بگیرن و گاه کشته و گاه حبس شوند ، و یا ناچار به فرار از خانه شوند که عواقبی بدتر را هم در پیش خواهد داشت ...

این مسائل خیلی زود فراموش می شن و این شهر و مردمش در همان خواب خرگوشی به سر خواهند برد ...

امیدورم هیچوقت این مسائل وحشیانه در کشور به وقوع بپیونده و مردم با خیالی راحت به خواب خرگوشیشان ادامه دهند همراه با خوروپف ...



از تاثیرات این عمل بر روی قربانی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • زوال شخصیت یا افتراق (احساس کرخی و جدا افتادگی، مثل بودن در رویا یا توهم، یا احساس این که دنیا بیگانه و غیرواقعی ست).
  • دشواری در به خاطر آوردن بخش های مهم تجاوز
  • بازبینی تجاوز در افکار، خاطرات، یا کابوس ها
  • پرهیز از کارها، مکان ها، افکار و/یا احساساتی که تجاوز را یادآوری می کنند.
  • اضطراب یا افزایش هشیاری (دشواری در به خواب رفتن، تمرکز و...)
  • پرهیز از زندگی اجتماعی یا محل تجاوز

مطلب زیر رو از سایت کیبرد ازاد برداشت کردم که میتونه جالب باشه

( نوشته های یک دختر عصبانی)



من یک دوست دارم که بهش تجاوز شده. دختری مثل خودتون و مثل دخترهایی که اطرافتون می شناسین. به زور و وحشیانه. با اینکه دختر شجاع و فعالی بود، بیخیال پلیس و سیستم قضایی شد چون تنها چیزی که اونجا پیش می رفت توهین بیشتر بهش بود و تهمت های وقیح تر. تا یک هفته حتی به سختی می تونست به دستشویی بره و تا یکسال به راحتی نمی‌تونست از خونه بیرون بیاد چون یا مجبور بود پیاده بره یا سوار ماشین یک غریبه بشه.

همه جوره می شه در مورد تجاوز حرف زد. می شه مزخرف گفت مثل «ازش لذت ببر» یا «خودت خواستی». می‌ شه توی فروم ها التماس کرد که فلان فیلم تجاوز به فلانی رو بذارین که من ببینم و می شه مثل قرن پونزدهم از این گفت که باید متجاوزها رو اعدام کنن تا عبرت بقیه بشه و حتی می‌شه تحلیل کرد که دولت خیلی هم خوشحاله از اخبار تجاوز چون باعث می شه فضای نظامی کشور بیشتر و بیشتر توجیه بشه.


هر چی می خواین بگین اما اما این چند تا نکته یک آدم عصبانی رو هم بخونین:

  • تجاوز به گفته تحقیقات جامعه شناسی، هیچ ربطی به ارضای شهوت نداره. بحث تجاوز بحث قدرت است و سلطه و خشونت و توسط آدم های تحقیر شده انجام می شه
  • قربانی تجاوز فرق خاصی با بقیه نداره. آدم ها هر جایی با هر لباسی و حین هر فعالیتی ممکنه با مشکل تجاوز روبرو بشن
  • متجاوز آدمی نیست که صبح رفته باشه سر کار،خونه ای داشته باشه و سر راه برگشت به خونه به کسی تجاوز کنه. متجاوز یک آدم بی کار و ناامید به زندگی است که توی جامعه جایی نداره
  • عامل نهایی تجاوز سرکوب است و تحقیر و فقر و بیکاری + یک فرهنگ منحط
  • اعدام و شکنجه و تحقیر، تجاوز رو بیشتر می کنه نه کمتر

و البته اینها در مورد تجاوزی است که این روزها در کشور ما رو اومده. شکی نیست که پدوفیل‌ها و بیماران روانی دیگه هم وجود دارن که برای جلوگیری از تجاوزشون، علاوه بر شغل و امید نیازمند درمان اختصاصی هم هستن.


اگر با وجود عصبانیت من تا اینجا همراه بودین،

صفحه اختصاصی تجاوز در روزنامه روزگار رو هم ببینین (پی دی اف).



منبع :کیبرد ازاد



ماسک

ماسک



ظرافت فناوری دیجیتال برای تکثیر بشریت در ابعاد گمراه کننده و غیر ممکن




با ادامه مطلب همراه شوید و عکسهای جالب تر و لینک منبع سایت رو مشاهده کنید



ادامه مطلب ...

ده کشور مصرف کننده چای

ده کشور مصرف کننده چای


چای نام یک گیاه و نوشیدنی ساخته شده از این گیاه است.

چای واژه‌ای است چینی که در چین و شمال هندوستان به کار می‌رود و تقریباً با همان تلفظ وارد زبان فارسی شده‌است.

نام این گیاه در گویش چینی جنوبی چای و در گویش چینی شمالی به صورت تِی تلفظ می‌شد و هردو تلفظی از یک واژه یگانه در چینی قدیم هستند. مردم اروپای غربی نام این گیاه را از چینیان شمالی و مردم خاورمیانه و شمال آفریقا نام آن را از چینیان جنوبی آموختند.

نوشیدنی چای با دم کردن برگها، جوانه‌ها یا شاخه‌های فرآوری شده بوته چای گونه Camellia sinensis به مدت چند دقیقه درآب داغ درست می‌شود. فرآوری آن می‌تواند شامل اکسیداسیون، حرارت دهی، خشکسازی و افزودن گیاهان، گلها، چاشنیها و میوه‌های دیگر به آن باشد.
برگهای چای درون یک استکان چینی

چای یک منبع طبیعی از کافئین، تئوفیلین، تیانین و آنتی اکسیدان‌ها است، اما تقریباً بدون چربی، کربوهیدرات‌ها، یا پروتئین. آن دارای طعمی مطلوب است که کمی تلخ و گس می‌باشد.

کشورسرانه مصرف (کیلوگرم)سرانه مصرف (فنجان)
ترکیه2/81232
ایرلند2/61144
ازبکستان2/41056
انگلستان2/1924
قزلقستان و ترکمنستان1/7748
ایران1/4616
لهستان و روسیه1/3872
ژاپن و پاکستان1/1484
میانگین جهان0/4176


اولا :
در مصرف بر حسب کیلوگرم ، چای خشک منظور شده و بنا را بر این گذاشته اند که از هر کیلوگرم آن 440 فنجان چای آماده نوشیدن تهیه شودت . سرانه مصرف هم یعنی اینکه مثلا هر ایرانی 1/4 کیلو جیره چای خشک مصرف می کند یا به عبارتی 616 فنجان چای در سال (1/7 فنجان در روز)

دومآ :
همانطور که می بینید نژاد ترک (ترکیه ، ازبکستان ، قزاقستان ف ترکمنستان و بخش هایی از ایران) حتی از انگلیس و مستعمراتش هم بیشتر چای می خورند . ترکیه با مصرف چای دو برابر ما ششمین تولید کننده بزرگ چای هم هست و 190 هزار تن از 3900 هزار تن چای تولیدی جهان را در سال تولید می کند .

سومآ:
انگلیسی ها از قدیم الایام بزرگترین مصرف کننده چای جهان بوده اند و علت خروج انها از دور در سالهای اخیر ، گرایش دیوانه وارشان به چای های گیاهی و طعمدار است .  روسها و لهستانی ها هم به  عنوان مخترعان سماور ورشو موقعیت سنتی خود ر ا در جدول حفظ کرده اند .

چهارمآ :
دلم برای بقیه انسانها می سوزد . اگر قرار باشد آدم هر دو روز فقط یک فنجان چای بنوشد دیگر نمی دانم به چه امیدی باید زندگی کند ...


علی و داستایوسکی


"علی" با خدای داستان نویسی در سیبری چه کرد؟




http://s1.picofile.com/file/6853875250/dostoevsky.jpg


فیودور میخاییلوویچ داستایوسکی ( متولد 1821 تا 1881 میلادی) نویسندهٔ مشهور و تاثیرگذار اهل روسیه بود و به عنوان مبنا و مانیفست سورئالیست‌ها همواره مورد توجه ادیبان بوده و یکی از خدایان داستان نویسی است که همواره در ادبیات جهان به آن اشاره شده است، داستایوسکی   آثارش مملو از مضامینی ساده پیرامون زندگی مردم، مصائب شان و روان شان است. آثاری که شاید میان آنها جنایت و مکافات، برادران کارامازوف، جن زدگان و ابله برای ایرانی ها، نام آشناتر باشد.

او که یک ارتشی بود و از ارتش روسیه کناره گیری کرده بود، در سال ۱۸۴۹ توسط پلیس مخفی به جرم براندازی دستگیر شد. دادگاه نظامی برای او تقاضای حکم اعدام کرد که در ۱۹ دسامبر مشمول تخفیف شد و به چهار سال زندان و سپس خدمت در لباس سرباز ساده تغییر یافت. در زمان تبعید و زندان حملات صرع که تا پایان عمر گرفتار آن بود بر او عارض گشت. در ۱۵ فوریه ۱۸۵۴ از زندان بیرون آمد تا دورهٔ بعدی مجازاتش را در لباس سرباز عادی طی کند. به عنوان مأمور خدمت در گردان هفتم پیاده نظام سیبری به سمیپالاتینسک اعزام شد. آن گونه که در کتاب زندگی و آثار داستایوسکی نوشته لئونید گروسمن آمده، در این دوران او در زندان اومسک با تبعیدیان لزگی، چچن و تاتارهای مقیم داغستان قفقاز برخورد کرد.

داستایوسکی  در میان دسته تبعیدیان با جوانی به نام «علی» آشنا می شود؛ جوانی با قلبی مهربان و چهره ای گشاده و زیبا که در کنار زندان داستایوسکی زندانی بود. داستایوسکی در این باره می نویسد: «دیدار من با او یکی از زیباترین ملاقات های تمام دوران زندگی ام بود. "علی" موجودی استثنایی با منشی چنان شگفت آور بود که هیچ پندار زشتی نمی توانست در طبیعت او راه یابد.» و این شخصیت در قالب قهرمانان اخلاقی که آن همه مورد علاقه داستایوسکی بودند چنان مورد تجلیل قرار گرفت که در نوشتارهای این داستان نویس روس لااقل کم نظیر است.

این مسلمان که برای مسیحیت و حضرت عیسی نیز احترام بالایی قائل است، شخصیتی شبیه به دیگر قهرمانان داستان های او دارد و آن مردانی است بی باک و تزلزل ناپذیر که با خشم به اوضاع می نگرند و این خشم قطعاً با توجه به سانسوری که در دوران تزار حاکم بود بی جهت نمی توانست باشد. داستایوسکی در جای دیگر درباره او می نویسد: «این مسلمان ظریف اندیش، برای خشنودی دوست تازه خود، به ستایش از ایمان مذهبی او بر میخیزد و اظهار می دارد: عیسی پیامبر مقدسی است.»  

داستایوسکی در بهار 1859 استعفایش از ارتش پذیرفته شد و توانست به نزدیکی مسکو نقل مکان کند، عرض‌حالی برای الکساندر دوّم فرستاد و بدین طریق اجازه یافت به پترزبورگ برود اما نمی تواند مسلمانی به نام «علی» را به فراموشی بسپارد و آیینی که او را چنین کرده بود، مورد توجه قرار ندهد. اینچنین بود که در این زمان او در نامه ای از برادرش تقاضا می کند تا آثاری از مورخان اروپایی، نوشته هایی از اقتصاددانان، کشیشیان، آثار هگل و کانت و کتبی با محتوای فیزیک و روانشناسی و البته یک جلد "قرآن" برایش بفرستد. آری، هم زندان بودن داستایوسکی با یک «علی» او را چنان کرد که قرآن بخواند و این اثری است که باید رفتار یک شیعه داشته باشد؛ باشد که ما نیز چنین باشیم.