همشهری جوان

وبلاگی متفاوت برای جوانان

همشهری جوان

وبلاگی متفاوت برای جوانان

نفر به نفر بازیکنان استقلال در دربی 71


نفر به نفر بازیکنان استقلال در دربی 71

استقلال 2 - 0 پرسپولیس
مجتبی جباری: این گل را به همسرم تقدیم می‌کنم/ در فوتبال نباید خیلی زور زد/ هر چه به من گذشت قسمت بود و ناراضی نیستم/ قبلا وقتی بازی می‌کردم عذاب می‌کشیدم/ مثل زیدان دیگر پیدا نمی‌شود


استقلال شهرآورد بزرگ ایران را برد. آنچه این استقلال را از تیمی که مقابل تراکتور دیدیم متمایز می کرد بازی با برنامه در نیمه خودی به خصوص در خط دفاعی بود که باعث شده بود تا پرسپولیس را وارد تله کند. با هم نگاهی داریم به عملکرد نفر به نفر یاران مظلومی:


مهدی رحمتی:

یکی دوباری روی برخی حرکات مردد نشان داد اما در مجموع ثابت کرد یک سنگربان مطمئن تا چه اندازه می تواند خیال یک تیم را راحت کند. روی پنالتی هم نوری هم خوب شیرجه زد وبا آن شیرجه بعید بود توپ حتی اگر به چارچوب زده می شد به تور برسد.
خسرو حیدری(8) :کم تر از همیشه نفوذ کرد زیرا باید در دفاع می ماند واین بار در بال راست به کار گرفته نشده بود. او با ایستایی اش کاظمیان را بی اثر وسپس تعویض کرد.
حنیف عمران زاده:

محکم واستوار در دفاع. در بازیسازی اما هنوز با مشکلاتی روبروست. فضای هوایی مقابل دروازه استقلال با حضور او امن امن بود.
پژمان منتظری:

 روی یک صحنه پنالتی داد ویک بار هم بدجوری کریمی او را جا گذاشت اما در مجموع بازگشتش به دفاع استقلال آرامش داده بود.
میثم حسینی:

کمبود تجربه ونبود اعتماد به نفس کافی در ابتدای بازی از او یک مهره نچسب در ترکیب استقلال ساخته بود اما رفته رفته خود را با شرایط وفق داد ونمره قبولی گرفت.
کیانوش رحمتی:

 گپ های میانه میدان استقلال را پوشانده بود اما در طراحی حملات وآنجایی که پا به توپ می شد کارآیی را که در دفاع دارد نداشت. او اگر سریعتر تصمیم گیری کند بهتر هم خواهد شد.
آندرانیک تیموریان:

در میانه میدان به هیچکس باج نداد. با وجود او بود که جباری با خیال آسوده توپ های دریافتی را تقسیم می کرد. اندو کمی مصدوم نشان می داد ولی خیال مظلومی را راحت کرده بود.
میلاد میداوودی:

 در حسرت گلزنی سوخت. او خوب دوید وخوب پا به توپ شد وشوت زد اما بدشانس بود که نامش به عنوان گلزن دربی به ثبت نرسید. میداوودی هم در پاس دادن دقت لازم را ندارد.


http://img.irna.ir/1390/13900625/1010144/N1010144-1743373.jpg

مجتبی جباری:

امپراتور لشکر آبی پوش. پاس هایش بی نظیر است واین بار هم پاس گل داد وهم گل زد. جباری اگر مصدوم نباشد بلای جان هر حریفی است.
جاسم کرار:نمایی از روزهاای خوبش را به رخ کشید. مدافعان وخط میانی حریف را بارها آزار داد. او اگر در ترکیب استقلال جابیافتد هنوز هم تاثیرگذارتر خواهد بود. فرضیه برتری او یا کریمی آیا حل شد؟
فرهاد مجیدی:

 بازهم قیصر استقلال گلزن دربی بود. او در نیمه دوم کمتر به چشم آمد اما در مجموع همانی بود که انتظار می رفت.
آرش برهانی:

 کم بازی کرد اما همان لحظات کم هم برای او بس بود.آرش می تواند به ترکیب استقلال برگردد.
محسن یوسفی:

 بعد از مدتها که به میدان آمد نشان داد از انگیزه بالایی برخوردار است. حرکتش از جناحی که پاشنه آشیل سرخ ها(جناح چپ) پایه گذار گل دوم شد.
امیرآبادی:

 در آن دقایق اندک کار خاصی انجام نداد.


مهدی رحمتی، حنیف عمران زاده، میثم حسینی، کیانوش رحمتی، پژمان منتظری، خسرو حیدری، مجتبی جباری، آندرانیک تیموریان، میلاد میداودی(76- آرش برهانی)، جاسم کرار و فرهاد مجیدی(79- محسن یوسفی)


پایان خوش


هیچ کس نمی‏ تواند بازگردد و شروعی جدید را رقم بزند

اما هر کسی می‏تواند شروع کند و پایانی خوش را بسازد





«Tamam shud» (تمام شد)...

  گروه 30 نفره برای رمزگشایی از یکی از اشعار خیام در استرالیا



پلیس همچنان به دنبال سرنخ مرگ مَرد سامرتون :



شش ماه پس از کشف جسد این مرد، کارآگاهان تکه کاغذ کوچکی را در یک جیب مخفی در لباس‌های وی پیدا کردند. در آن کاغذ با حروف انگلیسی یک واژه فارسی ‌نوشته شده بود: «Tamam shud» (تمام شد) ...



در یک شب گرم تابستانی در سال 1948 شاهدان عینی مرد خوشپوشی را دیدند که در ساحل سامرتون در نزدیکی شهر آدلاید استرالیا نشسته بود. این مرد تا ساعت 6:30 صبح روز بعد از جای خود تکان نخورد. وقتی پلیس به سراغش رفت، دریافت که او مرده است.
 

 کالبدشکافی نشان می‌داد که اندام‌های این مرد در اثر مسمومیت تخریب شده، اما هیچ ماده خارجی در بدنش پیدا نشد. او هیچ مدرک شناسایی همراهش نداشت و اثر انگشت و سوابق دندانپزشکی نیز به هیچ نتیجه‌ای نرسید. لباس‌های او هم هیچ مارکی نداشت و برای چنان هوای معتدلی بیش از حد گرم بود. همه اینها نشان می‌داد که این مرد احتمالا یک غریبه است.
 

به این ترتیب افسانه مرد سامرتون متولد شد. این پرونده یکی از مرموزترین پرونده‌های حل نشده مرگ در تاریخ استرالیا به شمار می‌رود. تا به امروز هنوز هویت این فرد شناسایی نشده است. اما چیزی که این پرونده را مرموزتر می‌کند، نوشته رمزی‌ای است که این فرد از خود بر جای گذاشته است.
 

شش ماه پس از کشف جسد این مرد، کارآگاهان تکه کاغذ کوچکی را در یک جیب مخفی در لباس‌های وی پیدا کردند. در آن کاغذ با حروف انگلیسی یک واژه فارسی ‌نوشته شده بود: «Tamam shud» (تمام شد). وقتی کارآگاهان این یافته را اعلام کردند، سرنخ جدیدی پیدا شد. شخصی که آن شب خودروی خود را در نزدیکی ساحل سامرتون پارک کرده بود، گزارش کرد که نسخه‌ای از کتاب شعر رباعیات عمر خیام را در ماشینش پیدا کرده است. بخشی از صفحه آخر کتاب پاره شده بود که با کاغذ پیدا شده در لباس مرد سامرتون کاملا مطابقت داشت. در پشت کتاب و با خطی ناخوانا، نوشته‌ای به رمز وجود داشت. تمام سرنخ‌های دیگری که توسط پلیس دنبال می‌شد، به بن‌بست رسید و بنابراین، این رمز حل نشده تنها سرنخی است که ممکن است بتواند به کشف هویت مرد سامرتون کمک کند.
 

درک ابوت از دانشگاه آدلاید شخصی است که آخرین تلاش‌ها را برای حل کردن این معما انجام داده است. رویکرد اصلی او استفاده از نرم‌افزاری است که در اصل برای شناسایی نویسنده این نوشته، طراحی شده است. او می‌گوید: «هدف من شکستن رمز نیست. هدفم این است که یک گام به عقب بازگردم و با استفاده از روش‌های آماری، روش‌های رمزنگاری را که رمز «تمام شد» قطعا بر اساس آنها نوشته نشده است حذف کنم.»
 

او از روش «تحلیل فراوانی» استفاده می‌کند؛ روشی که شامل شمارش تعداد دفعات استفاده از هر حرف است و می‌توان ردی مبنی بر استفاده از یک روش مشخص رمزنگاری را آشکار کند. اگرچه کوتاه بودن رمز درصد اطمینان را پایین می‌آورد، اما ابوت و گروهش موفق شده‌اند که 20 روش مختلف رمزنگاری را کنار بگذارند.
 

ابوت همچنین ادعا می‌کند که این نوشته مطمئنا چیزی بیش از یک نوشته نامفهوم است. گروه او از 30 فرد مختلف خواست تا به صورت تصادفی تعدادی حرف را روی کاغذ بنویسند و سپس این نوشته‌ها را با رمز «تمام شد» مقایسه کرد. به گفته او، آمارشناسی این حروف نشان می‌دهد که رمز مذکور ساختار و محتوای اطلاعاتی دارد.
 

نظریه فعلی ابوت این است که این رمز از حروف اول کلماتی در زبان انگلیسی ساخته شده است. گروه وی با جست‌‌وجوی الگوهای کلمات در کتاب‌های الکترونیک، به دنبال مفاهیم و واژگان متداولی هستند که ممکن است در این پیغام پنهان شده باشند. آنها امیدوارند که هرچه زودتر تحقیقات شان به ثمر برسد.
 

البته ابوت می‌گوید که راه سریع‌تر برای کشف هویت مرد سامرتون، نبش قبر وی و انجام آزمایش DNA روی استخوان‌های اوست. او می‌گوید: «با استفاده از ایزوتوپ‌های استخوان‌های او، ما می‌توانیم بفهمیم که در چه سرزمینی متولد شده؛ موضوعی که کمک زیادی به ما خواهد کرد.» اما تا زمانی که او بتواند پلیس را قانع کند تا این پرونده را دوباره به جریان بیندازد، رمز «تمام شد» تنها چیزی است که برای حل این معمای دیرپا در اختیار محققان است.


شاملو بودن



من خویشاوند هر انسانی هستم که خنجری در آستین پنهان نمی‌کند.
نه ابرو درهم می‌کشد نه لبخندش ترفند تجاوز به حق نان و سایه‌بان دیگران است.
من یک لر ِ بلوچ ِ کردِ فارسم، یک فارس‌زبان ترک، یک افریقایی اروپایی استرالیایی امریکایی ِ آسیایی‌ام، یک سیاه‌پوستِ زردپوستِ سرخ‌پوستِ سفیدم که نه تنها با خودم و دیگران کمترین مشکلی ندارم بلکه بدون حضور دیگران وحشت مرگ را زیر پوستم احساس می‌کنم. من انسانی هستم میان انسان‌های دیگر بر سیارهٔ مقدس زمین، که بدون حضور دیگران معنایی ندارم. ترجیح می‌دهم شعر شیپور باشد، نه لالایی.


درخشش کاذب

درخشش کاذب



یک روز صبح به همراه یکی از دوستان آرژانتینی ام در بیابان " موجاوه " قدم می زدیم که چیزی را دیدیم که در افق می درخشید . هرچند مقصود ما رفتن به یک " دره " بود ، برای دیدن آنچه آن درخشش را از خود باز می تاباند ، مسیر خود را تغییر دادیم .
تقریباً یک ساعت در زیر خورشیدی که مدام گرم تر می شد راه رفتیم و تنها هنگامی که به آن رسیدیم توانستیم کشف کنیم که چیست . یک بطری نوشابه خالی بود و غبار صحرایی در درونش متبلور شده بود .
از آن جا که بیابان بسیار گرم تر از یک ساعت قبل شده بود ، تصمیم گرفتیم دیگر به سمت " دره " نرویم . به هنگام بازگشت فکر کردم چند بار به خاطر درخشش کاذب راهی دیگر ، از پیمودن راه خود باز مانده ایم ؟ اما باز فکر کردم ، درسته که به هدفمون نرسیدیم ولی اگر به سمت آن بطری نمی رفتیم چطور می فهمیدیم فقط درخششی کاذب است ؟

هر شکست لااقل این فایده را دارد ، که انسان یکی از راه هایی که به شکست منتهی می شود را می شناسد .

بابا آب داد


یه عده رو به خاطر آب بازی دستگیر می کنن ،

یه عده رو به خاطر اعتراض به کم آبی دریاچه شون ! ...
یه عده بی خیال نشستن دریاچه خشک شدشون رو نظاره می کنن !!

این است سهم ما از آن آبی ، که قرار بود مجانی شود ...




لباس های پایـــــــیزی



وقــــت خــــریدن لباس های پایـــــــیزی دقــــــــت کنید:





لباس هایی با جیـــب های بزرگ به اندازه ی دو دســـت !


شایــــد هــــمین پاییـــــــز عاشــــــــق شــــــــدید




درد


دردیک پنجره راپنجره هامی فهمند،

معنی کورشدن راگره هامی فهمند
سخت بالا بروی، ساده بیایی پایین،
قصه تلخ مراسرسره ها می فهمند


.

 

دلخوشی و دلتنگی


واسه دلخوش کردن هیچ کس چیزی نگویید که بعدها دلیل دلتنگی اش شود ...




بی ربط نوشت



کسی که به وقت یاری رهبرش در خواب باشد با سیلی دشمنش بیدار می شود


آن که با عصای موسی ایمان می آورد با گوساله سامری کافر می شود





یک عاشقانه آرام

یک عاشقانه آرام



 مگذار که عشق ، به عادتِ دوست داشتن تبدیل شود ! 

مگذار که حتی آب دادنِ گلهای باغچه ، به عادتِ آب دادنِ گلهای باغچه بدل شود ! 
عشق ، عادت به دوست داشتن و سخت دوست داشتنِ دیگری نیست ، 
پیوسته نو کردنِ خواستنی ست که خود پیوسته ، خواهانِ نو شدن است و دیگرگون شدن. 
تازگی ، ذاتِ عشق است و طراوت ، بافتِ عشق . چگونه می شود تازگی و طراوت را از 
عشق گرفت و عشق همچنان عشق بماند ؟ 
عشق، تن به فراموشی نمی سپارد ، مگر یک بار برای همیشه . 
جامِ بلور ، تنها یک بار می شکند . میتوان شکسته اش را ، تکه هایش را ، نگه 
داشت . 
اما شکسته های جام ،آن تکه های تیزِ برَنده ، دیگر جام نیست . 
احتیاط باید کرد . همه چیز کهنه میشود و اگر کمی کوتاهی کنیم ، عشق نیز . 
بهانه ها جای حسِ عاشقانه را خوب می گیرند.......... 


*متنی از کتاب "یک عاشقانه آرام" اثر نادر ابراهیمی* 

جنگ امروز ما



جنگ امروز ما، جنگ با عراق و اسرائیل نیست؛ جنگ ما، جنگ با عربستان و شیوخ خلیج فارس نیست؛ جنگ ما، جنگ با مصر و اردن و مراکش نیست؛ جنگ ما، جنگ با ابرقدرتهاى شرق و غرب نیست؛ جنگ ما، جنگ مکتب ماست علیه تمامى ظلم و جور؛ جنگ ما جنگ اسلام است علیه تمامى نابرابریهاى دنیاى سرمایه دارى و کمونیزم؛ جنگ ما جنگ پابرهنگى علیه خوشگذرانیهاى مرفهین و حاکمان بى ‏درد کشورهاى اسلامى است. این جنگ سلاح نمى‏ شناسد، این جنگ محصور در مرز و بوم نیست، این جنگ، خانه و کاشانه و شکست و تلخى کمبود و فقر و گرسنگى نمى‏داند. این جنگ، جنگ اعتقاد است، جنگ ارزشهاى اعتقادى- انقلابى علیه دنیاى کثیف زور و پول و خوشگذرانى است._جنگ ما، جنگ قداست، عزّت و شرف و استقامت علیه نامردمیهاست


صحیفه امام، ج‏21، ص: 68 و 69



معمر قذافی ساقط شد

معمرقذافی ساقط شد


   من بزرگ حکمای عرب و شاه شاهان قاره آفریقا و امیرالمومنان مسلمانان جهان هستم مقام من اجازه نمی‌دهد در سطح شما باشم.


بعد از 3 ماه جنگ انقلابیون لیبی پیروز شدند تا قذافی را از پای دربیاورند



حاج منصور ارضی: هرکس مشایی را بکشد پولش را می‌دهم


حاج منصور ارضی:

هرکس مشایی را بکشد پولش را می‌دهم



من یکی که هاج و واج موندم اخه به اینها هم میگن مداح اهل بیت !! میگن حزب اللهی .. به خدا اینها هوا ورشون داشته .. هر چی دلشون میخواد تو مراسماتی که اصلا جای اینجور مسائل نیست فحاشی میکنن که واقعا خجالت آوره .. یکی نیست بگه آخه به شما ها چه ربطی داره دخالت می کنین اگر هم ربطی داره چرا تو این مراسم و تو این شبها .. شاًن و منزلت خودتون رو که نگه نمی دارین حداقل شاًن و منزلت این شب ها رو نگه دارین ... به خدا خجالت آوره

یکی هم نیست بگه آخه برادر من شما امام امتی فتوا میدی ..شما فقیهیی که فتوا میدی

دادن حکم ارتداد مگه الکی که هر کسی بخواد حرفش رو بزنه .. حالا الومدیم یکی هم اومد کشت اونوقت چه جوابی داری بدی .. مگه هر کی پول داره میتونه هر کار که خواست بکنه

من یکی که بالکل حالم گرفته شد .. یکی هم پیدا نمیشه به اینها بگه آخه شما رو سننه .. از هر تریبونی که در اختیارتون قرار میگیره خواهش می کنم برای مقاصد خودتون استفاده نکنین آقای

حـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــاج منصور ارضی





شب گذشته مصادف با شب قدر (نوزدهم ماه رمضان) که اغلب مردم مومن برای برگزاری احیا به مراسم مختلف می‌روند، منصور ارضی در مسجد ارک تهران در برابر هزاران نفر قسم جلاله یاد کرد که هرکس مشایی را بکشد پولش را می‌دهد.


در شبی که ملائکه خداوند رحمت را برای بندگان می‌آورند و تقدیر انسان‌ها رقم می‌خورد، مردمی ک در مسجد ارک تهران حاضر بودند به مدت ۳۰ دقیقه شنونده فحاشی‌های یک مداح بودند. 

پیش از این منصور ارضی در شب‌های گذشته مطالب دیگری را بر زبان آورده بود، وی هر سال برای شب‌های قدر که تعداد زیادی از مردم حضور پیدا می‌کنند صحبت‌هایی آماده می‌کند و شبهه ذهنی خود به عنوان چالشی در برابر نظام قرار می‌دهد. 





متن زیر صحبت‌های این مداح در دو شب گذشته است متن زیر به صورت کامل و بدون کوچک‌ترین تغییری پیاده شده است: (نا‌مفهومی برخی از مطالب زیر به دلیل نوع سخنرانی منصور ارضی می‌باشد- پیشاپیش به دلیل انتشار برخی فحاشی‌ها از خوانندگان محترم عذرخواهی می‌شود

همان کاری که شاه انجام داد این‌ها هم می‌خواهند انجام دهند، پول جمع می‌کنند برای مقاصد خودشان؛ این‌ها دارند برای دوسال دیگر برای ریاست جمهوری کار می‌کنند، تا رای اراذل و اوباش را جمع کنند و این آرزو را به گور می‌برند. 

ببنید چقدر پول خرج می‌کنند، خوف ندارند، ما به این آقا می‌گوییم با رئیسشون هم زیاد حرف زدیم، یعنی رئیس‌جمهور، می‌گیم این همه عمران و آبادی به قول شما انجام شده، اما یک‌صدم 
' چرا آقا می‌گه مفسدان اقتصادی، به چه کسانی باید صحبت کنه، سیبیل در رفته و فلان و... حالا اومدن، اقتصاد‌دانا اومدن، نشستن نظر دادن این گفت اون گفت، آقا فرمود کارای خوبی داره می‌شه ولی بدانید تورم از بین نرفته گرانی از بین نرفته... رو فرهنگ کار نشده، برای مردم هم بگین چیکار کردین، بگین مردم بدونن، مردم با گرانی ساختند باز هم می‌سازند، اما با بی‌دینی نمی‌سازند، امان از خشم مردم، یهو می‌بینی از همه طرف می‌زنن خوب و بد رو می‌کشن!!! ' 
این عمران و آبادی برای دین ما کار می‌کردی، نه دم از عدالت بزنی، عدالت در مال که نیست، یک صدم این کار را اگر برای دین مردم کار کرده بودی، حتی لایحه‌ها را نمایندگان مجلس ثبت کردند، تعدیل کردند به مقامات شورای نگهبان دادند همه چی آماده، نکردی! این انحراف می‌شه، صد در صد انحرافه، نتیجه‌اش چی می‌شه، این می‌شود که دشمنان در داخل به ریش حزب الله می‌خندند، درست‌‌ همان حرفی که وزیر ارشاد و دیگران انجام داد که باید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی لازم نیست‌‌ همان وزارت فرهنگ زمان طاغوت باشه!! 
ما باید هنرپیشه‌ها را رو بیاریم، یا مثلا گفتن اگر این لایحه اعلام نشه ما خودمان اقدام می‌کنیم، که باید عید فطر چند روز تعطیل بشه، خوب برای چی؟! این همه ما تعطیلی داریم، اگر مردین که فکر نکنم، بیایید عیدالله الاکبر یعنی عید غدیر را پیداه کنید، و نماینده‌ها باید دقت کنند، نکنند حرام بخورند و به این موضوع رای بدهند! ما اینطوری می‌بینیم فردا داد زدیم نگید چرا گفتید‌ها! در تببین دین و رساندن به مردم نباید هراس داشته باشیم... 
ما اعلام می‌کنیم انتقاد می‌کنیم نامه می‌زنیم، طومار می‌نویسیم، مودبانه!!! 
چون قبول داریم، نکنه فردا بگی نگفتم، یا اشتبا‌ها این بیماری هم الان افتاده توی دلشان، این [حضور در مسجد ارک] فرهنگ اصیله، این فرهنگ شب زنده‌داری اصیله، نه یک شب، داره انجام می‌شه... 
در برابر یک سری از اوباش هم هستند که دور می‌زنند و کاسبی یه عده را به جونشون می‌خرن، یه پولی در بیارن برای امرار معاش گناهشون... 
ما باید از خدا بترسیم، ترسی نباید داشته باشیم، آقایون جوونا باید لیله‌القدرت اینجوری باشه که دشمن خوارجی را بشناسی، این‌ها می‌گن اگر عدالت از این مملکت بره نابوده، نه این حرفا نیست، ولایت هست، داریم که از اهل بیت دستور بگیرید، بقیه حالا رئیس‌جمهوره، رئیس مجلسه، رئیس دیگه اس اگر با ولایت خوند باید قبول کنی، بی‌ولایت قبول نمی‌کنیم، حرف اینه، امشب ولایت کلیه علویه با کشته شدن خودش، دشمن را به تو نشون داد، نه خوارج اون وقت، نه... اون‌ها برای ما مثالی هستند که الان کیا هستند، با لباس دین، با تهجد با قیافه دینی، میان و می‌گن این دین دیگه به درد نمی‌خوره!! 
نتیجه‌اش چی می‌شه، این می‌شه که سرگرم می‌کنند یه اتفاقی می‌افته، می‌گه تو بگو حجاب اینجوریه ماست‌مالیش کن، یه عده علما داد و فریاد می‌کنند، سر این‌ها گرم که شد کارخونه خوزستان را که چند میلیارد پولشه به یکی از فامیلاشون می‌دن!!! از این‌ور یک میلیارد دلار می‌دن به یه بانکی که اون بانک کارشو انجام می‌ده!!! بعدم می‌گن مفسدان اقتصادی... 
چرا آقا می‌گه مفسدان اقتصادی، به چه کسانی باید صحبت کنه، سیبیل در رفته و فلان و... حالا اومدن، اقتصاد‌دانا اومدن، نشستن نظر دادن این گفت اون گفت، آقا فرمود کارای خوبی داره می‌شه ولی بدانید تورم از بین نرفته گرانی از بین نرفته... رو فرهنگ کار نشده، برای مردم هم بگین چیکار کردین، بگین مردم بدونن، مردم با گرانی ساختند باز هم می‌سازند، اما با بی‌دینی نمی‌سازند، امان از خشم مردم، یهو می‌بینی از همه طرف می‌زنن خوب و بد رو می‌کشن!!! 
این خطرناکه، دشمن بیرونی هم همین کارو می‌کنه، خدا به حق اون علی که خیلی دوستش داری این خوارج را به مردم نشون بده! اینطوری دعا کن، وگرنه 
' تو هم می‌دونی که اخلاق منو، فعلاً قایمش کردن، پیداش کنن بچه‌ها می‌کشنش!!! فعلا تو هزاران حصار قرار گرفته این یهودی امت!!! گفتمم هر کی بکشتش پولشو من می‌دم!!! ' 
به موقعش بارون می‌اد... 
اثرش چی می‌شه توی جامعه؟! ببین این فاحشه‌ها، زناکارا، حرامیان در مرز‌ها و اینا ببین چی جوری می‌پیچن به هم صبرکن ببین چه‌جوری به چه‌کنم چه‌کنم می‌افتن، تو صبر کردی، اینا ترس نداره، یارو فاحشه است قیافه‌اش هم نشون می‌ده، اما اونی که درلباس دین رفته در لباس امام زمان دوست رفته بعد میاد یهو یه حرفی می‌زنه معلوم می‌شه این نابکاره!! 
تو هم می‌دونی که اخلاق منو، فعلاً قایمش کردن، پیداش کنن بچه‌ها می‌کشنش!!! فعلا تو هزاران حصار قرار گرفته این یهودی امت!!! گفتمم هر کی بکشتش پولشو من می‌دم!!! خداشاهده نه اینکه حالا مثلا بگم... چون اینا خطرناکن، اینا بیان روی کار نمی‌دونی با دین جوونا چه کار می‌کنن، ببین فحشا، منکرات، اینترنت همه هست اما مردم اومدن برای امیرالمومنین گریه کنن... چند میلیون العفو گو داریم، این کمر دشمن را می‌شکنه... 
باید بترسی، از چی؟! از خوارجی که در پوشش‌های مختلف هستن... و گرنه آمریکا و اینا کاری نمی‌تونن بکنن... داخل ما که دارن کف می‌زنن، برای یه روزنامه شش تا رادیو فریاد می‌زنه که این روزنامه با ماست، همین روزنامه ایران!!! رادیو هلند، رادیو اسرائیل، رادیو فلان، همه فریاد زدن این روزنامه ایران با ماست، کمکش کنید، نمی‌دونن ما اگر هزارتا این روزنامه‌ها بیاد عاشورای ما هست، قرآن ما هست... 

اصلش اینه خوف داشته باش، نشستی اینجا می‌ای تو این هیات، ممکنه یهو یه جا دیگه بری، خواننده شو بردن، گویندشو بردن، خبرنگارشو بردن، ورزشکارشو بردن، شورای شهریشو بردن، برادر شهید رو بردن، بپا، بترس... 

این ت.خ.م ح.ر.و.م.ها هیچ‌کاری نمی‌تونن بکنن... 
از شهرداری منطقه هم خیلی ممنونیم، خیلی زحمت می‌کشن، خیلی به ما کمک کردن.. 
برخی از صحبت‌های منصور ارضی در شبهای گذشته نیز به شرح زیر است: 
- خدا این ملعون شریعتی را لعنت کنه 
- سایر قوا مثل سپاه و بسیج باید باید کار کنن، این گشت ثارالله خیلی چیز خوبی بود!!! 
- خدا این یهودی را لعنت کنه 
- این‌ها هیچ گ.ه.ی نمی‌توانند بخورند! 
- ای خدا این یهودی صفت را لعنت کن

شب قدر

لیــــــــــــلة القدر خیر من الف شهر


ایام نزول قرآن کریم و شبهای قدر ، شب دوستی ، شب محبت ، شب مغفرت و شب استجابت دعا دلهایمان را روانه ی کوفه کنیم و با بزرگ داشت شبهای قدر در ماتم اول مظلوم عالم ، سیل خون از دیدگان آلودیمان جاری کنیم تا مورد رحمت و مغفرت حق تعالی قرار گیریم . انشاء الله



 دراین شب ها، امام الشهدا ، بیماران ، گرفتاران ، حاجت مندان ، گذشتگانمان را فراموش نکنیم .


خدایا در این شبهای عزیز پرونده جرم ما را به مظلومیت اول مظلوم عالم نادیده گیر و از گناهانمان درگذر و توفیق شیعه واقعی مولا بودن را به ما عنایت فرما تا بتوانیم رضای تو و رضای امام زمانمان را فراهم نمائیم .



آمین یا رب العالمین

التماس دعا




امشب شب قدر است و من قدری ندارم               بحر دل آلوده ی خود بیقرارم

امشب شب قدر است و یک دنیا فقیرم          بیمارم و محتاج و در غفلت اسیرم

من آمدم با کوله بار ، بار زشتم                   تا رنگ زهرائی بگیرد سرنوشتم

ای کاش میمردم شب قدرت نبینم                       من باعث درد نگاری مهجبینم

چون نامه اعمال من بیند سحر گاه                      بر حالت آلوده من میکشد آه

امشب بیا و کار دل را چاره بنما                      مکتوب اعمال بدم را پاره بنما

رزق من امشب بهتر از صد سال گردد       گر یوسف زهرا ز من خوشحال گردد

گر او بخواهد بنده تو میشوم من                 گر او نخواهد راه غفلت میروم من

امشب بیا و آرزویم را روا کن                   او را به یاد ما ، تو مشغول دعا کن

با کوهی از حاجت به در گاهت نشستم             در لیلة القدر علی دل بر تو بستم





نظر


آن دیده که با مهر به سویم نگران بود

دیدی که نهانی نظرش با دگران بود



مشاهیر مجرد ایران


مشاهیر مجرد ایران


در تاریخ ایران چهره ها و نام های زیادی در عرصه های دینی، سیاسی، فرهنگی و علمی وجود دارند که با وجود اینکه نامشان در تاریخ ثبت شده، اما به علت عدم ازدواج، نسلشان منقطع و هیچ فرزند و نشانه ای از آنها به یادگار باقی نمانده است.
در تاریخ ایران چهره ها و نام های زیادی در عرصه های دینی، سیاسی، فرهنگی و علمی وجود دارند که با وجود اینکه نامشان در تاریخ ثبت شده، اما به علت عدم ازدواج، نسلشان منقطع و هیچ فرزند و نشانه ای از آنها به یادگار باقی نمانده است.


این بار به سراغ برخی از این چهره ها رفتیم و آنها را برای شما معرفی می کنیم


● سید جمال الدین اسدآبادی همدانی



سید جمال الدین اسدآبادی همدانی از بزرگترین مصلحان و بیدارگران در جهان اسلام است که بعد از گذشت نزدیک به ۱۱۵ سال از شهادت مظلومانه اش در گوشه زندان جور حکومت عثمانی، نامش زنده است و افکارش جاوید.

این مجاهد بزرگ در طول زندگی اش شاگردان بسیاری پروش داد ولی به دلیل عدم تشکیل خانواده و ازدواج نکردن، فرزند و یادگاری برجای نگذاشت . شهید مرتضی مطهری در مورد سید جمال الدین اسدآبادی چنین عنوان می کند: سید جمال هر کار ممکن را برای درمان درد های جامعه انجام داد. مانند مسافرت ها، تماس ها، سخنرانی ها، نشر کتاب ومجلات، تشکیل حزب و جمعیت و حتی ورود و خدمت در ارتش بهره جست. در عمر ۶۰ ساله خود(۱۳۱۴ ۱۲۵۴ ه. ق )ازدواج نکرد و تشکیل عائله نداد زیرا با وضع غیر ثابتی که داشت و هر زمانی در کشوری به سر می برد و گاهی در تحصن یا تبعید یا تحت نظر بود، نمی توانست مسئولیت تشکیل خانواده را برعهده بگیرد.

● سید ابوالقاسم انجوی شیرازی

سیدابوالقاسم انجوی شیرازی پژوهشگر و نویسنده معاصر در سال ۱۳۰۰ ش. در شیراز به دنیا آمد. تحصیلات مقدماتی خود را در مدارس علمیه تهران و مشهد آغاز کرد، سپس به تهران رفت و در دبیرستان دارایی تحصیلات خود را پی گرفت. او تا مقطع لیسانس ادامه تحصیل داد، سپس در سال ۱۳۲۹ به سوییس رفت و تحصیلات خود را در رشته علوم سیاسی و اجتماعی در ژنو تکمیل نمود. بعد از شهریور ۱۳۲۰ و سقوط رضا شاه، استاد انجوی به فعالیت های سیاسی روی آورد و از حدود سال ۱۳۲۲ نیز فعالیت های مطبوعاتی خود را آغاز کرد. استاد انجوی شیرازی از چهل سالگی به کار گردآوری اسناد و حفظ و نگهداری روایات و میراث فرهنگی مردم پرداخت. . استاد انجوی شیرازی در شهریور ۱۳۷۲، در تهران درگذشت و در گورستان ابن بابویه به خاک سپرده شد. وی هرگز ازدواج نکرد اما دوستان زیادی داشت. وی از آخرین دوستان صادق هدایت بود.

● میرزا ابوالحسن جلوه

حکیم الهی میرزا ابوالحسن جلوه یکی از دانشوران جهان تشیع است که در عصر قاجار چون ستاره ای فروزان در آسمان حکمت درخشید و با تلاشی ارزشمند و کوششی وافر مشعل حکمت را در این عصر روشن نگاهداشت . حکیم جلوه از لحاظ نسب به سلسله ای از سادات طباطبا انتساب دارد که از طریق پدر به امام حسن مجتبی علیه السلام و از طریق مادر به حضرت امام حسین علیه السلام می رسد و یکی از اجداد او سید بهاءالدین حیدر است که در قرن هفتم در زواره می زیست و زمانی که قوم وحشی مغول به این شهر یورش آوردند این سید وارسته چون شیر شجاع رهبری دفاع مردم این شهر در مقابل مهاجمان را عهده دار گردید و سرانجام به دست خونخواران مغول به شهادت رسید و در خانه اش دفن گردید و مرقدش اکنون زیارتگاه مردم می باشد. وی نیز همسری اختیار نکرد.

● فرخی یزدی

محمد فرخی یزدی شاعر مبارز معاصر در سال ۱۲۶۷ شمسی مصادف با ۱۳۰۶ه. ق در یزد چشم به جهان گشود و علوم مقدماتی را در آن شهر فرا گرفت. فرخی از همان کودکی رنج وسختی را حس کرد واز نزدیک سختی و رنج اطرافیان خود را دید و بر اثر این رنجها بود که روحیه انقلابی در وی پدیدار گردید و چون ذوق سرشاری به شعر داشت افکار انقلابی خود را به نظم کشید. فرخی در اوایل پیدایش مشروطیت و تشکیل حزب دموکرات ایران از دموکرات خواهان یزد گردید و در نتیجه سرودن اشعار انقلابی حاکم یزد دستور داد دهان او را با نخ و سوزن بدوزند و این نمونه ای از جناینکاریهای دوران استبداد بود. او به اتهام توهین به خانواده سلطنتی دستگیر شد و به زندان افتاد و سر انجام در ۲۵ مهرماه سال ۱۳۱۸ شمسی به دستور رضاشاه در زندان شهربانی به وسیله آمپول هوا کشته شد که از مدفنش نیز اطلاع دقیقی در دست نیست. فرخی نیز متاهل نبود و بدون فرزند از دنیا رفت.

● جهانگیر خان قشقایی

جهانگیرخان قشقایی در سال ۱۲۴۳ ه . ق. در خانواده ای تحصیل کرده به دنیا آمد. . او، فرزند محمد علی خان ایلخانی از بزرگ زادگان ایل قشقایی است. وی فقیه، فیلسوف و شاعر شیعی، و پدرش از خان های تیره ی دره شوری ایل قشقایی بود. تا چهل سالگی چون دیگر خان ها، اوقات خود را تفریح و تفرج و شکار گذرانید. (باستانی پاریزی، ص ۴۱۰) روزی گذرش به مدرسه ی چهارباغ افتاد و در ملاقات با درویشی، شوق تحصیل در دلش شعله کشید. او در علوم عقلی به جایی رسید که عالمان وقت به شاگردی اش مباهات می کردند. وی متخصص در علوم فلسفه، فقه، و اخلاق بود، و شعر نیز می سرایید. شاگردان او، فاضل تونی، سید حسن مشکان طبسی، شیخ اسدالله ایزد گشسب، فرصت الدوله شیرازی، ضیاءالدین دری، حاج آقا رحیم ارباب و جلال الدین همایی بودند. جهانگیر خان در اثر بیماری در اصفهان در گذشت و در تکیه ی ترک به خاک سپرده شد. آثار که از او به جای مانده، شرحی بر نهج البلاغه است. وی نیز ازدواج نکرد و همسری نداشت . آیت اللَّه جهانگیرخان در ۸۵ سالگی، رمضان سال ۱۳۲۸ ه . ق. در اصفهان فوت کرد.

● شیخ مرتضی طالقانی

شیخ عارف و زاهد مرتضی طالقانی در سال ۱۲۷۴ هجری قمری در قریه دیزان طالقان به دنیا آمد .

مرحوم علامه جعفری نزدشیخ مرتضی طالقانی مقداری درس معارف خوانده بودند و همچنین بخشی از فلسفه و عرفان را از ایشان آموخته بودند؛ در واقع استاد مسلّم علامه در عرفان عملی شیخ مرتضی طالقانی بوده است و از گفته های علامه جعفری (ره) استفاده می شود، تاثیر ایشان از شیخ مرتضی طالقانیقابل وصف نیست و هر وقت علامه از ایشان یاد می کردند اشک از چشمانشان جاری میشد.

یکی از ویژگی های این استاد، این بود که تا آخرین لحظات عمر، تنها زیست و ازدواج نکرد؛ گرچه او دارای فرزند جسمی نبود، اما شاگردان فراوانی در مکتب او پرورش یافتند که هر کدام از آنان به منزله فرزندان روحانی او هستند. این فقیه و عارف بزرگ، ۸۹ سالگی دیده از جهان فرو بست و در جوار قرب معبود آرام گرفت. او، زندگانی با سعادت گذراند و با سعادت از جهان رخت بربست.

به احتمال قوی مرجع عصر آیت الله العظمی آقا سید ابوالحسن اصفهانی بر جنازه اش نماز گزارد و در ایوان سوم از حجرات جنوب غربی صحن شریف علوی به خاک سپرده شد.

● حکیم هیدجی

مرحوم شیخ محمد حکیم هیدجی در زنجان زاده شدو شاگردان بسیاری در محضر وی به تحصسل غلوم دینی پرداختند . وی از علمای تهران بود که تا آخر عمر حجره ای در مدرسه منیریه متصل به قبر امامزاده سیدناصرالدین داشت، زمان ارتحال این عالم جامع در معقول و منقول را آخر ماه ربیع الاول سال ۱۳۴۹ه. ق مطابق تابستان ۱۳۱۴ه. ش نوشته اند.، شهید مرتضی مطهری سال فوتش را ۱۳۳۹ه. ق ( ۱۳۱۴ه. ش) می داند، جنازه اش را بر حسب وصیت او به قم حمل نمودند و بعد از اقامه نماز میت توسط آیة اللّه حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی در قبرستان بابلان واقع در شمال شرقی بارگاه حضرت معصومه دفن نمودند و بر مرقدش گنبدی نیز ساخته اند . وی ازدواج نکرده بود.

حکیم هیدجی از دوران طفولیت ذوق شعری داشت و در نوجوانی به سرودن اشعار فارسی و ترکی پرداخت.

● سهراب سپهری

سهراب سپهری شاعر و نقاش نام آشنای معاصر در ۱۵ مهر ماه ۱۳۰۷ در شهر کاشان به دنیا آمد. سپهری در سال ۱۳۵۷ به بیماری سرطان خون مبتلا شد و در سال ۱۳۵۸ برای درمان به انگلستان رفت، اما بیماری بسیار پیشرفت کرده بود و سرانجام در اول اردیبهشت ماه ۱۳۵۹، سهراب سپهری به ابدیت پیوست. وی در طول زندگی ۵۲ساله خود همسری اختیار نکرد.

● آخوند کاشی

عارف متأله ملا محمد کاشانی معروف به آخوند کاشی، در سال ۱۲۴۹ هـ . ق به دنیا آمد . بزرگترین استادش علامه نامدار، حکیم آقا محمد رضا قمشه ای بوده است . یکی دیگر از استادان وی، محدث متبحر، میرزا حسین نوری بود . مرحوم آخوند کاشانی دارای حالات معنوی و عرفانی بسیار عجیبی بوده و حکایات نقل شده از ایشان عموماً به حد تواتر رسیده است . وی معاصر و یا ر صمیمی حکیم جهانگیر خان قشقایی بوده و ارتباط قلبی خاصی با یکدیگر داشته و گویا هم بحث نیز بوده اند . بسیار ی از علما و مراجع بزرگ در زمره شاگردان مرحوم آخوند بوده و از خرمن علم و عرفان او توشه گرفته اند که از جمله آنها می توان به مرحوم حاج آقا رحیم ارباب، آیت الله بروجردی، آقا سید حسن قوچانی مشهور به آقا نجفی و شهید سید حسن مدرس اشاره کرد .

حالات عجیبه و حکایات عجیبه از او نقل شده و عموماً به حد تواتر رسیده، مدت ۸۴ سال تقریباً عمر نموده و در این مدت مجرد زیسته تا سرانجام در روز شنبه ۲۰ شعبان المعظم سال ۱۳۳۳ وفات یافته در تخت فولاد در جنب « لسان الارض » مدفون گردید . عبارت لوح قبر آن بزرگوار چنین است : « فقیر الحق اضعف خلق الله آخوند ملا محمد کاشانی » . مجرد زیستن آخوند کاشی و دوستش حکیم جهانگیر خان قشقایی اگر به علت نقص فنی بوده ایرادی وارد نیست، ولی اگر با اختیار ازدواج نکرده اند، کاری نه تنها در خور ستایش نمی باشد، که قابل ایراد هم هست، به خصوص از کسانی چون اینان از علمای دین و پیشوایان مسلمین.

● حکیم عباس دارابی

میرزا عباس شریف دارابی (زاده ۱۳۰۰ یا ۱۳۰۱ ق): او حکیم، فیلسوف، عارف و فرزند میرزا بابا بود. تحصیلات مقدماتی را در داراب نزد محمد نصیر آغاز کرد و برای تکمیل تحصیلات به شیراز رفت. پس از ناموفق بودن سفرش به عالیات عالیات برای تحصیل فقه و اصول و شرعیات (در راه گرفتار راهزنان شد) به شیراز بازگشت، و برای کسب علوم معقول به سبزوار نزد فیلسوف گرانقدرحاج ملا هادی سبزواری رفت و پس از اتمام دوره ی فراگیری اش به شیراز بازگشت و به تدریس علوم معقول و حکمت اسلامی پرداخت و در عرفان، از محضر عارف آن زمان میرزا ابوالقاسم سکوت کسب فیض کرد.

معروف ترین شاگردانش عبارتند از: ملا عبدالله زرقانی، میرزا محمد صادق سرو ستانی، شیخ محمد کاظم فیروزآبادی، سید آقا فیروزآبادی، ملا احمد دارابی، شیخ محمود پیشنماز مسجد گنج شیراز فرصت (شاعر)، سید علی کازرونی، شیخ احمد شیرازی و سید صدرا کوه پایه ای. حکیم دارابی ازدواج نکرد تا این که حدود ۷۵ سالگی در شیراز از دنیا رفت و در حافظیه به خاک سپرده شد.

● علی اکبر دهخدا

علی اکبر دهخدا از خبره ترین و فعال ترین استادان ادبیات فارسی در روزگار معاصر است که بزرگترین خدمت به زبان فارسی در این دوران را انجام داده. لغت نامه بزرگ دهخدا که در بیش از پنجاه جلد به چاپ رسیده است و شامل همه لغات زبان فارسی با معنای دقیق و اشعار و اطلاعاتی درباره آنهاست و کتاب امثال و حکم که شامل همه ضرب المثل ها و احادیث و حکمت ها در زبان فارسی است خود به تنهایی نشان دهنده دانش و شخصیت علمی استاد دهخدا هستند. دهخدا به غیر از زبان فارسی به زبانهای عربی و فرانسوی هم تسلط داشته و فرهنگ فرانسوی به فارسی او نیز هم اکنون در دست چاپ می باشد.

دهخدا علاوه بر این که دانشمند و محقق بزرگی بود مبارز جدی و کوشایی نیز در انقلاب مشروطه محسوب می شد. او مبارزه را نیز از راه نوشتن ادامه می داد و مطالب خود علیه رژیم مستبد قاجار را در روزنامه صور اسرافیل که از روزنامه های پرفروش و مطرح آن زمان بود چاپ می کرد.

علی اکبر دهخدا در حدود سال ۱۲۹۷ هـ. ق (۱۲۵۷ خورشیدی) در تهران متولد شد. اصلیت او قزوینی بود.

● سیدجلال الدین آشتیانی

علامه سید جلال الدین آشتیانی مفسر و فیلسوف و پرچمدار حکمت صدرایی در دوران معاصر و شارح بزرگ مکتب فلسفه اشراق و عرفان اصیل اسلامی، بی گمان یکی از شخصیت های استثنایی تاریخ و فرهنگ معاصر ایران زمین بود. نکته ای که درباره وی مورد اتفاق همگان است، این است که: علامه آشتیانی، انسانی متعالی و فیلسوفی والامقام در حد ملاصدرای زمان بود.

سید جلال الدین میری آشتیانی در سال ۱۳۰۴ خورشیدی در قصبه آشتیان از توابع سلطان آباد اراک در خانواده ای کاملاً متدین و مذهبی، چشم به جهان گشود. سید جلال الدین آشتیانی، پس از گذراندن بیماری طولانی و بر اثر کهولت سن در سن هشتاد سالگی در سوم فروردین ماه ۱۳۸۴ هجری شمسی دار فانی را وداع گفت. وی از بازماندگان حکمت صدرایی در ایران محسوب می شد که آثار منحصر به فردی را خلق کرده بود. وی سالها در خدمت امام خمینی شاگردی نموده و از دوستان صمیمی مرحوم سید مصطفی خمینی بوده است . غلامه آشتیانی نیز همسر و فرزند نداشت و تا ژایان عمر مجرد باقی ماند.

● میرزاده عشقی

میرزاده عشقی شاعر و روزنامه نگار معاصر نامش « سید محمد رضا » فرزند « حاج سید ابوالقاسم کردستانی » ودر تاریخ دوازدهم جمادی الآخر سال ۱۳۱۲ هجری وقمری مطابق ۱۲۷۲ خورشیدی وسال ۱۸۹۳ میلادی در شهر همدان متولد شده است و در ۱۲ تیر ۱۳۰۳ به دست عوامل رضاخان کشته شد .

عشقی اخلاقا آدمی خوش مشرب، نیکو خصال وبه مادیات بی اعتنا بود، زن وفرزندی نداشت، با کمکهای پدری، خانواده، یاران و آزادیخواهان وبالاخره از در آمد نمایش های خود گذران می کرد.

در آخرین کابینه نخست وزیری « مرحوم حسن پیرنیا، مشیرالدوله » از طرف وزارت کشور به ریاست شهرداری اصفهان انتخاب گردید ولی نپذیرفت.

● کلنل محمدتقی خان پسیان

کلنل محمدتقی خان پسیان ازنظامیان دوره قاجار و از مبارزان علیه استعمار در تاریخ معاصر است . محمد تقی پسیان نه تنها صاحب قلم و دارای قریحه هنری و ذوق ادبی بود بلکه نخستین هوانورد ایرانی است که در کشور آلمان ۳۳ بار به هوانوردی پرداخته و می خواست این هنر را در ایران به جوانان آموزش دهد. وی در سال ۱۲۷۰در تبریز متولد و در سال ۱۳۰۰ در قوچان کشته شد و قر وی در آرامگاه نادرشاه در مشهد قرار دارد .

باید اذعان کرد اگرچه کلنل ازدواج نکرد ولی به روایت اسناد روابط فعالی با خانمهای خارجی داشت. یکی از شواهد در مورد زمانیست که در آلمان زندگی می کرد با یک زن آلمانی بنام کنایر آشنا شد واو را بعنوان استاد موسیقی خود معرفی می کند و حتی تازمان قیام وحکومت خراسان نامه هایی بین او و خانم کنایر ردوبدل می شود.

● صادق هدایت

این نویسنده پوچگرا و نام آشنای ایرانی نیز هرگز ازدواج نکرد و درنهایت در سال ۱۳۳۱ دست به خودکشی زد . البته وی در دوران جوانی با دختری دوست بود به نام ترز . ترز همدم صمیمی هدایت در رنس، در زمان تحصیل هدایت در پاریس بوده است. پدر او در جنگ بین الملل اول در جبهة «مارینو» کشته شده بود و مادرش آرزو داشت دخترش با مرد دلخواه خود ازدواج کند و خوشبخت شود. صادق عاشق ترز بود ولی ترز خیانت کرد به خاطر همین صادق برای خودکشی خودش را در رودخانه ای که از زیر برج ایفل رد میشه انداخت .

یعنی اولین خودکشی صادق عشقی بوده . از انجایی که هدایت آدم فوق حساس و احساسی بوده نگاه بدی به جنس زن پیدا میکند که در داستان « زنی که مردش را گم کرد » کاملا مشهود است، داستان را با جمله ی از کتاب فوق زیبای ( این چنین گفت زرتشت ) «نیچه» با مضمون * به سراغ زنها که میروی تازیانه را فراموش مکن * شروع میکند. شاید یکی از دلایلی که هدایت تا آخر عمرش مجرد ماند و هیچوقت ازدواج نکرد همین نگاه باشد.



خانم : دوست داری


  دوست داری ... ؟

دوست داری شوهرت دستشو حلقه کنه دور کمرت بلندت کنه؟

دوست داری وقتی با دوستات میری بیرون دخترا تو رو بیشتر نگاه کنن؟
دوست داری تو استخر و عروسی بیشتر بهت خوش بگذره؟
دوست داری از لباس خریدن لذت ببری؟
دوست داری وقتی ازت عکس میگیرن ریلکس باشی؟
دوست داری ... ؟

پس ...

ادامه مطلب




ادامه مطلب ...

اصلاحات جدید لغت نامه ی آریانپور !

اصلاحات جدید لغت نامه ی آریانپور  !


Hairkul : آنکه روی شانه‌‌هایش مو دارد

Watergate : دروازه دولاب

Categorize : نوعی غذای شمالی که با برنج و گوشت گراز طبخ می‌‌شود
Velocity : (شهری که مردم آن از هر موقعیتی برای ولو شدن استفاده می‌‌کنند (شیراز
confuse : آنکه برق از **ونش می پرد
Macintosh : مهین تاج
San Antonio : به ترکی‌ ، شما آنتونیو هستید
Longtime : در حمام ، زمان پیچیدن لونگ را گویند
Long time no see : !دارم لونگ می‌‌پیچم ، نگاه نکن
Cambridge : شهری که تعداد پلهایش اندک است
UNESCO : یونس کجاست؟
Jesus : در اصفهان به بچه گویند که دست به چیز داغ نزند
Finland : سرزمینی که مردمانش مشکل گرفتگی بینی‌ دارند
Damn You All : دم همتون گرم
Savage Blog : ساوجبلاغ
Latino : لات بازی ممنوع
Godzilla : خدای استفاده کردن از مرورگر موزیلا


Fires rage in London


لندن در آتش خشم مردم


پنج روز از اعتراضات و قیام محرومین انگلیس علیه فقر و نابرابری‌های گسترده اجتماعی می‌گذرد اما دولت انگلیس نتوانسته است حتی با اعمال سرکوب این موج مردمی را متوقف کند

دیشب پنجمین شب اعتراض مردم انگلیس و قیام محرومین این کشور علیه فقر، سیاست‌های تبعیض نژادی و بیکاری گسترده بود. 

با وجود آنکه لندن به کمک استقرار هزاران نیروی پلیس بیشتر روز و شب آرامی را گذراند اما شهرهای لیورپول و منچستر همچنان شاهد اعتراضات گسترده مردمی بود.