خبرهای این چند روز اخیر از حمله نیروهای رژیم صهیونیستی به کشتی های حامل مواد غذایی که به نوار غزه فرستاده می شد باعث واکنش هایی از طرف مردم دنیا و سران بعضی کشورها شد که من هم به نوبه خودم برآن شدم این خبر رو از طریق وبلاگم اطلاع رسانی کنم .. هر کسی باید به نحوی این حمله وحشیانه رژیم صهیونیستی رو محکوم کنه..
به گزارش فارس به نقل از خبرگزاری فرانسه، در پی یورش صبح دیروز نیروی دریایی رژیم صهیونیستی به دستکم یکی از کشتیهای ناوگان آزادی چندین نفر از فعالان حقوق بشر در این کشتی زخمی شدند. این در حالی است که این کشتی دستکم صدها سرنشین داشته است.
تلویزیون جنبش حماس نیز تصاویری از
زخمیشدگان این تجاوز را منتشر کرد.
از سوی دیگر، شبکه خبری العالم
نیز اعلام کرد که درپی تجاوز رژیم صهیونیستی به کشتی "مرمرة " در ناوگان
آزادی دو نفر از فعالان حقوق بشر به شهادت رسیدند و 50 نفر دیگر زخمی شدند
با این وجود این کشتی همچنان به راه خود به سوی غزه ادامه میدهد.
بر
اساس این گزارش، صدها نظامی رژیم صهیونیستی بطور ناگهانی و همزمان به این
کشتی حمله کردند و به سوی سرنشینان این کشتی تیراندازی کردند.
العالم
در ادامه اعلام کرد که مقامات مسئول ارشد ترکیه یک نشست فوقالعاده درباره
نحوه واکنش به این تجاوز برگزار خواهند کرد.
خبرگزاری رویترز به نقل از
سیان ان ترکی اعلام کرد که در این تهاجم دو نفر از فعالان کشته و 30 نفر
زخمی شدند.
رژیم صهیونیستی از ژوئن سال 2007 نوار غزه را به محاصره
خود در آورده و از ورود مواد غذایی به این منطقه ممانعت بعمل می آورد. رژیم
صهیونیستی همچنین تهدید کرده بود که از ورود هرگونه کشتی حاوی کمکهای
مردمی به این منطقه ممانعت بعمل خواهد آورد.
ناوگان آزادی از سوی یک
ائتلاف بینالمللی شامل جنبش آزادی غزه، بنیاد کمکهای انسان دوستانه
ترکیه، کمپین اروپایی رفع محاصره غزه و چند مؤسسه و نهاد از مالزی، یونان و
ایرلند در آن شرکت دارند.
سخنگوی کابینه رژیم صهیونیستی حمله به ناوگان آزادی را اقدامی
قانونی و بر اساس قوانین بین المللی دانست. مارک رگیو در گفتگو با شبکه
تلویزیونی بی بی سی عربی اظهار داشت ، قانون بین المللی کاملا واضح و مشخص
است و بند " شصت و شش- الف " سند ومنشور سن مارینو اجازه اعمال محاصره
دریایی هر کشتی را می دهد کشتی که در جهت شکست محاصره تلاش می کند و این
همان موضع واضح نزد اسرائیل است و حتی در خصوص قانون بین المللی باید بگویم
اگر کشتی در داخل آب های بین المللی نیز باشد زمانی که به آن در حالت
محاصره هشدار داده می شود و امکان دور کردن آن از منطقه مد نظر وجود دارد
این موضوع و مسئله در قانون بین المللی برای همگان روشن است.
مجری
این شبکه از رگیو پرسید ، آیا این امر کشتن چند نفر انسان بیگناه را توجیه
می کند.؟ که وی پاسخ داد ، خوب است این موضوع روشن شود که شماری از نیروهای
پلیس اسرائیل وارد کشتی های شکست محاصره غزه شدند و هدف از این کار هدایت
کشتی ها به مراکز ایست و بازرسی اسرائیلی ها بوده است و به نظامیان
اسرائیلی سفارش شده بود که تا حد ممکن از خود خویشتنداری نشان بدهند و شما
در تصاویر دیدید که نظامیان ما به محض ورود به کشتی ها هدف سلاح های سرد
مانند چاقو ، ابزار تیز آهنی و بمب های مولوتوف قرار گرفتند و به این خشونت
ها واکنش نشان دادند.
سخنگوی کابینه رژیم صهیونیستی در پاسخ به
این سوال مجری که آیا منطقی است بگوییم سرنشینان کشتی توانستند به سلاح
نیروهای ویژه اسرائیلی دست یابند آقای رگیو.؟ که وی پاسخ داد ، از شانس بد
به نظر می رسد چنین اتفاقی رخ داده است و فعالان صلح مستقر در این ناوگان
توانستند به سلاح برخی از این نیروهای ویژه دست یابند و این امری تاسف بار
است. وی تائید کرد در چند ماه اخیر در روابط تل آویو و آنکارا تنش هایی
ایجاد شده است و روابط اسرائیل و ترکیه رو به سردی گراییده است معتقدم که
این امری تاسف بار است.
عکسهایی از این حمله به کشتی
طلبه سیرجانی دوباره برای مبارزه با مفاسد اقتصادی دست به کار شد.
مبارزه با پای پیاده
تهرانی ها که توی این چند روز گذرشان به مرقد امام خمینی (ره) و حرم حضرت عبدالعظیم (ع) افتاده بود با چهره ای نا آشنا روبرو می شدند که دورش همیشه شلوغ بود.طلبه ای که با حرارت و شور زیادی با اطرافیانش صحبت می کرد و از ادامه مسیر پیاده روی اعتراض آمیزش می گفت .
او یکی از معدود آدمهایی است که لقبش خیلی پررنگ تر از نامش در خبرها می آید
" طلبه سیرجانی " الان چهار سالی می شود که به نمادی در مبارزه با مفاسد اقتصادی و زمین خواری تبدیل شده است.اما کمتر کسی می داند نام این طلبه اهل سیرجان "علیرضا جهانشاهی " است .
نام طلبه 39 ساله سیرجانی چهارسال پیش بر سر زبانها افتاد . وقتی که در مبارزه با زمین خواری های کلان در شهر سیرجان ( که به قول امام جمعه آن شهر حتی پرندگان آسمان هم ازش خبر ندارند) جزوه های سه گانه فریاد عدالت را منتشر و طومار جمع کرد . به نمایندگان مجلس نامه نوشت . با رئیس وقت قوه قضائیه و رئیس بازرسی نهاد ریاست جمهوری دیدار کرد . دو بار به زندان افتاد و سال 87 پیاده روی انفرادی و اعتراض آمیزش را از سیرجان به تهران شروع کرد . در جریان این پیاده روی دستگیر شد و در دادگاه شیراز محکوم شد.
طلبه سیرجانی حالا دوباره پیاده روی هایش را از 27 اردیبهشت و از مسجد جمکران به سمت تهران شروع کرده و این بار جمع زیادی را در کنار خود می بینید . جمعی که می خواهند مسؤولی صدایشان را در مبارزه ب مفاسد اقتصادی بشنود ...
متاسفانه به دلیل عدم آگاهی مردم از معنی آرم پلیبوی (خرگوش پلیبوی) استفاده از محصولات و ارم این کمپانی در کشور ما رو به افزایش است.
استفاده از محصولات این شرکت، در سرتاسر جهان برای افراد زیر 18 سال ممنوع میباشد، اما در ایران آرم این شرکت را به عنوان یک علامت فانتزی گاه بر روی بعضی از لباسها و تیشرتهای کودکان و نوجوانان دیده میشود، و حتی مارک آن، به عنوان شرکت سازنده، روی لباسها و عطرهای برخی فروشگاهها نیز یافت میگردد، و به تازگی برخی فروشگاههای فروش بدلجات و حتی طلا فروشیها نیز اقدام به ساخت آرم این شرکت نمودهاند، که هم جای تامل داشته و هم مراقبت مسئولین ذیربط را بیشتر میطلبد. پلی بوی نام یک مجله معروف آمریکایی است که ماهیانه در دهها کشور، و به زبانهای مختلف منتشر میشود و شامل مقالات سیاسی، اجتماعی، ورزشی، و مصاحبههایی با اشخاص مهم دنیا است. اما این همه ماجرا نیست، بلکه رسالت اصلی این مجله که در قالب مقالات ذکر شده مطرح میگردد، با دیدگاه مسایل بصورت صرفا جنسی است، و همواره بر روی جلد آن، تصاویری مستهجن از دختران و زنان کاملا برهنه به چاپ می رسد.
این مجله، که در جامعه آمریکا-کانادا، به مجله مردان شهرت دارد، به گرفتن
مواضع شدید لیبرالی در مسایل مهم سیاسی آمریکا و جهان معروف است.
بنیانگذار این مجله که شخصی به نام "هیو هیپر" است، به جهت سخنرانیهای
تندی که در آنها از آزادیهای کامل جنسی به عنوان انقلاب جنسیت سخن
میگفت، به عنوان نماد جنسیتگرایی آمریکا معروف شد، و در پی آن در سال
1953 اقدام به انتشار یک مجله کاملا سکسگرا، که همه مسائل جامعه، از قبیل
سیاست، ورزش، کار و ... را با دید مسائل سکس، مطرح مینمود، و بعدها با
گسترش ایده خود به یک تراست جهانی، مجله پلی-بوی را به پلی بوی اینترپرایز
تغییر داده و سلطه خود را به تمامی نشریات نوشتاری و صوتی تصویری گسترش
داد.
وی در طول دهه پنجاه و شصت میلادی، نبرد بزرگی را علیه ازدواج، و پیمان
زناشوئی برپا کرد، که چندی بعد، فمنیستهای افراطی، بسیاری از پزشکان
طرفدار کنترل جمعیت، و حتی نظریهپردازان مارکسیست، در امریکا به این نهضت
پیوسته، و در مقیاسی وسیع و گسترده که با حمایت این مجله که حال به یکی از
سیاستگذاران آمریکا بدل شده بود، جنگی وسیع و همه جانبه را علیه ازدواج به
راه انداختند.
در سال 1972 یک جامعهشناس فمینیست افراطی، به نام "جسی برنارد"، ادعا کرد
که ازدواج برای یک مرد سلامتی، تندرستی، اعتبار، و آرامشهای روحی-روانی
بوجود میاورد، در حالی که همین مسئله برای یک زن بر عکس بوده و علاوه بر
محدودیتهای اجتماعی، افسردگی و بیماریهای روحی-روانی را شامل میشود. و
هرگاه مقالهای از "جسی برنارد" منتشر میشد، آمار طلاق بصورت تصاعدی بالا
میرفت، و این شخص انقلابی را که "هیو" برپا کرده بود با شعار "ازدواج
تعهدی نه برای همه عمر، انتخابی پیوسته آزاد" رهبری کرد، تا آنجا که حتی
امروزه در کالجها به دانشجویان خود میآموزند که ازدواج اثری نامطلوب بر
روان زن خواهد گذاشت، ادامه پیدا کرد.
مبارزان گروههای فمنیست تا آنجا بالا گرفت که در سال 1999 دیوان عالی
کانادا، اعلام کرد: قوانینی که ازدواج را مورد حمایت قرار میدهند
تبعیضآمیز میباشند، زیرا مزایای یکسانی را به زوجهای همجنسگرا ارائه
نمیدهند.
پلیبوی که حالا به عنوان مکتبی نوظهور در جهان مطرح شده، با هدف تخریب
خانواده و آزادی بیقید و شرط زنان و مردان در روابط خود، یکی از مخربترین
اثرات خود را در جوامع آزادیخواه(!!!) بر جا گذاشت، اندیشهای که برای
فروپاشی نهاد خانواده مطرح شد، حال آثار مخوف خود را در همین جوامع نشان
میدهد، و بستر خانوادهها و انگیزه جوانان برای ازدواج، که چیزی نبود جز
آزادسازی کامل جنسی، انسانیت انسانها را در منجلابی فرو برده که با هر دست
و پا زدن، فقط مدت زمان خفگی را تسریع میکند
بر مبنای تفکر مکتب پلیبویایسم، زنان حق دارند از جسم خود، به هر نحو که
میخواهند، بدون عواقب آن، (حتی با داشتن همسر و فرزند)، استفاده کنند، و
کسی هم حق اعتراض بر آنان نخواهد داشت، زیرا که محکوم به تحجر و عوامزدگی
خواهد شد، و آنچه را که خداوند برای همه مخلوقات خود، و به شکلی آرمانی و
مقدس قرار داد، به عنوان صرفا یک سرگرمی، و یا از آزادیهای فردی، به لجن
کشیده شد.
این مجله که حال میتوان آن را سازمانی مخوف و شیطانی نام نهاد، برای ترویج
و تشویق به فحشا، پولهای گزافی خرج میکند، به عنوان مثال به زنی که حاضر
شود تصویر عریان خود را روی جلد مجله قرار دهد، مبلغ 65000 دلار پرداخت
میکند، و طبعا اگر این شخص از زنان و دختران معروف و هنرپیشگان یا
خوانندگان باشد، مبلغ آن به مراتب بالاتر خواهد بود، بطور مثال افراد
معروفی که به جهت وسوسه دریافت این مبالغ حاضر با این کار شدهاند میتوان
از "مادونا" خواننده و هنرپیشه، "ایمی گاف" دونده و عضو تیم پرش ارتفاع،
"آنا نیکول اسمیت" هنرپیشه معروف سینما و تلویزیون، "پتی دیویس" دختر
رونالد ریگان رئیس جمهور پیشین امریکا، "لاتو جکسون" خواهر کوچک مایکل
جکسون، و بسیاری دیگر نام برد.
این مجله که رتبه نخست را در تیراژ چاپ در امریکا و اروپا داراست، در
بسیاری از کشورها اجازه فعالیت ندارد، کشورهایی اسلامی و غیر اسلامی، ولی
غالبا شرقی، که حرمت خانواده در آنها هنوز حفظ شده است، مانند هند، چین،
تایلند و سنگاپور، و در اکثر کشورهای اسلامی داشتن آن جرم محسوب میشود.
جالب است بدانید که این مجله در خود امریکا و کانادا، برای فروش با
محدودیتهایی روبرو است، بطور مثال، فروش آن به افراد زیر 18 سال ممنوع و
جرم بوده، و ارائه آن در کتابفروشیها و مکانهایی که این مجله را عرضه
میکنند، با پوششی پلاستیکی و در مکانی غیر منظر عموم، مانند بلاترین
قفسهها، و مکانهای خاص آزاد است.
این مقاله، علاوه بر یک هشدار به جوانان عزیز کشورمان، جستارگشائی بود
برای تعامل با صاحبنظران و علاقمندان دین و کشور عزیمان ایران، تا بدانند
که دشمن برای رسوخ در جوانان ما نه فقط از حربههای جنگی، که گاه از
حربههایی نامرئی هم استفاده خواهد نمود .
فاطمه حقیقت جو
دیشب صدا و سیما در گزارشی مستند به رونمایی از چهره واقعی یکی از عناصر
فتنه پس از انتخابات می پردازد.
این مستند در مورد فاطمه حقیقت جو
نماینده اصلاح طلب مجلس ششم است که اخیرا نیز از یک موسسه آمریکایی جایزه
ای دریافت کرده است.
او خواهان این است که جهان ( خواننده خوش صدایی که به دیار باقی شتافت نه ) ایران را به رسمیت نشناسد .
فاطمه حقیقت جو نماینده اصلاح طلبان در مجلس ششم در جمع ضد انقلابیون اظهارات تندی را بر علیه ایران داشته و اهداف خود را با اهداف منافقین و سلطنت طلبها مشترک عنوان کرده است.
شما چی میگید؟
بیماری های اینترنتی بر خلاف این دنیای مجازی کاملا واقعی اند ...
به خاطر رفیق های ندیده و نشناخته
اینبار میخوام برم سراغ مرض های اینترنتی که چرا گرفتار این اینترنت لعنتی می شیم و چطور درمان میشیم ..
می دونید که اینترنت به زعم خیلی ها اعتیاد آوره و نمیشه هم انکارش کرد اما میخوام این پست رو برای همه و خودم که یه معتاد اینترنتی شدم بگذارم تا همه بدونیم که آیا ما معتاد شدیم یا نه فقط و فقط تفریح سالمی است که داریم انجام میدیم ..
در میان دخترها عواملی مثل هراس اجتماعی و افسردگی در دوران نوجوانی از ان اختلالاتی است که در جوانی جای خودش را به بیماری اینترنتی می دهد . دختر نوجوانی که نمی تواند ارتباط سازنده برقرار کند و از اجتماع می ترسد , بعد ها نمی تواند از فضای اینترنت که در آن تقریبا هیچ کسی به هیچ کسی نیست , دل بکند.
درباره پسرها هم هراس اجتماعی به اضافه اختلالات بیش فعالی و حتی احساسات خصمانه که در دروران کودکی و نوجوانی به آن دچار بوده اند , در جوانی به شکل اعتیاد به فضای مجازی سروکله اش پیدا می شود.
هفته نامه " نیوساینتیست " چند وقت پیش این هشت بیماری اینترنتی را به عنوان بیماری های عمومی معتادان وب مطرح کرد :
چون اعتیاد به اینترنت یکهو از آسمان بر سر کسی فرود نمی آید به این سادگی ها هم درمان
نمی شود پس :
دکتر علیرضا شیری دراین باره حرفهایی زده که خواندنیه :
آدم ها در ارتباط اینترنتی خیلی راحت تر از دنیای واقعی , حقیقت را وراونه می کنند.
برگ برنده اینترنت قابلیت جستجویی است که در آن وجود دارد . امکان انتخاب هم آنقدر وسوسه کننده و دوست داشتنی است که خیلی از آدمها ترجیح می دهند به خاطر آن چشمشان را به روی خطراتی که وجود دارد ببندند .
در ارتباط اینترنتی نمی شود طرف مقابل را خوب شناخت یا نمی شود نقاط ضعف و قدرتش را فهمید مساله اصلی است . این نگاه خوشبینانه قضیه است که فکر کنیم یک آدم خوبی آن طرف نشسته و ما زا طریق چت و شبکه اجتماعی و ... می توانیم کشفش کنیم .
در اینترنت تا دلتان بخواهد آدمها با ضعف های متعدد شخصیتی دست و پنجه نرم میکنند و چون در دنیای واقعی امکان اغاز یک ارتباط برایشان در حد صفر است , در اینترنت از سر و کول هم بالا می روند. دنیای مجازی مکان امنی برای شکارچی هاست .
از طرفی دیگر امکان بالای خیانت در دوستی های اینترنتی یکی دیگر از آسیب هایی است که به افراد می رسد , فضایی که در آن هم می شود به راحتی خیانت کرد و هم درصد وفاداری کسی را تخمین زد , رفتارهایی که به تدریج باعث بروز وسواس و بی اعتمادی می شوند ...
امیدوارم که مفید بوده باشه .. نظرات خودتون رو برام بنویسید که آیا شما هم به اینترنت اعتیاد دارید یا نه و اصلا قبول دارید چنین مطالبی رو ...
خبرهای داغ نمایشگاه کتاب تهران
با گذشت امروز ۳ روز دیگه تا پایان بیست و سومین نمایشگاه کتاب تهران باقی نمونده ..
این هفت روز نمایشگاه پر بود از اتفاقاتی که هم ناراحت کننده بود و هم جالب که از شنیدنشون چشمهاتون گرد میشه ...
خوب به روز سوم نمایشگاه می ریم که دم دمای عصر یه باد شدیدی کل فضای مصلای تهران رو در نوردید و و اگه ادامه داشت چادرهایی که برای غرفه داران تدارک دیده بودن معلوم نبود چه وضعیتی پیدا میکنند .. اما در یه گوشه از نمایشگاه یک اتفاق غم انگیزی افتاد و اونهم شکستن یکی از تیرهای تبلیغاتی بود که روی سر یک خانم فرود اومده بود و ایشون هم دچار مصدومیت شدن که خیلی اتفاق ناگواری بود که به سرعت این مصدوم رو به بیمارستان منتقل کردند..
البته از این حادثه عکسهایی گرفته شد که به دست بنده نرسید وگرنه براتون به نمایش میگذاشتم.
یکی دیگه از اتفاقات این روزهای نمایشگاه ورود عده ای از دانشجویان نمیدونم کجا تهران بود که اومده بودن تا با هم جلوی بدحجابی برخی غرفه داران رو که آزادی اونها رو با بی حجابی و بد حجابی صلب کرده بودن رو بگیرن و با شعار و یه بیانه شروع کردن به اقدام به تذکر و سرزنش و .. که بعدا ما فهمیدیم که این دانشجوی محترم رو با احترام از مصلای تهران بیرون کردن و باقی دوستانش هم پراکنده شدن...
و اما اتفاق مهم امروز هم بعد از حضور رهبر افتاد که ۲ تا از تندیسهای بزرگ تخت جمشید و مجسمه اشکانیان که برای یکی دوتا از انتشارات بود رو از سالن کتابهای لاتین به بیرون از نمایشگاه هدایت کردن که قیمت ساخت این دو قول ۳۰ میلیون خرج برای انتشارات در بر داشته ...
حالا علت خارج کردن انها چی بود هم بماند ...
اما بیچاره انتشاراتی که این همه خرج کرده بود تا سر و شکل غرفه اش متفاوت و جذاب باشه .. اما.؟
خوب من از این حمل و نقل این دو مجسمه عکسهایی گرفتم که میتونه براتون جالب باشه :
بقیه عکسها در ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...کارگران مشغول کارند
اگه بچه های همشهری جوان خوان یادشون باشه همراه ویژه نامه عید یه ضمیمه ای هم بود بنام " گارگران مشغول کارند " که امروز این پست رو به یاد اون کاره جالب و هدیه نوروزی گذاشتم که امیوارم خوشتون بیاد.
خوب مهمترین سوالی که از بازیگران شده بود این بود که اگر بازیگر نمی شدید دوست داشتید چکاره شوید؟
جالب ترین پاسخ به این سوال از طرف بهنوش بختیاری بوده که می خواسته مرده شور شود ولی جور نشده بود.
باقیش رو بخونید و ببینید.
ده بازیگر , هزار اتفاق :
امیر حسین رستمی / بهنوش بختیاری / امیر حسین صدیق / الهام حمیدی / کاوه خداشناس / روناک یونسی / آزاده نامداری / نگار فروزنده / ستاره اسکندری / خاطره اسدی
امیرحسین صدیق/ چوپان/ چوپان راستگو اشتباه نکنید این عکس هایی که می بینید عکس های یک فیلم نیست.
چشمه هایتان را نمالید، دقیقا درست می بینید این امیر حسین صدیق است. همان آقای پدر که حالا چوپان شده، باورتان می شود؟! حتما او را با این ریش و این قیافه جدید نشناختید. باور کنید این ریش هم برای خود اوست، ما حتی در مورد او یک ذره هم از معجزه گریم برای نزدیک شدن چهره این بازیگر به شخصیت مورد نظمان استفاده نکردیم. خودش خواست تا چوپان قصه ما شود.
الهام حمیدی/ آتشنشان/عملیات خانم 125 الهام حمیدی بازیگری است که ما به زور از او خواستیم تا آتشنشان شود، خودش دوست داشت قالیباف باشد: «لباسهای خوشگل بپوشم، مثل لباس سنتی!» به او سنگ دلانه گفتیم نمیشود! با ناراحتی قبول کرد.
وی گفت: «هر چه شغل خوب است را دیگران برداشتند حالا این کار مردانه و ضمخت افتاده به من؟!»خیابان مفتح، ایستگاه شماره 53، محل قرار ما روز جمعه است، حمیدی با یک ساعت تاخیر به ما میرسد.
باید لباسهای آتشنشانیرابپوشد، آتشنشانها لباسهای مردانه به او میدهند، حمیدی وقتی این لباسها را میبیند، قیافهاش در هم میرود. ما که فکر میکنیم الان است که بزند زیر گریه! با ناراحتی و کلافگی میگوید: «من فکر کردم لباسهای نو به من میدهید. دلم نمیآید اینها را بپوشم.»
بهنوش بختیاری/ مکانیک/ مکانیکی شاسخین و شرکا بهنوش بختیاری همیشه اولین نفر است که برای سوژه های طنز به ذهنمان می آید. همیشه برای این حرکات پایه است. وقتی با او این سوژه را در میان گذاشتیم، استقبال کرد.
قرار شد تا شغل را، خودش به ما پیشنهاد دهد، برای این کار به او فرصت فکر کردن هم دادیم، اما خیلی سریع گفت: «احتیاجی به فکر کردن ندارد، من همیشه می خواستم مرده شور شوم.» ما هم مثل شما دهانمان باز ماند! از این همه جسارت و تفاوت او با شغل فعلی اش. نشد که مرده شور خانه را هماهنگ کنیم.
چون نه می شد که یک زن را برای گزارش به غسالخانه ببریم و نه اینکه او به علت بازی در سریال دارا و ندار فرصت این کار را داشت که همراه ما تا بهشت زهرا بیاید. مکانیک شدن پیشنهاد ما بود که او روی هوا آن را گرفت. کلی خندید و گفت: «عجب حالی بدهد! »
ستاره اسکندری/ نانوا / ساده میخوای یا خشخاشی ستاره اسکندری با انرژی سر ساعت به دقتر مجله آمد،بعد از اینکه با او کمی حرف زدیم به سمت نانوایی رفتیم.در راه او می گوید من قبلا در خانه مادر بزرگم نان پخته ام فکر نکنید بلد نیستم.لباس های مورد نیاز هم از آشپزخانه مجله تهیه کرده ایم بجز پیشبند که قرار است از خود نانوایی بگیریم.پخت نانوایی هنوز شروع نشده و سه،چهار نفری بیرون منتظر ایستاده اند.
اسکندری قبل از ما وارد نانوایی شد و با شاطر ها سلام وعلیک گرمی کرد. اوخیلی سریع نزدیک طاقار خمیر شد و پرسید این خمیر ها چند کیلو است؟یکی از شاطر ها پسخ داد 240 کیلواسکندری حیرت زده به سمت خمیر های آمده شده رفت و دوباره پرسید این ها خمیر های سنگک است؟
همه خندیدندو گفتند نه بربری است.او با حالت ناراحتی سری تکان داد و گفت خب من تا به حال سنگک و بربری ندیده بودم و فقط بلدم نون محلی درست کنم.اونقدر محو دیدن کار شاطرها شده که یادش رفت لباس هایش را عوض کند و فقط گفت این جا خیلی با حال و با مزه است.
نگارفروزنده/ دندانپزشک/دندان لق را نکنید! خدا نکند در ایام تعطیلی دندانتان درد بگیرد، خدا نکند، بخواهید تخمه بشکنید و نتوانید، یا اینکه جلوی خودتان را بگیرید تا پستهها را زیر دندانتان خرد کنید. خدا نکند دندانتان لق شود چون دندان لق را فقط باید کند! کار است دیگر، ممکن است یکدفعه پیش بیاید، حالا اگر این اتفاقات برایتان بیفتد چه کار باید کرد؟ هیچ کاری، فقط باید به سراغ یک دندانپزشک بروید، یک دکتر که خیلی خوب بتواند شما را راضی نگه دارد و کارتان راه بیفتد. حالا اگر در این میان دندانپزشک همیشگی شما در مسافرت به سر میبرد، چاره چیست؟! باور کنید که خانم دکتر ما کارش بسیار خوب است، به سراغ آن بروید.درمانگاه بهداشتی و درمانی چیذر، محل مورد نظر ماست.
راس ساعت 5. اما از آنجایی که شب و عید است وتهران تنها کمی(!) شلوغتر از قبل، ما نیم ساعت دیرتر می رسیم و ساتیار امامی یک ساعت و نیم دیرتر! شانس آوردیم که فروزنده منتظر تماس ما بود تا دندانپزشک شود و پیشمان بیاید.فروزنده تلفن به دست وارد درمانگاه میشود، دیرش شده و عجله دارد. حق هم دارد، بد قولی از ما بوده! به او که توضیح میدهیم، قرار است چه کار کنیم و بهتر از طنز باشد، میگوید: «تو که من را میشناسی، کمی مدل من فرق دارد».وقتی روپوش دکترها را میپوشد یا دستکشهای جراحی را به دست میکند و ماسک را به دهانش میزند، شبیه خانم دکترهای خیلی جدی میشود! نگاه کنید، با ما موافق نیستید؟
روناک یونسی/ گلفروش/ رستگاری در گلفروشی روناک یونسی که بازی او را در سریال رستگاران دیده اید، دلش می خواست خلبان شود، چون پدرش هم خلبان است اما بنا به دلایلی این امر میسر نشد به همین خاطر درباره شغل دیگری به توافق رسیدیم. گلفروشی گزینه خوبی بود، وقتی که با او در میان گذاشتیم خیلی استقبال کرد «موافقم واقعا شغل جالبی است.اما اگر می شود یک سبد گل تهیه کنید تا بتوانم در خیابان آن ها را بفروشم».
روز گزارش هوا ابری است و هر لحظه امکان دارد باران ببارد برای همین قرار شد در یک گلفروشی عکاسی شود.یونسی با ظاهری کاملا متفاوت آمد.او دامن طوسی با چکمه های بلند پوشیده،کلاهی به سرش گذاشته ویک شال طوسی هم دور شانه هایش انداخته. روناک یونسی با حالتی ناراحت می گوید:« دلم می خواهد در خیابان گل بفرشم و به همین خاطر این لباس را پوشیده ام تا عکس هایش خوب شود ».
اما هوا نه تنها صاف نشد بلکه باران شدیدی هم گرفت و مجبور شدیم داخل مغازه عکاسی کنیم. همراه او به گلفروشی نزدیک خانه اش می رویم.
خاطره اسدی / مجسمه ساز/خاطره میره گِل بچینه! گِل بازی سرگرمی همیشگی و جذاب بچگی همه ما بود. دوست داشتیم کمی خاک را از باغچه حیاط برداریم و یک مشت آب هم بر روی آن بریزیم و آن قدر آنها را با هم قاطی کنیم که گِل سفت از آن دربیاید و بتوانیم با این خمیر گِلی هرچیزی که میخواهیم بسازیم. حالا ساختن این شکلکها یا صورتکها بستگی به استعداد هرکسی داشت. یکی میتوانست کار ابداعی کند و یکی دیگر شاید فقط بلد بود تا توپهای کوچکی بسازد و آنها را بر روی زمین قِل بدهد. عاشق این بودیم که دست و رویمان خاکی و گلی شود، حتی اگر به قیمت یک دست کتک حسابی از مادرمان تمام میشد. خاطره اسدی هم احتمالا در همین حال و هوا مانده که دوست دارد گِل بازی را در نوع حرفه ای تر و بزرگسالانه تری انجام دهد برای همین هم مجسمه سازی را به جای بازیگری انتخاب می کند.کارگاهی که برای مجسمه سازی انتخاب کردیم، در دیباجی شمالی بود.
کارگاه مجسمه ساز معروف نادره حکیم الهی یا همان مادر ترانه علیدوستی. اما آنقدر این آدرس عجیب و غریب و درعین حال سر راست بود که تصمیم گرفتیم همگی باهم به آنجا برویم. بماند که در آن کوچه تنگ و تاریک درست وسط اتوبان صدر پارک کردن ماشین چه دردسرهایی داشت و نزدیک بود جانمان را ازدست بدهیم.
امیر حسین رستمی/ حاجی فیروز/ شکور حاجی فیروز می شود «امیرحسین رستمی» یا همان شکور شمسالعماره جزکسانی بود که یک هفته تمام همه نوع موقعیت شغلی را با او بررسی کردیم تا به حاجی فیروز رسیدیم یا بهتر بگوییم، رسانده شد! تصور کنید رستمی از شغلهایی مثل «مربی تنیس» ( که امکان مانور عکاسی نداشت)، جت اسکی (که امکان رفتن به مسیرهای دور نبود)، ملوان ( که باز هم امکان فراهم کردن کشتی نبود، حتی با تصویر سازی مشهور همشهری جوان که مدام رستمی از آن به عنوان قدرت ما یاد میکرد) به این شغل رسید. در واقع باید اینجا از مجموع دوستان رستمی( به تعبیر خودش دوستان نادان!) تشکر کنیم که در مشورتی جمعی با رستمی ،او را به این کار ترغیب کردند، اما نمیدانستند دوست شان را به چه مهلکه ای انداخته اند!
لباس حاجی فیروز را که سالهای قبل برای جلد همین شماره های نوروزی تهیه کرده بودیم! این یکی از بهترین اتفاقاتی بود که در میان شغلهای مختلف با دیگر بازیگران رخ داده بود، چون همه چیز در اختیار داشتیم: لباس به میزان کافی، مکان به میزان لازم و بالاخره شخص حاجی فیروز به اندازه امیرحسین رستمی!
کاوه خداشناس/ باغبان/ کاوه باغبان کاوه خداشناس، اول میخواست قاتل شود، اما حتما میدانید که اینکار بدآموزی دارد؟!!! پس پیشنهاد کرد، «من عاشق باغبانی هستم. خانهام پر از گل و گیاه است». قاتل و کشتن آدمها کجا و باغبان بودن کجا؟! پارک نیاوران جای مناسبی برای یک باغبان تمام عیار بودن است. نه؟! کاوه خداشناس حسابی پایه است، لباس سرتاسر سبز ِ و البته فراموش نکنید نو(!) را میپوشد.
چکمه باغبانی را هم میپوشد، کلاه پشمی را هم به سر میکند و در قالب باغبانی که ما میخواستیم فرو میرود. ابزار کار آقای باغبانما را ببینید. فرغون، بیل، بیلچه و چند جعبه گل بنفشه کوچک که داخل فرغون گذاشته شده بود. تمام اینها سفارش او بود تا کارش را راحت شروع کند.
آزاده نامداری/ آشپز/ راتاتویی شکمو چقدر شکمویید؟! چقدر اهل پخت و پزید؟ با بوییدن غذا گرسنه تان می شود؟ آب دهانتان راه می افتد؟ دلتان می خواهد همان لحظه گرسنگی تان را برطرف کنید؟ حاضرید در یک رستوران چند دقیقه تامل کنید تا نوبت شما برای غذا خوردن برسد؟ یا اینکه دلتان میخواهد با سر به غذاها شیرجه بروید؟ اصلا شده به رستورانی بروید و آرزو کنید که ای کاش همیشه از این غذاها می توانستم بخورم؟! شده که بخواهید پخت و پز این غذاها را یاد بگیرید؟ اصلا بگویید ببینم تا به حال دوستداشتید آشپز باشد؟ یک سر آشپز شاید. آن هم در یک رستوران بسیار بزرگ و شیک؟!
فکرش را بکنید.آزاده نامداری مجری محبوب تلویزیون شکموست. این را خودش می گوید. پیشنهاد آشپز بودن هم جزو آن دسته از کارهایی است که او همیشه دوست داشته اگر مجری نمیشد، این کار را انجام دهد.
کیومرث ملک مطیعی بازیگر پیشکسوت سینما ، تئاتر و تلویزیون ساعاتی پیش در سن 74 سالگی دار فانی را وداع گفت.
زندهیاد کیومرث ملک مطیعی یکی از هنرمندان پیشکسوت در عرصه تلویزیون، تئاتر و سینما ساعت 14:50 امروز به علت ایست قلبی در بیمارستان شریعتی تهران درگذشت.
زنده یاد مطیعی که به دلیل سابقه مشکلات گوارشی مدتی در بیمارستان
بستری شده بود، روز گذشته به دلیل ناراحتی قلبی به بیمارستان شریعتی مراجعه
کرد و سرانجام ظهر امروز بر اثر ایست قلبی دار فانی را وداع گفت.
کیومرث ملک مطیعی ساکن کرج بود و سالها در زمینه هنرهای نمایشی فعالیت
کرده است.
کیومرث ملک مطیعی سال 1315 در بندرانزلی متولد شد. بازی در تئاتر را از
سال 1330 در رشت و بازی در سینما را از سال 1350 شروع به کار کرد.
ایفای نقش غلامششلول بند در سریال "زیر آسمان شهر " و بازی در
سریالهای "شاه دزد "، "اشک تمساح "، "شب هزار و یکم "، "مدرسه ما "،
"مزرعه کوچک " ، "هتل مروارید "، "گل پامچال "، "پس از باران "و "مسافر
" از نقشآفرینیهای معروف وی در تلویزیون محسوب میشود.
حسن سنتوری، زیر گذر لوطی صالح، چرا عاقل کند کاری، داروی جوانی از
بازیهای تئاتری وی به شمار میآیند.
او نویسندگی و کارگردانی نمایشهایی مثل "دختر چوپان " ، "خانواده
نمونه " و "ویلای پرماجرا " را هم در کارنامه دارد.
از میان دیگر آثاری که مرحوم ملک مطیعی در آنها ایفای نقش کرده،
میتوان به گل بارون (1388)، پسر آدم، دختر حوا (1387)، پوست موز (1387)،
صبح روز هفتم (1387)، کلانتری غیرانتفاعی (1387)، خروس جنگی (تلخ و شیرین)
(1386) و قاعده بازی (1385) اشاره کرد.
عروس فراری (1383)، فردا روز دیگری است (1374)، الو!الو! من جوجوام
(1373)، دیدار (1373)، آوای دریا (1369)، ترن (1366)، جنگلبان (1366)،
سرزمین آرزوها (1366)، بگذار زندگی کنم (1365)، معما (1365)، مهمانی خصوصی
(1365)، تفنگ شکسته (1364) و راه دوم (1363) از دیگر آثاری است که ملک
مطیعی در آنها ایفای نقش کرده است.
خدایش بیامرزد
عکسهایی از این هرمند در ادامه مطلب ..
مراسم تشییع زنده یاد کیومرث ملکمطیعی بازیگر تئاتر، تلویزیون و سینما صبح
سه شنبه با حضور جمعی از هنرمندان از مقابل تالار وحدت برگزار شد.
عکسهای مراسم رو در ادامه مطلب ببینید:
این بازیگر که مدتی بود از بیماری رنج میبرد، ساعت چهار صبح امروز چهارشنبه به دلیل ایست قلبی در منزل خود از دنیا رفت. مراسم تشییع این هنرمند ساعت 9:30 شنبه 21 فروردینماه از مقابل خانه سینما برگزار میشود.
بنفشهخواه در آخرین تجربه سینمایی خود در فیلم «پسر آدم، دختر حوا» ساخته رامبد جوان حضور داشت و علاوه برآن در فیلمهایی مانند «پوست موز»، «تاکسی نارنجی»، «شام عروسی»، «ازدواج صورتی»، «تیک»، «آب و آتش»، «سگکشی»،«مسافر ری»، «مدرسه پیرمردها» و .... نیز به ایفای نقش پرداخت.
این بازیگر سریال «پرانتز باز» و «سرزمین کهن» را در نوبت پخش دارد و در کارهای تلویزیونی چون «تنهاترین سردار»، «ولایت عشق»، «روزگار قریب»، «سرنخ» ایفای نقش کرد و مجموعه «عبور از پاییز» از آخرین کارهای پخش شده او بود که رمضان 88 روی آنتن رفت.
بنفشهخواه سال 1321 در تهران به دنیا آمد. او فعالیت هنری خود را از سال 1352 و با بازی در نمایشنامه «در اعماق» به کارگردانی مهین اسکویی آغاز کرد. بنفشهخواه دارای مدرک تحصیلی فوق دیپلم حسابداری بود و گذراندن دوره دو ساله هنرکده آناهیتا و حضور در تئاتر از دیگر کارهای هنری او بود.
منبع : خبر آنلاین
رضا کرم رضایی در گذشت .
رضا کرم رضایی، بازیگر پیشکسوت تئاتر و سینمای ایران، روز شنبه ۱۴ فروردین، در سن ۷۳ سالگی بر اثر ایست قلبی درگذشت.
به گزارش
خبرگزاری ایلنا به نقل از افسانه کرم رضایی، فرزند این بازیگر سینما و
تلویزیون، آقای کرم رضایی به دلیل عفونت ریه ۲۵ روز در بیمارستان مهر تهران
بستری بود.
رضا کرم رضایی متولد ۱۳۱۶ در سنقرآباد کرمانشاه بود و
نزدیک به ۵۰ سال سابقه کار هنری سینما، تلویزیون و تئاتر داشت.
او
در سال ۱۳۳۸ از هنرستان هنرپیشگی تهران و در سال ۱۳۴۶ از انستیتو فیلم و
تلویزیون و تئاتر دانشگاه مونیخ آلمان فارغ التحصیل شد.
پیکر رضا کرم
رضایی روز سه شنبه ساعت ۹ صبح از مقابل تالار وحدت به سمت قطعه هنرمندان در
بهشت زهرای تهران تشییع خواهد شد.
کندو، مهمان، همکلاس، رابطه
جوانی، بازرس، تجاوزگران، فیزیکدانان، کلبه والدین، مستأجر جدید، مسافر ری،
بنگاه تئاترال، اسکوربال، فصل پنجم، آقای شانس، دیوانه وار، در کمال
خونسردی، رابطه پنهان، نرگس، اعدامی، خواستگار، در شهر خبری نیست و این
خانه دور است، از جمله نمایش ها، فیلم ها و سریال هایی است که رضا کردم
رضایی در آن ها بازی کرد.
وی علاوه بر بازی در فیلم ها و نمایشنامه
های متعدد، نویسندگی و کارگردانی تئاتر، ترجمه ادبیات نمایشی و سال ها
تدریس هنرهای نمایشی را در سابقه خود داشت.
خدایش بیامرزد
سال جدید خودتون رو با مجله خواندنی و
دوست داشتنی همشهری جوان اغاز کنید
دل های مردم سرگردان است ; هر که با آنها الفت گیرد به وی روی کنند
امام علی (ع)
شماره 254 مجله منتشر شد همراه با 36 صفحه ضمیمه و سی دی تصویری بازیگران سینما و تلویزیون که هر کدام نقشی رو همراه با کار مورد علاقه خوشون بازی کردن که زیباست و دیدنش خالی از لطف نیست..
گزیده ای از موضوعات و مطالب منتشر شده در مجله :
گفتگوها :
حاشیه های سال 88
بهترین چهره های ورزشی
بهترین چهره های سینما و تلویزیون
گزارش های نوروزی
راهنمای نوروزی
روایت های نوروزی
این بود گزیده ای از مطالبی که در شماره 254 برای خوانندگان عزیز و علاقمندان پرو پا قرص همشهری جوان تدارک دیده شده بود ... این مجله در یکصد صفحه منتظر دستان شماست تا تعطیلات رو با همراهی یک دوست خوب بگذرونید ....
تا تمام نشده عجله کنید ...
راههای بسیاری برای رسیدن به خدا وجود داره ...
طبق آمار بانک جهانی در سال 2008 درآمد کشور عربستان از توریسم : معادل مبلغ 29.865.000.000.-دلار یا قریب سی میلیارد دلار بوده است. زائرین ایرانی که بصورت تمتع ویا عمره در همان سال به مکه رفته اند 1.937.000 نفر بوده اند که مجموعا مبلغ 4.879.000.000 دلار یا بعبارتی قریب به مبلغ پنج میلیارد دلار درآمد تقدیم اقتصاد پادشاهان عربستان کرده اند و در میان تمام کشورهای اسلامی مقام اول را به خود اختصاص داده اند. نظر باینکه هواپیمائی جمهوری اسلامی قدرت جابجائی اینهمه زائر را نداشته است شرکت هواپیمائی عربستان قریب به 54 درصد از زائران ایرانی را به خود اختصاص داده است...طبق گزارش مقامات دیپلماتیک ایران در سال 2008 ماموران کشور عربستان بدترین و توهین آمیز ترین رفتار را با زوار ایرانی داشته اند و ایران از لحاظ توهین ماموران عربستان مقام اول را به خود اختصاص داده است. علمای عربستان در همان سال فتوی صادر کرده اند که ایرانیان شیعه کافر هستند.طبق یک گزارش دیپلماتیک دیگر زائران ایرانی ناخواسته ترین و منفورترین خارجی ها در عربستان محسوب می شده اند. با یک حساب سرانگشتی بوسیله پولی که ایرانیان سالانه به عربستان (دشمن شیعه ایرانی) تقدیم می کنند می توان تعداد 170.000 مسکن روستائی احداث کرد... یا میتوان 714.286 فرصت شغلی کشاورزی یا 200.000 فرصت شغلی صنعتی برای جوانان ایجاد کرد یا میتوان 10.000.000 متر مربع ساختمان مدرسه و ورزشی در کشور ایجاد کرد ویا میتوان با پول حجاج دوسال یک پالایشگاه سوپر مدرن با ظرفیت 75000 بشکه احداث کرد ویا با پول پنج سال حجاج میتوان ایران را به صادر کننده بنزین مبدل ساخت و دیگر برای واردات بنزین محتاج اعراب نبود....اما افسوس که با پول حجاج ایرانی قمارخانه های فرانسه توسط شاهزادگان عربستان که انحصار بیزنس حج را در اختیار دارند آباد میشود.....و تا رسیدن ایرانیان مسلمان به مرحله فکرکردن در بهینه هزینه کردن پول برای نزدیکی به خدا راه بسیار درازی در پیش است
باراک اوباما می میرد !
خبری که خیلی ها را شوکه کرد ..
اره درست داری می بینی باراک اوباما سال 2010 دار فانی را وداع می کند ..
این رو حسن الشارنی میگه که با این حرفش کلی جنجال تو دنیا به راه انداخته.
او گفته اگر امسال کسی رئیس جمهور آمریکا را نکشد , او آنقدر در سال 2010 سختی می کشد که در نهایت یا به یک بیماری لاعلاج گرفتار می شود و یا از کاخ سفید می رود بیرون !
اگر کسی غیر از الشارنی این حرف ها را می زد کسی تره هم برایش خورد نمی کرد اما منجم تونسی آنقدر در این سالها اعتبار جمع کرده که مردم جهان حداقل برای مدتی کوتاه به حرف های او فکر کنند.
به غیر از الشارونی یک ستاره شناس مشهور هندی و یک پیشگوی روس گفته اند که اوباما بین سالهای 2010 و 2011 ترور می شود.
پیشگویی های قبلی :
همه چی ارومه , همه چی ارومه
خوشه بندی انگوری و گندمی و...
خوب بالاخره معلوم شد که با هدفمند کردن یارانه ها قراه چه بلایی سرمون بیاد.
خب قبل از همه چیز یه پیامک به شماره ۳۰۰۰۰۰ بزنید و کد ملی خودتون رو ( سرپرست خانوار ) رو برای سازمان امار بفرستید تا ببینید که شما جزو کدام خوشه هستید و وقتی فهمیدید که جزو خوشه ۳ هستید اصلا هیجان زده نشید و خودتون رو کنترل کنید .
وقتی نخبگان سیاسی و اقتصادی کشور دور هم جمع بشن و برای رفاه حال مردم عقلاشون رو روی هم بریزن و همچین طرح مضحکی رو ارائه بدن واقعا من متاسفم که در کشورم چنین نخبگانی هم وجود دارند. بابا جان اصلا این جنگولک بازیها چیه که در میارین همون یارانه رو بر میداشتین نیازی هم به این همه ضایع بازی نبود.
خوب بریم سر اصل مطلب تا ببینیم که , کیی کجا و چی به کیی می رسه :
مثلا بر اساس خوشه بندی اعلام شده ، خانواده های دو نفره که بیش از 260 هزار تومان درآمد ماهانه دارند ، از دریافت یارانه محروم شده اند ، آیا از نظر تنظیم کنندگان این خوشه بندی ، یک خانواده دو نفره که مثلا 300 هزار تومان درآمد ماهانه دارد ، در صورت قطع یارانه های انرژی و متعاقب آن افزایش تورم به میزان قابل توجه ، نیاز به هیچ گونه حمایت ندارد؟
این در حالی است که خط فقر در شهرها ، بالای 700 هزار تومان اعلام می شود ، پس چگونه است که در قالب این طرح خانوده ای دو نفره با در آمد 260 هزار تومان ، خانواده ای 3 نفره با در آمد بالای 399 هزار تومان ، خانواده 4 نفره با در آمد بالای 521 هزار تومان یا خانواده ای 5 نفره با در آمد ماهانه بالای 651 هزار تومان و ... مشمول دریافت یارانه نقدی نمی شوند ؟ آیا بر اساس خط فقر اعلام شده همین خانوارهایی که در خوشه بندی های اعلام شده بی نیاز از دریافت یارانه نقدی محسوب شده اند ، فقیر محسوب نمی شوند ؟جالبه ... خیلی
نمیدونم کی به فکر کارگریست که در خانواره 4 نفری زندگی میکنه و ماهی هم 400000 هزار تومان دریافتی فیش حقوقیشه و باید ماهی 250 هزارتومان اجاره خونه بده و با 150 هزار تومان باید نیازهای خوراکی و تفرحی و مدرسه کودکش و هزار تا مشکل دیگه رو رو به راه کنه .. این چه قانونیه , چه طرحیه ... من نمیدونم چطور این نخبگان به این چیزها فکر نکردن؟
با حذف یارانه بیشترین فشار به همین قشر فقیر جامعه می رسه .. پولدار و مرفه که مشکلی براش پیش نمیاد و تازه کارخونه دارها و بازاری ها هم جنس هاشون رو با قیمتی بالاتر میفروشن و من وامثال من هم باید سماق مک بزنیم.
بابا جان ذخایر و ثروت های ملی کشور متعلق به همه اقشار جامعه است نمیشه که عده ای رو از حق قانونی و شرعی شون از بیت المال محروم کنیم.
حالا ببینید این رئیس آمار چی گفت( آقای مدد) :
دولت در سال نخست اجرای لایحه هدفمند کردن یارانه ها تصمیم گرفت جمعیت کشور را به سه خوشه تقسیم بندی کند، گفت : در خوشه نخست که دهک اول تا چهارم را شامل می شود ، حدود 30 میلیون نفر ، در خوشه دوم دهکهای پنجم تا هفتم جامعه با 17 میلیون و 600 هزار نفر و در خوشه سوم دهکهای هشتم تا دهم با 14 میلیون نفر قرار گرفته اند. مدد گفت: یارانه ها فقط به خوشه اول و دوم پرداخت می شود.
ممنون اقای مدد عزیز ...
شما در این خوشه بندی چه جایگاهی دارید؟
خوب ببینیم چی میشه :
جهوری سه نفره
Republic of Molossia
کوچکترین کشور جهان به نام مولوزیا دارای جمعیتی 11 نفره است
در سال 1990 این کشور وارد مرزبندی جهانی شده و به عنوان یک کشور مستقل شناخته می شود.
مولوزیا کشوری در وسط صحرای نواداست که بنیان گذار آن کوین باو " Kevin Baugh " نام دارد.
این کشور شامل خانه کوین و چند مزرعه کوچک است که در مجموع 8/5 هکتار را شامل می شود.
این کشور کاملا مستقل است و دارای سیستم پستی مستقل , واحد پولی مستقل و نیروی دریایی و فضایی است.
برای ورود به این کشور باید پاسپورت داشته باشید که توسط خود باو صادر می شود البته باو بعضی کشورها رو از گرفتن ویزا هم معاف کرده که شامل : آندورا - لیختن اشتاین - سان مارینو و موناکو
مولوزیا در واقع کوچکترین نمونه کشورهایی است که از آنها به عنوان خرده ملت یاد می شود.خرده ملت ها در صورتی میتوانند رسمیت پیدا کنند که پتانسیل لازم را برای یک فرهنک مستقل داشته باشند برای شروع و ثبت یک کشور باید مراحل زیر را طی کرد.
قبل از همه چیز مقدار مشخصی زمین , داشتن کشتی حامل پرچم و دستیابی به سواحل آزادکه در واقع بخشی از اعتبار اقتصادی کشور شما به حساب می اید.
شما هم اگه شرایطش رو دارید بجنبید تا دیر نشده ...
آماری که رو به افزایشه ...
خطر در همین نزدیکیهاست , مراقب باشید.
مطالبی که قبلا در همین باره در این وبلاگ نوشته شده:
خوب شاید درباره این موضوعی که آموزش جنسی بی حیایی نیست 2, 3 باری در این وبلاگ مطالبی گنجانده شده و دوستان عزیز هم , همراهی زیاد کردند و ما رو بران داشتند تا بیشتر وارد جزئیات بشیم و ما هم یه جورایی گفتیم با زبان آمار و ارقام سخن بگیم تا شما مطلب رو کاملا حس کنید و این زنگ خطر رو که عده ای اون رو زشت و ناپسند میدونند رو با عدد رو رقم نشون بدیم که شاید فرجی شود.
البته خبر رسیده که این حرکت اموزش جنسی در کتابهای درسی پایه سوم راهنمایی گنجانده شده .امیدواریم که این حرکت سکوی پرتابی باشه برای روش های جدیدتر , مدرنتر و مدون تر ...
بر اساس اعلام وزارت بهداشت تا پایان سه ماهه سوم سال 1387 ( 18 هزارو 881 نفر ) به ویروس ایدز مبتلا شدند. بر اساس همین گزارش 6/39 درصد مبتلایان در گروه سنی 25 تا 34 سال قرار دارند و 11/8 درصد از مجموع مبتلایان به ایدز از راه رابطه جنسی نامشروع به این بیماری مبتلا شده اند.
طبق آماری دیگه از مرکز مدیریت بیماری های وزارت بهداشت و درمان تعدادی از مبتلایان به ایدز در سنین زیر 14 سال قرار دارند که علت ابتلا به ویروس هم رابطه جنسی بود .. حالا با این وضعیت چرا این همه تعلل درباره این قضیه میشه خوب این هم جای بحث داره اما شاید این حرف از وزیر آموزش و پرورش دولت نهم ( علی احمدی ) هم در نوع خودش جالب باشه که میگه " آموزش پیشگیری از ایدز در مقاطع راهنمایی بد آموزی خواهد داشت " . ادم یه جورایی حالش بهم میخوره وقتی با افرادی مواجه میشه که مغزشون خیلی کوچیکه و فقط و فقط جلوی پاشون رو میبینن .
البته آمار و ارقامی که در بالا ذکر شد نمایندگان مجلس و مسئولان وزرات بهداشت رو بر آن داشت تا فکری بکنند و بالاخره بعد از حرف و حدیث های فراوان طرح اموزش جنسی از سنین پایین در مدارس را ارائه بدهند .
دکتر کیانوش خلیلی دبیر هیئت مدیره انجمن تنظیم خانواده جمهوری اسلامی ایران است که موافق طرح آموزش جنسی در مدارس و سنین پایین است می گوید بررسی های کشوری حاکی از آن است که گروه سنی 24 نتا 35 سال گروه غالب HIV در کشور هستند که عامل آن رفتارهای پر خطری است که از دوره نوجوانی آغاز شده است .
با این حال ایشون معتقده که آموزش جنسی و روابط جنسی سالم باید از دوران کودکی آغاز شود و برای هر سن و سالی برنامه های آموزشی متناسب با آن گروه و جنسیت افراد ارائه گردد تا منافاتی با هنجارها و سنت های جامعه نداشته باشه و آگاهی ها و توانایی های نوجوانان را از دوران کودکی افزایش دهیم.
خوب این حرکتی به سوی جلو تلقی میشه اما همیشه هستند کسانی که توی این راه سنگ اندازی هم میکنند.
خوب ... همین روند بی اعتنایی به مسائل آموزش جنسی در بزرگ سالی و هنگام ازدواج باعث بروز مشکلاتی بین زوجین میشه که نمونه اش طلاقهای عاطفی است که آمارها نشان میده 50 درصد از علل عمده طلاق های عاطفی در زوج های ایرانی نارضایتی جنسی است. مسئله ای که در صورت وجود آموزش های صحیح به طور حتم راه حل های ساده ای داشت.
سالانه حدود 800 هزار ازدواج در کشور ثبت می شود که از این میان حدود 200 هزار نفر به تعداد بیمارانی که به نوعی دچار اختلالات جنسی مزمن یا حاد هستند اضافه می شود. البته بسیاری از بیماریها و اختلالات جنسی قابل درمان هستند . اما متاسفانه زوج های جوان به دلیل بی اطلاعی به متخصص مراجعه نمی کنند یا خیلی دیر به فکر می افتند .
بسیاری از مشکلاتی که بعد از ازدواج ژدید می آید و در مواردی منجر به بیماری یکی از زوجین می شود , ریشه در عدم آگاهی دارد . جوان های ما اطلاعات محدود از روابط جنسی دارند . اطلاعاتی که از طریق دوستان و رسانه های خارجی , اینترنت , ماهواره , سی دی و ... بدست می اید حاصلی جز گرایش به سمت رفتارهای پر خطر جنسی ندارد.
اگر همین اطلاعات از طریق خانواده ها و معلمان دلسوز در اختیار انها قرار می گرفت هم امن تر و هم تاثیر گذارتر بود اما متاسفانه در مدارس حتی حرف زدن درباره این موضوعات خلاف مقررات است .
اماری رو هم درباره سقط جنین داشته باشید :
در سال 85 شاهد 2 هزار و 299 مورد سقط جنین بودیم که این تعداد در سال 86 به 3 هزارو 467 مورد رسید و در 9 ماهه اول سال 87 , 10 هزارو 524 مورد گزارش شده است .
اینها رو دکتر محمد حسن عابدی رئیس سازمان پزشکی قانونی در خصوص سقط جنین زنان ایرانی در اختیار همه و خبرنگاران گذاشت.
افزایش تعداد جنین هایی که در سال جاری سقط شده اند , نشان داد که سیر اموزشهای بهداشت جنسی در سطح کشور نزولی است. آموزش هایی که اگر بود از آمار 10 هزارتایی می کاست.
با وجود همه این مسائل و آماری که خود نشان از وضعیت اضطراری ماجرا می دهد چرا مسولین اقدامی درباره این موضوع به صورت جدی و فوری نمی کنند؟
به نظر شما چرا باید افراد و خانواده هایی باشند که صحبت درباره این جور مسائل رو عیب بدونند؟
چرا عدهای این حرکت خوبی که قرار است با آموزش در مدارس شروع بشود را کاری غلط , وحشتناک و تاسف برانگیز برای طراحان آن می دانند؟
چرا و چرا؟
شما قضاوت کنید
تولد ادوارد جنر 28 اردیبهشت 17 می 1749
Edward Jenner
پیش گام نهضت جیغ زدن بچه ها
پدر جد تمام بچه هایی که از آمپول می ترسند و جیغ دادشان مطب دکتر ها رو به هم می ریزند, جیمز فلیپس , پسر بچه 8 ساله انگلیسی مربوط به سال 1796 است.
در واقع او پیشگام نهضت جیغ زدن و ترس از واکسن است.تا قبل از او , بچه های که به پزشک مراجعه می کردند اغلب جیغ نمی زدند, آنها به سادگی می مردند!
آبله در اروپا بیداد می کرد و کوچک و بزرگ از آبله در امان نبودند تا اینکه ادوارد جنر پزشک شهر کوچک برکلی در انگلستان به یاد یک داستان قدیمی افتاد یک شعر روستایی که می گفت :زنان شیر دوش که آبله گاوی می گیرند دیگه دچار آبله نمی شوند.جنر در سال 1796 مقداری از چرک تاول آبله یک گاو را گرفت و آن را روی زخمی که روی بازوی جیمز فلیپس ایجاد کرده بود گذاشت.
نتیجه شبیه آن چیزی بود که آن شعر روستایی می گفت: پسرک سالم ماند و در برابر ابله ایمن ماند.
سال 1797 جنر نتایج آزمایش خود را به کالج سلطنتی اعلام کرد اما به او گفته شد که طرحش بسیار انقلابی است و باید مدارک بیشتری ارائه کند.جنر تمام سال بعد را مشغول تهیه مدرک شد.جیغ و داد بچه های بسیاری از جمله پسر بچه 11 ماهه جنر در شهر کوچک برکلی به راه افتاد و بالاخره در سال 1798 ,کالج سلطنتی تئوری جنر را قبول و منتشر کرد.
واکسیناسیون از همان سال به عنوان یک روش ایجاد ایمنی اکتسابی شناخته شد.اگر چه بعضی از پزشکان و همچنین کلیسا تا مدت ها جنر و کسانی که واکسن می زدند را مسخره می کردندو کار او را بر خلاف تقدیر خداوند می دانستند اما نتایج این کار آنقدر شگفت انگیز بود که به زودی وامسیناسیون در تمام دنیا گسترش پیدا کرد...
اطلاعات کامل درباره چگونگی کشف واکسن آبله توسط ادوارد جنر رو در ادامه مطلب بخوانید:
همه مردان شاه
با معروفترین شاه های تلویزیون و سینما
با پخش مجموعه پدر خوانده از شبکه یک شاه و دیگر شخصیت های زمان پهلوی را در تلویزیون دیدیم.البته همان طور که احتمالا می دانید تا به حال بازیگر های زیادی در نقش شاه ظاهر شده اند اینها معروفترین شاه های تلویزیونی هستند.
برای سریالی که می خواهد تاریخ سلطنت پهلوی را از شهریور ۱۳۲۰ تا بهمن ۱۳۵۷ نشان دهد .نقش محمد رضا پهلوی نقش کلیدی خواهد بود .محمد رضا ورزی وقتی می خواست سراغ بازیگری برود که این نقش را بازی کند شاید گزینه های آشنایی روبروی خودش داشت ولی انتخاب امیر مهدی نیا آنقدر برای هر کس و خود بازیگر دور از ذهن بود که فقط دلایلش را خود ورزی کارگردان و امیر اسکندری چهره پرداز سریال پدر خوانده میدانستند.
مهدی کیا می گوید هیچ وقت باور نمی کردم که روزی چنین نقشی را در زندگی ام بازی کنم.
امیر مهدی کیا برای بازی در نقش شاه سریال پدرخوانده 13کیلو لاغر کرده است.
ناصر گیتی جاه اولین شاه تلویزیون است.
او در سریال های طبل تو خالی /سقوط نقش شاه را بازی کرده.
به من فحش می دادند
ناصر گیتی جاه اولین بازیگری است که با حضور در سریال طبل تو خالی در نقش شاه ظاهر شده است و پس از ان در فیلم-سریال سقوط به کارگردانی محمدرضا ورزی بار دیگر تجربه بازی در این نقش را تکرار کرده است.
هنگام بازی در این نقش عکس العمل مردم چه بود؟
قبل از پخش اگر کسی من را در کاخ می دید تعجب می کرد و همه غافلگیر می شدند. اما وقتی سریال پخش شد هر کس یک جور برخورد می کرد چون مردم از شاه خوششان نمی امد گاهی مرا در خیابان که می دیدند اذیت می کردند و می گفتند چرا این نقش را بازی کرده ای یا به جای شاه به من فحش می دادند و لعنت می فرستادند. من هم می خندیدم و می گفتم من فقط یک بازیگرم.
البته عده ای هم بودند که بخاطر بازی خوب من تشکر می کردند و می گفتند خیلی خوب سیاهی های ان دوره را نشان داده ای ولی به هر حال ان زمان حساسیت روی بازی این نقش زیاد بود . حتی ریاست وقت سازمان صدا و سیما هم در ان زمان به تهیه کننده گفته بود که با این کار سر و صدای زیادی به پا کرده ای و هر کسی ظرفیت ندارد این کار را ببیند. ولی حالا دیگر مردم انقدر سطح شعور و فرهنگشان بالا رفته که بدانند به یک شخصیت تاریخی چطور نگاه کنند و بازیگری در این نقشها را بد ندانند.
رضا بنفشه خواه تا به حال 4 بار در این نقش ظاهر شده است.
او در سریال های فراموش خانه /عبور از تاریخ/چرخ گردون نقش شاه را بازی کرده.
دیگر حاضر نیستم شاه بشوم
رضا بنفشه خواه شاید تنها بازیگری باشد که در نگاه اول فرم صورت و چهره استخوانیش به چهره محمد رضا پهلوی نزدیک است. این نظر را بسیاری از کارگردانانی هم که یک روز دنبال کسی بودند که نقش شاه را بازی کندداشتند. اولین بار هم عبدالرضا نواب صفوی او را برای سریال فراموشخانه انتخاب کرد و نقش شاه را به او سپرد. او تا به حال 4بار نقش شاه را بازی کرده و قول معروف در این نقش جا افتاده است اما دیگر حاضر نیست چنین نقشی را بازی کند.
وقتی مردم شما را بعد از بازی در این نقش میدند برخوردشان با شما چگونه بود؟
می شود گفت عکس العمل ها متفاوت و حتی ضد و نقیض بود عده ای من را که می دیدند فحش می دادند و می گفتند خدا لعنتت کند بعد هم می گفتند منظورمان تو نیستی شاه است. عده ای هم تشکر می کردند و می گفتند که بسیار هنرمند هستی و خیلی خوب بازی کرده ای به هر حال من باید به همه این واکنشها توجه می کردم و به اطرافیانم حق می دادم.
با عرض پوزش اسم آقای امیر مهدی کیا در ۲ تا از عکس ها به اشتباه نوشته شده مهدی نیا ...سوتی رو خودم گرفتم.
حال و حوصله نداشتم درستش کنم.به بزرگی خودتون ببخشید
انتشار فهرست جدید دانشگاههای برتر دنیا
واکنش های بامزه دانشجویی را در پی داشته .
انتشار فهرست های مختلف یکی از سنت های اصلی پایان یا آغاز سال میلادی در جهان است.
یکی از این فهرست ها که البته سابقه چندانی هم ندارد فهرست رتبه بندی دانشگاههای جهان و امتیاز دهی به آنهاست.این فهرست امسال منتشر شد و جز در کشورهایی مثل ما که نماینده ای در این فهرست 500 تایی ندارند .اسباب بحث و گفتگوی جوان های دنیا را فراهم کرد.
فهرست 2007 برترین دانشگاههای دنیا که امسال برای چهارمین بار توسط روزنامه تایمز لندن و موسسه بین المللی کواکرلی سایموندز منتشر شد.
از بین 22 دانشگاه ایرانی که برای مقایسه در نظر گرفته شده بود ند هیچ کدام به فهرست 500 دانشگاه برتر دنیا راه نیافتند.
هاروارد بهترین دانشگاه دنیا
پای چپ هاروارد
حدودا 30 سال دیگر دانشگاه هاروارد یا به قول خودشان دانشگاه قرمز 400 ساله میشود.این دانشگاه از 1636 شروع به کار کرده (اگر قدمت هاروارد کفتان را بریده اصلا نگران نباشید حداقل 74 دانشگاه دیگر هستند که از هاروارد قدیمی ترند)
هاروارد قدیمی ترین موسسه فرهنگی آمریکاست و تنها دانشگاهی در آمریکا به حساب می آید که از همان اول سرخ پوست ها را هم می پذیرفت.مثل همه دانشگاه های دیگر اروپا و آمریکا اول و ابتدا به تدریس الهیات و علوم دینی اختصاص داشته و حالا همه رشته را شامل می شود.
این دانشگاه تا به حال 6 رئیس جمهور آمریکا شامل 2 تا روزولت و کندی بیرون داده و در حال حاضر 36 استاد نوبل دارد.
کل پرسنل هاروارد 13 هزارو 600 نفر است (در حالی که همین دانشگاه علوم پزشکی تهران خودمان 14 هزار کارمند دارد) و بودجه اش هم 35 میلیارد دلار است (بیشتر از کل بودجه کشورهای آفریقایی زیر صحرای بزرگ).
رنگ اختصاصی دانشگاه قرمز لاکی است .
بنیانگذار دانشگاه جان هاروارد انگلیسی ( 1607 تا 1638) است کهخ دوست ویلیام شکسپیر بود.خود جان هاروارد فقط 18 ماه از عمرش را در آمریکا گذراند اما مجسمه اش حالا 370 سال است که در آمریکاست .
اهالی هاروارد معتقدند که لمس پای چپ این مجسمه در اول صبح خوش شانسی می آورد.
20 دانشگاه برتر دنیا
کشور |
نام دانشگاه |
رتبه |
آمریکا |
دانشگاه هاروارد |
1 |
بریتانیا |
دانشگاه آکسفورد |
2 |
بریتانیا |
دانشگاه کمبریج |
3 |
آمریکا |
دانشگاه ییل |
4 |
بریتانیا |
کالج سلطنتی لندن |
5 |
آمریکا |
دانشگاه پرینستون |
6 |
آمریکا |
کل تک (موسسه تکنولوزی کالیفرنیا) |
7 |
آمریکا |
دانشگاه شیکاگو |
8 |
بریتانیا |
دانشگاه لندن |
9 |
آمریکا |
(موسسه تکنولوزی ماساچوست)MIT |
10 |
آمریکا |
دانشگاه کلمبیا |
11 |
کانادا |
دانشگاه مک گیل |
12 |
آمریکا |
دانشگاه دوک |
13 |
آمریکا |
دانشگاه پنسیلوانیا |
14 |
آمریکا |
دانشگاه جان هاپکینز |
15 |
استرالیا |
دانشگاه ملی استرالیا |
16 |
زاپن |
دانشگاه توکیو |
17 |
هنگ کنگ |
دانشگاه هنگ کنگ |
18 |
آمریکا |
دانشگاه استانفورد |
19 |
آمریکا |
دانشگاه کرنل |
20 |
اول شدیم که شدیم!
این چهارمین سالی است که هارواردی ها رتبه یک فهرست را دارندو شاید به همین دلیل بود که واکنش های اهالی آن به این فهرست بسیار سرد بود.
پرفسور گیپلین فاوست رئیس دانشگاه هاروارد در مصاحبه ای با یکی از بولتن های داخلی دانشگاه گفته:
من فکر می کنم اینکه ما همیشه اول باشبم و رقیبی نداشته باشیم چندان چیز هیجان انگبزی نباشد به علاوه که این طوری روحیه رقابت نزد دانشجوها هم از بین می رود.
مایک دانشجوی کالج طراحی هاروارد در وبلاگش نوشته:
خیلی بدیهی بود که ما مثل هر سال اول باشیم.این دیگر رتبه بندی و بررسی نمی خواست.ما بهترین هستیم و هرکسی فقط یک بار پایش را در هاروارد گذاشته باشد و مخش هم سالم باشد این را می فهمد.
آکسبریج در کمین هاروارد
اما هر چقدر هارواردی ها قضیه را به سادگی برگزار کردند انگلیسی ها که در 5 دانشگاه اول 3 اسم آشنا می بینند از این رتبه بندی به هیجان آمده اند.آنها از رتبه 2و 3 آکسفورد و کمبریج چنان خوشحال شده اند که بی خیال رقابت همیشگی این دو داشگاه از موفقیت آکسبریج می گویند.
آتنا دختر مکزیکی ای که در آکسفورد زنتیک می خواند در وبلاگش نوشته:
خوشحالی من از این است که پدر و مادرم خیالشان راحت می شود که من جای خوبی هستم .آنها خیلی از رتبه بندی و رنکینگ سر در نمی اورند اما حتما خوشحال می شوند.
اهالی دانشگاه ماسی نیوزلند که رتبه 242 را آورده اند در دانشگاه جشن گرفتند و رئیس دانشگاه هم به کلیه اساتید و کارکنان یک ماه حقوق اضافه وعده داد.
دانشگاه ملی سنگاپور که رتبه 33 را آورده اند آنقدر از این ماجرا کیفور بودند که در اعلام اولیه سایت خود رتبه 33 را به اشتباهی 18 تغییر داد و تازه بعد از اعتراض دانشجویان با یک عذر خواهی رتبه واقعی را اعلام کرد و نوشت به هر حال ما جزو 3 دانشگاه برتر آسیا هستیم.
چینای دانشجوی مهندسی همین دانشگاه در وبلاگش نوشته اصلا از این خبر خوشحال نشدم .می خواهند امتحان ها را مدام سخت تر کنند چون که ما حالا دیگر یک دانشگاه بین المللی هستیم.
چینی ها که بهترین رتبه اشان 36 برای دانشگاه پکن بود کل ماجرا را زیر سئوال می برند و از اینکه دانشگاههای اروپایی هم در این فهرست هستند شکایت دارند . رئیس همین دانشگاه رتبه واقعی دانشگاهش را یکی از 10 دانشگاه برتر دنیا می داند .
هونای یکی از دانشجویان چینی که وبلاگ انگلیسی دارد از این هم جلوتر رفته و کل قضیه را یک توطئه اروپایی-آمریکایی می خواند " آنها میخواهند با این کارشان استعدادهای کشور های دیگر را جذب دانشگاههای خودشان کنند"
آندرو دانشجوی مهندسی دانشگاه ورشو در وبلاگش این طور انتقاد کرده که معلوم نیست آکسفورد بر چه اساسی دوم شده است آنها در 20 سال گذشته هیچ نوبلی نبرده اند.جالب اینجاست که از خود دانشگاه ورشو هم هیچ کس در این 20 سال نوبل نبرده..رتبه دانشگاه ورشو در لهستان 345 است.
و در آخر نقشه مهاجرت
پدرام یک دانشجوی ایرانی مشغول تحصیل در دانشگاه آکسفورد در وبلاگش به خوبی به آن اشاره کرده "به این فهرست باید خوب نگاه کرد مسیر عمده مهاجرت نخبگان در سال های بعد را مشخص می کند".
نویسنده : احسان رضایی