ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
در امتحان پایان ترم دانشکده پرستاری، استاد ما سوال عجیبی مطرح کرده بود. من دانشجوی زرنگی بودم و داشتم به سوالات به راحتی جواب می دادم تا به آخرین سوال رسیدم،
نام کوچک خانم نظافتچی دانشکده چیست؟
سوال به نظرم خنده دار می آمد. در طول چهار سال گذشته، من چندین بار این خانم را دیده بودم. ولی نام او چه بود؟!
من کاغذ را تحویل دادم، در حالی که آخرین سوال امتحان بی جواب مانده بود.
پیش از پایان آخرین جلسه، یکی از دانشجویان از استاد پرسید: استاد، منظور شما از طرح آن سوال عجیب چه بود؟
استاد جواب داد: در این حرفه شما افراد زیادی را خواهید دید. همه آنها
شایسته توجه و مراقبت شما هستند، بـاید آنها را بشناسید و به آنهـا محبت
کنید حتـی اگر این محبت فقط یک لبخنـد یا یک سلام دادن ساده باشد.
من هرگز آن درس را فراموش نخواهم کرد!
سلام علی جان
داستان جالبی بود
مقتول دلم برات تنگ شده
سلام
منو کچل کردی تو ...
ممنون
منم دلم تنگ شده قاتل جووون ...
زیبا بود
ممنون دوست عزیز
سلام وبلاگ زیباییست ممنون.... بازم سر بزنید....تا بعد
سلام
ممنون دوست خوبم
حتما
یاحق
خوب پس زین پس به جای علی بهت میگم کچلللل
کچلم خودتی ... بازم خندیدم بهت
سلام
واقعا ... ؟ حتما عزیز
salout
ca va?
گوزلدی نازیم
الله سنی ساغلاسون
خداحافظ
سالوات
ممنون .. تو چطوری؟
مخلصیم
قربون شما
خدنگهدارت .. ممنون که اومدی
قشنگ بود..
مرسی عزیز
ای بابا خوب چی بهت بگم علی جان خوبه یا شازده علی یا علی جون یا برادر یا حاجاقا یا دوست یا دشمن کودومش رو بهت بگم
هر چی دوست داری عزیزم ... علی جان خوبه
ببین زبونت با کدومشون راحت تر می چرخه . همون رو بگو عزیزم